.
.
با اجازه از محضر جناب«علی پارسا» عزیز و سپاس از جناب «مهدی» گرامی؛
خوشحالم که تالار مذهبی کمی از حالت خمودگی، ایستائی و پافشاری بی مورد روی باورهای سنتی و علوم قدیمه و یا فقط اعلام حضور با صلوات، کمی به در آمده و وارد مباحث بنیادین و مبنائی شده است.
ظاهرا از مبحث چرائی عدم وجود عدالت در نظام حیات به سرعت به سایر سرفصلهای مباحثه رسیده ایم. ببینید؛ دو موضوع در این سلسله مباحث وجود دارد؛ 1_ وجود و یا عدم وجود ابر موجودی به نام «خدا» و 2_ اینکه آیا گفتمان ادیان الهی در پاسخگوئی به سوالات اساسی بشر، تکافوی ادله دارند؟
جناب مهدی؛ بر خلاف گفته شما، موضوع «امکان وجود نوعی ابر طراح هوشمند در عالم»، یک بحث کاملا داغ دانشی و بسیار هم به روز است لکن این «طراح هوشمند»، الزاما با آن «خدائی» که ادیان مطرح می کنند یکی نیست ولی به هر روی، بحث آن کاملا دانش پایه است به ویژه در حوزه کیهانشناسی و نظریه «تنظیم ظریف عالم» یا Fine-Tuned Universe که اگر تمایل داشته باشید، پیرامون اصول این نظریه بیشتر بحث خواهیم کرد.
اما گفتمان ادیان ؛
در نگاه اول؛ به زعم من، کلیت و جان سخن شما درست است. بسیاری از تناقضات علمی و عقلی در پاسخهای ادیان به مسائل اساسی پیش روی بشر وجود دارد که هنوز از جانب پیروان و پیشروان مذاهب، پاسخی در خور نیافته اند. به دلیل اینکه آن منتقدان، اینجا نیستند؛ من از جانب آنها، چند تا از ایرادات اصلی که وارد می کنند را، به صورت موجز بیان می کنم:
برخی موارد ضد علمی:
_ داستان حضرت آدم و چگونگی پیدایش ناگهانی انسان؛ با شواهد موجود در DNA انسانهای امروزی، فسیل انسانهای اولیه و شواهد دیرین شناسی دیگر، همخوانی ندارد.
_ اگر مطابق گفته های قرآن؛ انسان را ابر موجود بدون عیب و نقصی طراحی کرده، چرا نقائص تکاملی زیادی هم اکنون در انسان وجود دارند؟ یک نوزاد ناقص الخلقه نشانگر چیست؟ اشتباه خالق؟!
_ داستان حضرت نوح، با شواهد ژنتیک در حیوانات امروزی و همچنین شواهد زمین شناختی موجود، آشکارا همخوانی ندارد.
_ چرا در قرآنی که گفته می شود از مکمن غیب آمده؛ هیچ اشاره ای برای اصلاح طرز تفکر اشتباه مردمان و پیامبران آن روزگاران، نشده است، مثلا چرا یک آیه نگفته : ای کسانیکه ایمان آورده اید، از اشتباه به در آئید و بدانید این زمین است که به دور خورشید می چرخد!
برخی موارد ضد عقلی:
_ چرا دین با همین کتاب به یک باره رها شد تا هر از راه رسیده ای، یک شعبه و شاخه تازه از آن بسازد و آن را دین خدا جلوه دهد و سپس به خلق الله تحمیل کند؟ تو همین شرایط هر کی - هر کی فقهی است که مثلا شاهدیم در سواحل یک کشور مسلمان، برهنه بازار و صحنه میگساری است و در کشوری دیگر، زن اگر بدون محارم از خانه بیرون بیاید، سنگسار می شود؛ یکی می گوید من باید برای اسلام بر فرق سر خودم قمه بزنم و یکی دیگه او را کافر رافضی می داند که مشرک شده و باید کشته شود.
_ چرا این خدا، آشکارا دستور به کشتن زن و بچه افرادی که به هر دلیلی ایمان نیاورده اند، داده است؟
_ چرا در این کتاب و اسلاف آن، با نظام رسمی بهره کشی از بردگان مخالفت بنیانی نشده است؟ چرا در این دین، انسانها درجه یک و دو دارند؟
_ چرا مطابق بیانات قرآن؛ خدا نهایتا، افرادی را که به هر دلیل پی به وجودش نبرند، برای همیشه شکنجه می دهد؟
_ داستان حضرت یونس در شکم آن ماهی، طی الارض کردن حضرت سلیمان با آن قالیچه، شکافته شدن نیل با عصا، عمر جاودان یافتن حضرت مسیح و حضرت خضر و ... خرق عادت هستند و برای مردمان امروزین جهان، قابل رد و یا اثبات نیستند و لذا به عنوان اینکه «اینها معجزاتی بوده اند که در قدیم واقع شده اند و شما هم چشمتان کور، باید از وقوع آنها تعجب بسیار کرده و خیلی فوری ایمان بیاورید»، مطرح می شوند.
_ چرا خدائی که خود را متعهد به هدایت انسانها دانسته، برای تمدنهای ساکن مناطق خارج از خاور میانه، هیچ پیامبر و کتابی نفرستاده است؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)