خب من تفسیر المیزان رو دارم تو خونه و خوندم الان یه مقداریشو... حالا چه فرقی می کنه نمونه یا المیزان !
اینجا آیه رو اینجوری معنی کرده :
امروز همه ی پاکیزه ها برایتان حلال شد، و نیز طعام کسانی که اهل کتاب اند برای شما حلال، و طعام شما برای آنان حلال است ، و نیز زنان پاکدامن مومن و زنان پاکدامن اهل کتاب، که قبل ازشما مسلمانان دارای کتاب آسمانی بودند ، برای شما حلال است، البته به شرط این که اجرتشان را - که به جای مهریه در زن دائمی است - بدهید ، آنهم به پارسائی ، نه زنا کار و رفیق گیری ، و هر کس منکر ایمان باشد اعمالش باطل می شود،و در آخرت از زیانکران است.
و تو یک قسمت از تفسیر همین آیه نوشته :
آیه ی شریفه تصریح نکرده به این که منظور از این حلیت، نکاح دائم ایشان است و یا نکاح منقطع، تنها چیزی که در آیه می تواند قرینه باشد برای اینکه مراد نکاح متعه و انقطاعی است کلمه " اجر" است، و اینکه کام گیری از زنان اهل کتاب به طریق احصان باشد ، نه به طرق مسافحه و زنا کاری و رفیق بازی ، پس از این بیان نتیجه می گیریم که آنچه خدای تعالی از زنان یهود و نصارا برای مومنین حلال کرده آمیزش از راه نکاح با مهر و اجرت است، نه نکاح با زنا، ولی شرط دیگری در آیه نیامده و ...
و با توجه به آیه ی گفته شده و آیه ی 105 سوره ی کهف : خداوند می خواهد به مومن بفهماند که اگر در جملات قبل، طعام اهل کتاب را و ازدواج با زنان عفیف آنان را بر شما مومنین حلال کردیم برای این بود که در معاشرت شما با اهل کتاب تخفیف و تسهیلی فراهم آوریم، تا این وسیله ای بشود که شما با اخلاق اسلامی خود با یهود و نصارا معاشرت کنید و آنان را شیفته ی اسلام بسازید و داعی آنان باشد یه سوی علم و عمل صالح.
پس غرض از تشریع از حکم مورد بحث این بوده، نه اینکه مسلمین این حکم را بهانه و وسیله قرار دهند برای اینکه خود را در پرتگاه هوا و هوس ها ساقط نموده، در دوستی و عشق ورزیدن با زنان یهودی و نصرانی بی بند و بار شوند و ... و دیگه عاشقی عقلو از کلشون ببره و از دین خودشون برگردن !!
نظرتون؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)