دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 52

موضوع: با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!

  1. #1
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    روانشناسی بالینی
    نوشته ها
    6,602
    ارسال تشکر
    29,978
    دریافت تشکر: 25,422
    قدرت امتیاز دهی
    43646
    Array
    نارون1's: لبخند

    پیش فرض با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!

    موضوع بحث :

    با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!







    تنهایی تجربه ای است که بیشتر ما با آن آشنا هستیم و برای بسیاری از افراد تجربه ای دردناک است.


    هـر فـردي در طـول زندگي خود گه گاهي احساس تنهايي ميكند اما تنهايي الزاما بــمفهوم تنها بودن نميباشد شما مـمكن است در ميان جمع و يا در يك ميهماني بوده و بـاز احــساس تنهايي كنيد. تنهايي يك حالت ذهـنـي دردنـاك احساس عدم رابطه با ديگران است. هـنگامـي كـه تـنها ميباشيد احساس نياز به تفاهم و اشتياق براي قسمت كردن احسـاسات و افـكارتان با ديگران در شما پديدار ميگـردد.


    اما زماني كه به مـرحله تنهايي راه مي يابيد چه اتفاقي روي ميدهد؟

    چگونه این احساس را از خود دور کنید ؟

    آیا فکر میکنید باید همیشه تنها ماند ؟









    پیشنهاد موضوع : وحیـــد - الهـــام
    ویرایش توسط نارون1 : 8th September 2012 در ساعت 09:36 AM

    اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ وَ أَسْعِدْنِي بِتَقْوَاكَ
    مجلـــه رویش ذهــن



  2. #2
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    روانشناسی
    نوشته ها
    287
    ارسال تشکر
    2,219
    دریافت تشکر: 1,579
    قدرت امتیاز دهی
    72
    Array
    narma's: ناراحت2

    پیش فرض پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!

    تنهایی چیست؟



    • تنهایی در واقع توزیع ناعادلانه‌ی انسان برای انسان است که منجر به نوعی فقر اجتماعی می‌شود که به آن "تنهایی" می‌گوییم.
    • این انسان‌های فقیر که از تنهایی رنج می‌برند غالبا خیلی بدبخت و بیچاره محسوب می‌شوند و آخرش هم گوشه‌ی خیابان در جوب، یا در اتاق‌شان زیر پتو و به وسیله‌ی گاز شهری از دنیا می‌روند.
    • در ضمن همان‌طور که پولدارها به آدم‌های فقیر صدقه و انعام می‌دهند، دیده شده است که به آدم‌های تنها نیز صدقه داده می‌شود و گاهی حال و احوال آن‌ها را می‌پرسند.
    • بهترین صدقه‌دادن به آدم‌های تنها، بغل کردن، بوس لپی و... است، تا برای یک لحظه هم شده آن‌ها طعم دوست داشتن را بچشند.




    تنهایی چیز خوبی نیست، نه جایش خوب می‎‌شود، نه دردش می‌گذارد آدم بخوابد... نه... نه... اصلا برود بمیرد این تنهایی که ما باید بنشینیم در اوج تنهایی انسان در زندگی مدرن، به زخم تنهایی‌مان ور برویم که دارد در انزوا روح‌مان را می‌خورد و روی‌مان هم نمی‌شود به کسی نشانش دهیم.
    نگران نباش، درست‌اش می‌کنیم.


  3. #3
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    روانشناسی
    نوشته ها
    287
    ارسال تشکر
    2,219
    دریافت تشکر: 1,579
    قدرت امتیاز دهی
    72
    Array
    narma's: ناراحت2

    پیش فرض پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!



    احساس تنهايي
    همه مردم كم و بيش احساس تنهايي مي‌كنند. يكي از جنبه‌هاي تنهايي اين است كه فرد مي‌پندارد خانواده يا دوستانش او را درك نمي‌كنند و پذيراي او نيستند. بيم و نگراني ناشي از تنهايي ممكن است ريزه‌كاري‌هاي ساده زندگي را نيز تحت تأثير قرار دهد.
    بعضي مردم از لحظه‌هاي تنهايي خود بي‌اندازه لذت مي‌برند؛ بي‌آن‌كه كمترين توجهي به احساس يا خواسته‌هاي ديگران داشته باشند.
    بعضي در پي تنهايي‌اند. تنهايي براي آنان به آبادي كوچكي در دل بيابان مي‌ماند كه مي‌توانند لختي براي نفس تازه كردن در آن بياسايند.
    تنهايي مي‌تواند هم رنج‌آور باشد و هم لذت بخش. البته ظرايف و دقايق بسياري نيز در اين ميان وجود دارد. چرا فردي از تنهايي رنج و ديگري لذت مي‌برد.
    بيشتر انسان‌ها از احساس تلخ بار تنهايي و جدايي و طرد شدگي و بيگانگي با ديگران شكايت دارند، بعضي نيز مي‌خواهند تنها باشند و از قيد و بندهايي كه احساس مي‌كنند اجتناب ناپذيرند بگريزند، برخي ديگر نيز به دنبال حس عروج و تعالي در تنهايي هستند و برخي ديگر از اين‌كه گاهي تنها باشند، لذت مي‌برند.
    تنهايي
    شايد از جمله ويژگي‌هاي آدمي‌اين باشد كه گاهي در طول حياتش تنهايي (Loeliness) را تجربه مي‌كند و كمتر اشخاصي را مي‌توان يافت كه از هميشه تنها ماندن لذت ببرند.
    معمولاً روان شناسان به 3 نوع تنهايي اشاره مي‌كنند:
    1. تنهايي اجتماعي:

