دوست آشنا
سلام
راستش من وسط بحث رسیدم هر چی هم حرفاتونو خوندم نفهمیدم دقیقا شوخی و متلک و اینا از کجا شروع شد ولی یه چیزی که اقا عبدالله خودشون هم همیشه میگن اینه که شوخی هاشون رو خیلی جدی بیان میکنن
البته این انتقاد نبودا چون خودمم اینجوریم
حالا یکی منو روشن کنه تا بتونم نظر بدم
در سرزمینی کــه ســایــه آدم هــای کــوچـک ،بــزرگ شــود،در آن ســرزمـیـن آفــتــاب در حـال غـــــروب اســــت!
دوست آشنا
این که بخوای متلک و شوخی رو انالیز کنی بر میگرده که از چه دیدگاهی دارید اون رو مورد سنجش قرار میدید ، من از دیدگاه لغوی انالیزش کردم و از دید خودم، ریشه ی شوخی و متلک میشه همون جمله ای که گوینده اونو بیان می کنه (این ریشه متلک و شوخی) اما در مورد نیت هم باز برمیگرده به گوینده که اون جمله رو با چه نیتی به زبان اورده که ممکنه نیتش از گفتن اون جمله شوخی باشه یا اینکه متلک(این از نیت) و اما برداشت برمیگرده به شنونده که با توجه به اون چیزی که شنیده واشنایی که با خصوصیات اخلاقی گوینده داره و لحن گفتارش (موقعی که جمله رو بشنوه نه به صورت نوشتاری ببینه) از اون جمله برداشت می کنه که حرف شنونده شوخی بوده یا نه و موقعی هم که خواننده نوشته ی یک نویسنده رو می خونه باز هم همین اتفاق میفته با این تفاوت کوچک که از نوع نوشتن و جمله بندی و اشنایی با طرز گفتار و خصوصیات اخلاقی برداشت خودش رو انجام میده .(اینم از برداشت)
مرگ از زندگی پرسید:چرا من تلخم و تو حقیقت؟!
زندگی در جواب گفت :چون من دروغم و تو حقیقت!!
دوست آشنا
پس منو تاریک کنید تا بهتون زور بگم![]()
در سرزمینی کــه ســایــه آدم هــای کــوچـک ،بــزرگ شــود،در آن ســرزمـیـن آفــتــاب در حـال غـــــروب اســــت!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)