سلام.ممنون که خوندید.خب ببینید چیزی که تو این داستان شخصیت چهارم رو نشون میده اینه که درسته در نگاه اول نتونست به سرعتی که دوستاش رفتن برسه اما مثلا همین 110تارو تو یه کوچه تنگ و خطرناک رفته ...این یعنی اون 3 نفر باقیمونده که بالای 180 سرعت رفتن در یه جای خلوت رفتن.جایی که میشد بره و قطعا این 3نفر جرات ندارن در یه کوچه خلوت همچین کاری کنند ..و همین باعث شد که اون 3 نفر ساکت شدند و نتونستن دیگه به کار خودشون بنازند.
میتونم مثلا به این ربط بدم که فردی در با تمام امکانات تونست هواپیمای جنگنده بسازه و به این مینازه اما فردی در دل کویر بدون هیچ امکاناتی بتونه گلایدر بسازه...به نظر من ارزش اونی که گلایدر ساخته خیلی بیشتره

علاقه مندی ها (Bookmarks)