سلااااااام
بدوا باید خدمتتون عارض شم که لحن تایپیکی که شما خوندید با نوعی طنز به روانشناسی همراه بوده
مثالی که زدید هیچ ربطی به موضوع نداشت
ضمنا مقایسه انسان وحیوانم نمیدونم از چه بابی بود
اما 1:از اونجایی که خود شما هم اشاره کردید بارزترین وجه تمایز انسان وحیوان فکرشه و مطلب بدیهی دیگه ای هم که هست انسان کاری نیست که براساس فکرش انجام نده ومعیار تفاوت در در افکار هم در کیفیت این کار طبیعی ذهنه پس به نوعی وحدت رویه ای مخصوص عده ای خاصه (گرایش فکری گفته شه دو از ذهن نی)کما اینکه نطریه ماتریالیسم یا فمنیسم یا کمونیسم از اصطلاح گرایش فکری یا همون مکتب فلسفی دور نموندن!!!
2:علوم به دودسته کلی تقسیم میشند دسته اول علومی که ریشه در طبیعیات یا هست ها دارند و دسته دوم علومی که ریشه در اعتباریات یا باید ها دارند وشیرازه مابقی علوم به تبع از یکی از اینهاست
علوم اجتماعی بما هو هو تو این زمینه وحیطه (حد اقل تو بحث ما)مطرح نیست
3:به هیچ وجه نسبیت در علوم مطرح نیست بر همین اساسه که اساس و بنیاد علوم رو قوانین تشکیل میده
ضمنا مدینه فاضله ای که تهیش کردید معنای بسیط داره و غیر قابل تصور کامل برای امثال منه!!
چه برسه به یه سری از آرمانهایی که هرکی در حد خودش بلده با ابهام از چگونگی نیل به آنها وزمان و مکانش(ولی بهترین نظریاتی که در موردش هست ملا صدرای شیرازیه)
علاقه مندی ها (Bookmarks)