    زماني است كه شخص از شبكه‌اي از دوستان و آشنايان كه با ايشان شريك زندگي شود، محروم است.
    2. تنهايي موقعيتي:

    وقتي اتفاق مي‌افتد كه برخي از اوضاع و احوال زندگي فرد، سبب مي‌شود او خود را تنها احساس كند.
    3. تنهايي عاطفي:

    معمولا از نارسايي‌ها در برقراري روابط صميمي ‌ناشي مي‌شود. اين شكل تنهايي نه موقعيتي است و نه معلول فقدان روابط اجتماعي.

    تنهايي چيست؟

    زندگي بدون رابطه‌اي نزديك و توام با اين احساس كه مقدار و كيفيت روابط مورد آرزوي شخص بالاتر از مقدار و كيفيت روابط فعلي باشد، تنهايي نام دارد. اما بايد توجه داشته باشيم افرادي كه ترجيح مي‌دهند در انزوا به سر برند يا به كار خود ادامه دهند، مانند بسياري از نويسندگان و هنرمندان، تنها هستند ولي تنهايي برآنان لزوما صادق نيست. تنها بودن صرفا به معناي آن است كه كسي از ديگر مردم جدا باشد؛ اما تنهايي بيشتر به احساس فرد اشاره دارد. بنابراين، تنها بودن ممكن است همراه تنهايي باشد يا نباشد.
    فرد تنها احساس مي‌كند مورد بي‌مهري كامل قرار گرفته و اجازه ندارد در فعاليت‌هاي مشترك با ديگران شركت كند. تمايل عمومي ‌بر اين باور است كه ديگران نگرش‌ها و باورهاي مشتركي با ما دارند؛ اما افرادي كه احساس تنهايي مي‌كنند چنين خصلتي ندارند.
    اين‌گونه افراد علاوه بر احساس نداشتن مشابهت با ديگران، كمتر به كسي اعتماد مي‌كنند. شخصي كه احساس تنهايي مي‌كند، غالبا اوقات فراغتش را نيز با فعاليت منفردانه مي‌گذراند، ملاقات كمي‌ با دوستان دارد، دوستان آشناي وي نيز موقتي است و دوستان نزديك ندارد. تنهايي با عواطف منفي از قبيل افسردگي، اضطراب، غم، نارضايتي و خجالت ملازم است كساني كه افراد تنها را مي‌شناسند، معمولا آنان را سازش نايافته ارزيابي مي‌كنند.
    اشخاصي كه از تنهايي عاطفي رنج مي‌برند، غالبا عزت نفس يا خودپنداري مثبت پاييني دارند و در برخوردهاي اجتماعي، مضطرب مي‌شوند؛ زيرا نگران هستند كه از سوي ديگران طرد شوند يا مورد آزار ايشان قرار گيرند.
    عوامل تنهايي

