سلام آقا عرفان
ممنونم از پاسخ تون
درسته که ما یک کشور در حال توسعه هستیم ولی تا زمانیکه بستر مناسبی برای رسیدن به اهدافمون نداشته باشیم نمیتونیم در مسیر درست حرکت کنیم
همون طور که ما خط مشی یک دانشمند رو میبایست الگوی خودمون قرار بدیم پس بایستی شرایط اون دانشمند هم تا حدی برامون فراهم باشه مصداق حرف خودتون که با معجزه نمیشه رفت کره ماه....
خوب در خصوص توابع سازی در ذهن وقتی امکانات محیا نباشه چطور یک دانشجو که پژوهش مهمی رو در عرصه علم میخواد دنبال کنه بدون امکانات میسره البته شما که تا حد زیادی این مسیر رو طی کردید خیلی این مقوله براتون جا افتاده ولی مسلما به راحتی نبوده ......
البته من در مثالی که عنوان کردم منظورم تایید یا رد شرایط نیست میخواستم ریشه اصلی مشکل رو بررسی کنیم اتفاقا طرح یک چنین ایده ای خیلی خوبه به شرط اینکه بستر مناسب رو داشته باشیم تا وقتی که ما فرسنگها با تجربه فاصله داریم هیچوقت با موضوعات تئوری نمیتونیم مسائل کلیدی رو حل و فصل کنیم .....
ولی ما تو ایران حتی از حد اقل امکانات آموزشی هم برخوردار نیستیم وقتی یک استاد صرفا وقتش رو در اختیار یک دانشجو به طور کامل نمیزاره و عموما غیر قابل دستریه و مشکلات مشابه....
ما اگر راهکاری هم داشته باشیم برای سبک آموزش در دانشگاهها و واحد های آموزشی چطور میتونیم اون راهکار رو عملی کنیم به قول معروف هر جای قضیه رو بگیرید باز یک جاش میلنگه فرض کنید ما بخواهیم یک طرح کاملا ایرانی در خصوص آموزش تو کشورمون اجرا کنیم که هم ایده خودمون باشه و هم بتونیم دانشجو جماعت رو با رضایت خاطر امنیت بهش بدیم آیا با مشکلات اجتماعی فرهنگی و اقتصادی که با شیرازه وجودی تک تک ما گره خورده کار ساده ایه حالا ما که شرایطمون یکسان نیست با غرب و کشور های دیگه به نظر شما با این شرایط کدوم یکی از مشکلات مون رو میتونیم پوشش بویم؟؟؟؟؟؟
اتلاف وقت در ترافیک؟؟؟؟؟ یا نبود تجهیزات پژوهشی؟؟؟؟؟ یا آزمایشگاهی و هزار و یک معضل دیگه؟؟؟؟؟؟؟
با تشکر از توجه شما بزرگواران
علاقه مندی ها (Bookmarks)