    به اين پرسش كه چرا برخي افراد با اين كه مايل به ايجاد رابطه هستند، عملا بدان موفق نيستند، به طرق مختلف پاسخ داده شده است. مثلا دوگان و برنان مساله را از طريق الگوهاي دلبستگي بارتلوميو دنبال كرده‌اند و مي‌گويند: همه افراد الگوي ترسو درباره ايجاد رابطه با ديگران مردد و نامطمئن هستند (كه نتيجه‌اش تنهايي است.)
    برخي ديگر فرض مي‌كنند كه تنهايي در كودكي شروع مي‌شود. اگر كودكي نتواند مهارت‌هاي اجتماعي مناسبي كسب كند، به هر دليل كه باشد ، بسادگي نمي‌داند چگونه به صورت موفقيت‌آميز با كودكان ديگر تعامل كند. مثلا كودكي كه در خود فرو رفته يا پرخاشگر است احتمال اين كه ديگران او را به عنوان يك همبازي نپذيرند، بسيار است و اگر رفتار نامناسبش تغيير نكند، مشكلات ميان فردي علي القاعده از كودكي تا نوجواني و جواني ادامه مي‌يابد.
    از آنجا كه روابط همسالان در دوره نوجواني بسيار حياتي است، زيرا افراد در اين زمان از خانواده فاصله مي‌گيرند؛ احتمال بسيار وجود دارد كه در اين هنگام هراس اجتماعي به وجود آيد. در اين اختلال اضطرابي، موقعيت‌هاي اجتماعي كاملا ترسناك مي‌شود و شخص براي محافظت خود از تحقير و ناراحتي، كاملا از آنها دوري مي‌گزيند. نوجوانان تنها و ترسوي بسياري ممكن است به اين نتيجه برسند كه زندگي نوميدكننده است. در بدترين حالت، اين احساس نوميدي گاهي ممكن است به خودكشي بينجامد.
    برخي از ويژگي‌هاي افراد داراي مهارت‌هاي اجتماعي خوب، به طور خاص در تحقيقات شناسايي شده‌اند. مثلا يك نوجوان داراي مهارت اجتماعي صميمي ‌است، داراي حرمت نفس بالاست، بندرت با عصبانيت واكنش نشان مي‌دهد و به راحتي با ديگران سخن مي‌گويد. در مقابل، فرد بدون مهارت اجتماعي، خجالتي، داراي حرمت نفس پايين و هنگام برخورد با غريبه كمروست.
    افراد تنها با توجه به ادراك منفي از موقعيت آنان، راهبرد اجتماعي آرام و محافظه كارانه‌اي را در پيش مي‌گيرند؛ زيرا از خطر مطرود شدن اجتناب مي‌ورزند. اين تمايل براي خويشتنداري و سالم ماندن در روابط بين فردي، برداشتي منفي بر ديگران به جاي مي‌گذارد. بعكس، افراد موفق در روابط اجتماعي بيشتر مايلند كه يك موقعيت جديد اجتماعي را به عنوان چالش جالب توجه و فرصتي براي به دست آوردن دوستان جديد محسوب كنند. نتيجه اين راهبرد آن است كه گشاده‌رو و غيررسمي‌باشند و در نتيجه ديگران هم واكنش مثبت خواهند داشت.
    ضرورت تنهايي

    مي‌دانيم در سرزمين ژاپن كه به نسبت مساحت كل جغرافيايي‌اش پرجمعيت‌ترين كشور جهان محسوب مي‌شود، مردم به صورت انفرادي از حريم شخصي بسيار اندكي برخوردارند. اما دقيقا در همين كشور ژاپن است كه مي‌بينيم نسبت باغ‌ها و بوستان‌هاي كوچك و ساكت كه به لحظه‌ها و تأملات تنهايي اختصاص يافته هنوز هم رواج دارد و از اهميت خاصي برخوردار است. براي اين‌كه مردم احساس سلامت و شادابي كنند، مقداري تنهايي برايشان ضروري است و به احتمال زياد ميزان ضرورت تنهايي از جايي به جاي ديگر و از فرهنگي به فرهنگ ديگر متفاوت است. شكي نيست كه كار خلاقانه، نيازمند تنهايي است.
    يكي از متداول‌ترين و از لحاظ اجتماعي مقبول‌ترين شكل تنهايي‌طلبي در روزگار ما بهره‌گيري از تعطيلات است. ما در تعطيلات مجال پيدا مي‌كنيم كه مدت نسبتا كوتاهي از محيط عادي و امور روزمره خود دست بشوييم و خلوتي براي خود اختيار كنيم. در اين روزها به سراغ نزديكان و خويشاوندان خود مي‌رويم و روحيه‌اي تازه مي‌كنيم و يا در مكاني نسبتا خلوت و دورافتاده در طبيعت و يا شهر ديگري كه در آنجا كسي را نمي‌شناسيم تنهايي اختيار مي‌كنيم، به اين وسيله لختي به خود فرصت مي‌دهيم تا از زير فشار زندگي روزمره خلاصي يابيم.
    اما جزيره‌هاي كوچك آرام طي يك روز پرهياهو، يك هفته پرمشغله يا در طول سال مي‌توانند آرامش‌بخش، فرح‌بخش و حيات بخش باشند. شايد فلسفه كيفيت نيروبخش خواب نيز همين باشد. خواب در واقع به معني دست كشيدن از دنياست و هنگامي‌كه كسي به خواب مي‌رود، از امور دنيا فارغ مي‌شود و زمان و مكان مشخصي را براي تنهايي مستمر و پيوسته خود اختصاص مي‌دهد. فضاي خصوصي لازم براي بشر يعني همان لحظه‌هاي تنهايي كه موجب روح افزايي او مي‌شود.
    از نظر روان‌شناسي نيز تنهايي همواره با اميد يا اشتياق براي دست يافتن به چيزي بهتر همراه است. همان طور كه گفته شد، فرآيندهاي خلاق هميشه به مقدار معيني تنهايي نيازمندند كه مي‌توان آن را دوره درونگرايي يا نهفتگي ناميد. هر يك از اين اصطلاحات، لحظه‌اي را مشخص مي‌كنند كه در آن فرد به حال خود واگذاشته مي‌شود و به هيچ‌كس ديگري تكيه ندارد. كانون توجه او فقط درون و باطن خودش است و بنابراين دنياي خارج يعني جامعه برايش بي‌اهميت مي‌شود. در اين لحظه است كه با سرنوشت فردي خودمان مواجه مي‌شويم.
    هرچند بگوييم كه تنهايي‌جويي، امري عادي و جزو اصلي نزديك شدن به ديگران يا دور شدن از آنان است، اما به اعتقاد من، همواره مي‌توان در آن لحظه‌اي عروج، برتري و جستجو براي چيزي نيكوتر و متعالي‌تر يافت. وقتي به دنبال جامعه، ارتباطات و سازگاري با مردم هستيم؛ در واقع ايجاد روابط و صميميت را مي‌جوييم و دوست داريم مردم، ما را تحت حمايت‌هاي گرم خود قرار دهند. اما در جستجوي تنهايي به دنبال چيزي هستيم كه در تجربه مذكور يافت نمي‌شود. به عبارت ديگر، وقتي تنهايي اختيار مي‌كنيم، مي‌توانيم به خويشتن واقعي خود و برقراري ارتباط با ارزش‌هاي ديگر خود كه غالبا معنوي و روحاني‌اند و نيز اعتلاي نفس خويش به شكل عميق‌تري بپردازيم. پس، اين نياز نيز بايد طبيعي و عادي انگاشته شود.
    راه‌هاي كاهش تنهايي
    از آنجا كه تنهايي صرفا با گذشت زمان شدت نمي‌يابد، بيشتر پژوهشگران برخي از انواع مداخله فعال را براي كمك به افراد تنها موفق مي‌دانند. بدون اين مداخله‌ها، تنهايي مي‌تواند عقب نشيني به سمت كامروايي تخيلي، فرو رفتن بيش از حد در كار، اعتياد به الكل و مواد مخدر را براي تقليل درد برانگيزاند. گاهي موسيقي نيز مي‌تواند جانشيني براي روابط ميان فردي باشد، اما اگر فرد بر استفاده از اشعار درباره جدايي، ناراحتي و غم متمركز شود، احساسات تنهايي افزايش مي‌يابد. در ضمن فنون مداخله موفقيت‌آميز، شناخت درماني و آموزش مهارت اجتماعي (به طور همزمان) بيشتر اهميت دارد.
    معمولا شناخت‌هاي افراد تنها و غير تنها متفاوت است. براي شخص تنها طرح‌واره از خود معمولا كاملا منفي است كه نتيجه‌اش در توجه انتخابي به اطلاعات راجع به خود بويژه اطلاعات مربوط به روابط ميان فردي منعكس مي‌شود. در نتيجه، خودپنداره منفي شخص بارها در نگرش منفي خود، تاييد مي‌شود. در شناخت درماني، شيوه‌هايي براي تغيير و اصلاح اين شناخت‌هاي منفي درباره موقعيت‌هاي اجتماعي طرح‌ريزي مي‌شود.
    افزون بر تغيير شناخت‌هاي سازش نايافته، تغييرات رفتاري نيز لازم است. چنان كه مي‌دانيم، تنهايي بنابر خصلتش با مهارت‌هاي اجتماعي نامناسب و نيز نگراني‌ها درباره فقدان مهارت اجتماعي پيوند دارد. يك راهبرد عملي اين است كه فرد تنها الگوهاي موفقيت‌آميز ميان فردي را در نوار ويدئو مشاهده كند، سپس مهارت‌هاي اجتماعي را در يك موقعيت بدون تهديد در حالي كه ضبط مي‌شود تمرين و نتايج آن را مشاهده كند. گاهي لازم است افرادِ فاقد مهارت اجتماعي درباره فعاليت‌هاي ويژه (از قبيل آغاز سخن گفتن، نشان دادن علاقه و نشاط هنگام تعامل با ديگري، احترام گذاشتن و تحسين كردن) آموزش ببينند، كه شخص قبل از مواجه شدن با موقعيت واقعي مي‌تواند آنها را تمرين و امتحان كند.
    آثار اين آموزش حتي در حد يك دوره كوتاه مدت مي‌تواند مهم باشد. هنگامي‌كه شخصِ تنها مي‌آموزد تا درباره موقعيت‌هاي اجتماعي به شيوه جديد بينديشد، ياد مي‌گيرد چگونه بهترين برخورد را با ديگران داشته باشد و چگونه الگوي رفتار بين فردي‌اش را تغيير دهد. نتيجه اين است كه سلسله‌اي از تجارب موفق و به دنبال آن بيرون آمدن از تنهايي را تجربه مي‌كند.
    /www.hamvatansalam.com
    نگران نباش، درست‌اش می‌کنیم.


  4. #4
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    حسابداری
    نوشته ها
    847
    ارسال تشکر
    425
    دریافت تشکر: 838
    قدرت امتیاز دهی
    48
    Array

    پیش فرض پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!

    تنهایی نوعی احساس تهی بودن و خلا درونی است. شما احساس انزوا کرده و از دنیا جدا می‌شوید، از کسانی که دلتان می‌خواست با آنها رابطه داشته باشید، می‌برید. انواع و درجات مختلفی از احساس تنهایی وجود دارد. شاید تنهایی را به صورت یک احساس مبهم از درست نبودن امور تجربه کنید. این حالت نوع خفیفی از احساس تهی بودن است. شاید هم تنهایی را به صورت محرومیت و درد بسیار شدید تجربه نمائید. یک نوع از تنهایی به گم کردن یک شخص خاص ، به دلیل مرگ او را یا دوری‌اش مربوط می‌شود. نوع دیگر تنهایی ناشی از فقدان تماس با مردم است، به دلیل اینکه ممکن است واقعا به صورت فیزیکی به خاطر کار در شیفت شب یا اقامت در ساختمانی که مردم به ندرت به آنجا رفت و آمد می‌کنند، از دیگران جدا شده باشید. شما حتی ممکن است از نظر عاطفی احساس تنهایی کنید، در حالی که در میان مردم هستید، ولی در برقراری رابطه با آنها دچار مشکل می‌باشید.
    احساس تنهایی با تنها بودن صرف متفاوت است.
    اینجا ضروری است که تاکید شود احساس تنهایی مساوی با تنها بودن نیست. هر شخصی همیشه زمانی را برای تنها بودن در نظر می‌گیرد. تنهایی ، احساس تنها بودن و غمگین شدن به خاطر آن است و البته همه ما گاهی احساس تنهایی می‌کنیم. فقط زمانی که در دام تنهایی گیر می‌افتیم، آن تبدیل به یک مشکل واقعی می‌شود.

    چطور ممکن است در احساس تنهایی‌مان نقش داشته باشیم.
    تنهایی یک احساس انفعالی است. ابقا و تداوم آن ناشی از اجازه منفعلانه ما از یک سو و انجام ندادن هیچ تغییری برای تغییر آن از سوی دیگر است. ما امیدواریم که خودش از بین خواهد رفت و بنابراین هیچ کاری برای رفع آن انجام نمی‌دهم و اجازه می‌دهیم که تنهایی ما را دربرگیرد. شگفت آور اینکه در بعضی موارد حتی ما به این احساس خوش‌آمد می‌گوییم. پذیرفتن تنهایی و غرق شدن در احساسات مرتبط با آن معمولا به احساس افسردگی و درماندگی منتهی می‌شود، آن نیز به نوبه خود ، احساس انفعال بیشتر و افسردگی افزونتر منجر می‌گردد.

    راههای تغییر احساس تنهایی
    احساس تنهایی را شناخته و آن را بیان دارید.
    برای متوقف کردن احساس تنهایی ، اول باید بپذیریم که احساس تنهایی می‌کنیم، با اینکه گاهی اوقات پذیرفتن آن خیلی مشکل است. سپس باید احساس تنهای را به شیوه‌ای ابراز داریم. می‌توانیم آن را در دفتر یادداشت روزانه بنویسیم، یا از طریق نوشتن یک نامه تخیلی به یک دوست یا فامیل تنهایی‌مان را بروز دهیم، از طریق کشیدن و رنگ کردن یک تصویر ، آواز خواندن یا انجام هر کار دیگری که باعث ابراز احساسات درونی‌مان گردد، شامل صحبت کردن با دیگران نیز می‌توانیم احساس تنهایی‌مان را بیان داریم.

    بیان این احساسات ممکن است به کشف این نکته منجر شود که ما چیزهای زیادی را احساس می‌کنیم که با احساس تنهایی‌مان مرتبط هستند، از قبیل غمگینی ، خشم و ناکامی. ممکن است قادر به شناسایی نواحیی باشیم که این احساسات از آنجاها می‌آیند، یعنی متوجه شویم که چگونه با زندگی ما ارتباط یافته‌اند. به موازات توانایی‌مان در دیدن این ارتباط ، توانایی‌مان در تغییر آنها نیز افزایش می‌یابد.
    فعالتر باشید.
    بزرگترین تغییر ، البته ، متوقف کردن حالت انفعال و فعال‌تر شدن است. اگر ما کسی را ترک کرده‌ایم، از قبیل والدین ، خانواده یا دوستان ، می‌توانیم به آنها تلفن بکنیم، نامه بنویسیم و یا به ملاقاتشان برویم. صحبت کردن با یک دوست فهیم نیز به تغییر خلقیات کمک خواهد کرد.

    اگر دوست فهیم در دسترس نیست، صحبت با یک معلم یا مشاور می‌تواند نقطه‌ای برای شروع باشد. اگر احساس تنهایی به دلیل مردن شخص مورد علاقه باشد، ابراز اندوه ناشی از فقدان او و یادآوری خاطرت شاد خودمان با وی و توجه به اینکه خاطرات همیشه با ماست، می‌تواند به ما در دور شدن از احساسات تنهایی کمک کند. این الگو را می‌توان در مورد از دست دادن دوستی‌ها و یا روابط عشقی مورد استفاده قرار داد.
    در فعالیتها یا باشگاهها شرکت کنید.
    شرکت در فعالیت یا باشگاه چندین چیز را می‌تواند به دنبال داشته باشد. شرکت در فعالیتهای لذت بخش ذهن ما را از احساس تنهایی دور می‌گرداند. این فعالیتها از طریق فوق می‌تواند بطور مستقیم خلق ما را تغییر دهند. این اعمال همچنین فرصتی را فراهم می‌کنند تا افرادی دارای علائق مشترک و مشابه را ببینیم و مهارتهای ملاقات با دیگران را در خود افزایش دهیم.

    این فعالیتها ، ساختاری را به زندگی ما داده و احساس می‌کنیم که چیزی برای آینده وجود دارد. در بعضی موارد این اثرات خیلی سریع و در مواردی دیگر به کندی بدست می‌آیند. ما واقعا نیاز داریم که خود را مجبور کنیم که به دیدار دیگران رفته، با آنها صحبت کرده و فعالیتهای متعدد را مورد توجه قرار دهیم. قبل از اینکه در رابطه با آنچه که می‌خواهیم انجام دهیم، احساس راحتی داشته باشیم و سپس به مشاهده و پیشرفت بپردازیم.
    شاید چیزی که باید از آن خودداری کرد، این باشد که بکوشیم به باشگاه یا یک سازمان یا حتی یک رابطه جدید به این خاطر ملحق شویم که فکر می‌کنیم حال ما را بهتر کرده و یا به شخصی جذاب تبدیل خواهد کرد. راهبرد بهتر این است که در فعالیتها به این خاطر درگیر شویم که آنها قبلا در ما ایجاد لذت می‌کرده‌اند و یا اینکه فکر می‌کنیم برایمان خوب خواهند بود. این باعث می‌شود که از انجام فعالیتها با مردم و بودن با مردمی که از این امورات لذت می‌برند، لذت ببریم. همچنین ممکن است دریابیم که بعضی از مردم همانطوری هستند که ما هستیم. یک امتیاز اضافی نیز این است که درمی‌یابیم قادریم، بعضی از فعالیتها و علائق را انتخاب و به تنهایی انجام دهیم، بدون اینکه احساس تنهایی بکنیم
    در روزگاری که لبخند آدمها بخاطر شکست توست ، برخیز تا بگریند آدمها
    ( کوروش کبیر )

  5. 12 کاربر از پست مفید h.jabbari سپاس کرده اند .


  6. #5
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    شیمی
    نوشته ها
    389
    ارسال تشکر
    3,581
    دریافت تشکر: 2,686
    قدرت امتیاز دهی
    1090
    Array
    بحث's: جدید80

    پیش فرض پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!

    احساس تنهایی بدتر از خود تنهایی است من فکر میکنم گاهی انسان به تنها بودن نیاز دارد همان اندازه که به در جمع بودن نیاز دارد ولی باید در زندگی همواره چند تن افراد صادق وصمیمی داشته باشیم تا گهگاهی تنهاییمان را با ان ها قسمت کنیم تنهایی را میتوان با سرگرم کردن خود به کار مورد علاقه از بین برد آرزو میکنم هیچ وقت هیچ کس احساس تنهایی نکند حتی اگر تنها باشد
    خدا همه ی بنده هأش رو دوست دأره حتی بیشتر از پدر و مادرشون حتی کسایی که مأ دوستشون ندأریم پس سعی کنیم همه رو دوست دأشته بأشیم


  7. #6
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    computer-software
    نوشته ها
    1,431
    ارسال تشکر
    8,825
    دریافت تشکر: 5,728
    قدرت امتیاز دهی
    3262
    Array

    پیش فرض پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!

    من خیلی وقتا دچار این احساس شدم اونم به دلایل مختلف...مثلا وقتی تو یه جمعی هستم که اصلا دوست ندارم یا به اجبار تو اون جمع هستم احساس تنهایی بهم دست میده و دلم میخواد خیلی زود از اون جمع برم ولی وقتی پیش دوستانم هستم هیچوقت این احساسو ندارم...اما یه وقتایی واقعا تنها هستم و کسی دور و برم نیست تو اینجور مواقع من کارایی که دوست دارمو انجام میدم تا ذهنم مشغول بشه ولی گاهی حتی با این کارا هم چیزی عوض نمیشه و اونوقته که ترجیح میدم با خدا حرف بزنم،البته خیلی وقتا این کارو میکنم و منظورم صرفا تو نماز نیست...یعنی مثل یه دوست باهاش حرف میزنم و غم و غصه ها و نگرانیهامو بهش میگم و خلاصه کلی درد و دل میکنم و بعدش یه حس خوبی بهم دست میده و تازه میفهمم که هیچوقت تنها نیستم...اما من معتقدم با همه این حرفا تنهایی همیشه خوب نیست چون به هرحال ما آدما به کنارهم بودن نیاز داریم اما یه وقتایی هم این تنهایی باعث میشه آدم بهتر فکر کنه و تصمیمات جدی بگیره و به یاد خدا باشه...من فکر میکنم واسه اینکه کسی از تنهایی در بیاد راههای زیادی وجود داره و شاید حتی یه کتاب هم آدمو از تنهایی بیرون بیاره....



  8. 11 کاربر از پست مفید elinaaa سپاس کرده اند .


  9. #7
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    معماری
    نوشته ها
    12,119
    ارسال تشکر
    25,003
    دریافت تشکر: 20,366
    قدرت امتیاز دهی
    2459
    Array

    پیش فرض پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!

    سلام .....خیلی ممنون که این بحثو گذاشتین نارون خانم....از بقیه دوستان هم ممنون
    تنهایی به سبب اتفاقات ورویدادهایی است که سالیان سال یا در پی یک حادثه یا یک اتفاق ناخوشایند اتفاق میافتد....مهم اصل موضوع است که باعث تنهایی ما میشود....در زندگی ما فرازو نشیب زیاد است ....گاهی هم آدم واقعا از این زندگی خسته میشود....ممکن است که اول از کسی کمک بخواهد مثلا اول سمت خدا نرود...پدر ومادر -خواهر وبرادر یا دوستان...ولی آنها کمکی نکنند...یا نتوانند.....اینجا شخص به معنای واقعی تنها میشود....قدرت بیان حرف هایش را ندارد...گوشه گیر میشود....احساس کوچک بودن به اودست میدهد.....ازخانواده ودوستان گریزان میشود....ممکن است که تازه با حرفهای آنان رنجیده خاطر شود.....اینجا به سمت خدا میرود....با او رازو نیاز میکند.....سبک میشود ....ولی مقطعی....دوباره گوشه گیر میشود...تنها میشود....از همه جا میبرد....امیدوارم منظورمو رسونده باشم....نه اینکه خدای ناکرده ...خدا هم کاری نمیکند....این غلط است....همین صحبت با خدا که دوستان گفتند...ارامش درونی-روحی -روانی دارد...ممکن است که به شدت گریه کند-احساسی شود-دستانش بلرزد-چونه هایش بلرزد-پاهایش سست شوند...نالان شود-ممکن است که فرد ذاتا تنها باشد
    حالا به نظرشما ایا او میتواند روی کمک کسی یا شخصی جز خدا حساب کند....؟؟
    ​​


  10. 8 کاربر از پست مفید وحید 0319 سپاس کرده اند .


  11. #8
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    computer-software
    نوشته ها
    1,431
    ارسال تشکر
    8,825
    دریافت تشکر: 5,728
    قدرت امتیاز دهی
    3262
    Array

    پیش فرض پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!

    خدا تنهاترین تنهایی است که تنها را تنها نمیگذارد....در اینکه خدا برای ما کافیست که من شک ندارم ولی خود خدا آدمهارو در کنار هم آفریده تا موقع نیاز به هم کمک کنن،بهم محبت کنن و شاید همدیگرو از تنهایی در بیارن...من فکر میکنم گاهی تنهایی میتونه خطرناک باشه و یا بهتر بگم اینکه آدم تنهاییشو با چی یا با کی پر کنه مهمه...اینکه شخصی میخواد تنهایی خودشو با کسی غیر از خدا در مواقعی پرکنه طبیعیه ولی باید دید چه کسی یا چه چیزی برای این کار مناسبه...آیا یکی ازدوستانش که بهش اعتماد داره یا مثلا انجام یه کاری که به نظرش صحیحه...پس پر کردن اوقات تنهایی باید درست باشه...یه وقتایی برای فرار از تنهایی به کسی پناه میاریم که قابل اعتماد نیست یا به چیزی که مارو گمراه میکنه ولی اگه به این مورد دقت کنیم حتما بخشی از تنهایی آدم از بین میره....



  12. 8 کاربر از پست مفید elinaaa سپاس کرده اند .


  13. #9
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    معماری
    نوشته ها
    12,119
    ارسال تشکر
    25,003
    دریافت تشکر: 20,366
    قدرت امتیاز دهی
    2459
    Array

    پیش فرض پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط elinaaa نمایش پست ها
    خدا تنهاترین تنهایی است که تنها را تنها نمیگذارد....در اینکه خدا برای ما کافیست که من شک ندارم ولی خود خدا آدمهارو در کنار هم آفریده تا موقع نیاز به هم کمک کنن،بهم محبت کنن و شاید همدیگرو از تنهایی در بیارن...من فکر میکنم گاهی تنهایی میتونه خطرناک باشه و یا بهتر بگم اینکه آدم تنهاییشو با چی یا با کی پر کنه مهمه...اینکه شخصی میخواد تنهایی خودشو با کسی غیر از خدا در مواقعی پرکنه طبیعیه ولی باید دید چه کسی یا چه چیزی برای این کار مناسبه...آیا یکی ازدوستانش که بهش اعتماد داره یا مثلا انجام یه کاری که به نظرش صحیحه...پس پر کردن اوقات تنهایی باید درست باشه...یه وقتایی برای فرار از تنهایی به کسی پناه میاریم که قابل اعتماد نیست یا به چیزی که مارو گمراه میکنه ولی اگه به این مورد دقت کنیم حتما بخشی از تنهایی آدم از بین میره....
    بله ...ممنون بر گفته های شما کلمه تایید میزارم...آدم ها گاهی یا واقعا همیشه به هم نیاز دارن...وبه خدا که همیشه نیاز داریم...همونطور که یه نفر تنها میشه...انگار خانوادش- دوستانش- تنهاشدن بالاخره هم باید کمک کنند وگرنه طرف ضربه ی سختی میخوره...بله گاهی تنهایی خطرناکه...اونم بستگی به حالات روانی فرد تنها داره...ممکنه یکی ورزش کنه-یکی مجله حل کنه-یکی فیلم ببینه-یکی زود بره بیرون تو شهربگرده-یکی زنگ بزنه به دوستانش-یکی کتاب بخونه -یکی هم بازی کنه-و.... اینا خیلی خوبه....بله ...دقیقا گاهی دوستانی که داریم مارو بیشتر تنها میگذارن...شایدم واقعا حضور مستمر داشته باشن...اعتماد در این دوره خیلی مهمه....
    حالا یه سوال دیگه....چه راهکار هایی میدین که ادم بتونه از تنهایی در بیاد ...اول اونایی که واقعا خیلی تنهان ...حتی اوناییکه سن وسالی دارن ...نمیتونن حرکت کنن-دیشب اتفاقا با نارون خانوم یه موضوع اینچنینی بحث کردیم...شخصی هست که خیلی تنهاست ...در ادامه زندگیشو میگم وشاید بایه مثال بد نباشه...جلو بریم
    ویرایش توسط وحید 0319 : 8th September 2012 در ساعت 03:53 PM
    ​​


  14. 7 کاربر از پست مفید وحید 0319 سپاس کرده اند .


  15. #10
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    مهندسی برق-الکترونیک
    نوشته ها
    1,622
    ارسال تشکر
    6,930
    دریافت تشکر: 5,062
    قدرت امتیاز دهی
    7459
    Array

    پیش فرض پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!

    مرسی از بحث جالبتون
    منو یاد این جمله ی دکتر شریعتی انداخت:

    «تنهایی به معنی بی کسی نیست، بلکه به معنای جدایی است. به معنای بی کسی نیست، به معنای بی«او» یی است.

    شاید به قول دکتر شریعتی بشه از راه عرفان و نزدیک شدن به خدا، علت تنهایی و راه های رفع این مشکلو پیدا کرد.

  16. 8 کاربر از پست مفید چکامه91 سپاس کرده اند .


صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خبر: نمایش تماشایی فوران آتشفشان زیردریایی از ایستگاه فضایی
    توسط طلیعه طلا در انجمن اخبار هوا فضا
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 4th January 2012, 04:54 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 8th March 2010, 10:04 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 6th December 2009, 03:40 PM
  4. استفاده از یك روش نوین برای داده‌های بیولوژیكی كارایی بالایی دارد
    توسط ØÑтRдŁ§ در انجمن اختراعات ثبت شده ايرانی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st October 2009, 04:44 PM
  5. خبر: صد و نوزدهمین راهپیمایی فضایی از ایستگاه فضایی بین المللی
    توسط diamonds55 در انجمن اخبار هوا فضا
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 25th December 2008, 09:20 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •