سلام
الان تقریبا روزی 2 باره که میام و به این تاپیک سر میزنم هر دفعه میخام نظری بدم ولی نشد....
اما الان دیگه با فکرهایی که کردم وقتشه که نظرم رو اعلام کنم....
عرفان عزیز.این مدینه فاضله ایی که از دانشگاه و دانشجو ترسیم کردی توی ایران پیدا نخواهد شد.(جاهای دیگر رو ندیدم و اندک مطالعه داشتم درباره سیستم آموزششون)
بلا نسبت همه دانشجوهای پر تلاش دانشگاهااا,ادانشجو تو این سیستم شبیه به میمونی فرض شده که باید دقیقا جاپای عقاید و افکار دانشمند و تئورسین درس مربوطه بزاره...
گزاره هارو حفظ کنه....نتایج رو حفظ کنه....ولی حتی اجازه یا بهتر بگم وقت این رو نداره که یک بار هم ذهنش رو به چالش بکشونه....به راه و متدی غیر متد و راه حل کتاب فکر کنه ...
چون داره با انبوه مسائل و درس هایی برای حفظ کردن خفه میشه.....
به همین ترتین پیش میریم که تولید علم در کشور رو به صفر مرسونیم....
اما صنعت هم چنان پابرجاست....مریضها همچنان توسط پزشک ها درمان میشن و.....خیلی مورد دیگه
چون شما چه به درک f=maرسیده باشی چه نه,میتونی و باید ازش در طراحی سازه ات ستفاده کنی.....
من همین جا به عنوان یک دانشجوی ترم 6 یکی از تقریبا دانشگاهای معتبر کشورم اعتراف میکنم در زمینه تخصصی خودم چیزی جز یک مشت حفظیات ندارم و به شما قول شرف میدم
همه معدل الف های هم ورودی و هم دانشکده ایی خودم هم همین جوری ان.این یعنی مرگ علم....جایی که باید نشست و هاهای بر سر مزارش گریست.اصلا از گفتن این حرفها خوشحال نیستم.
12 سال تحصیلات ابتدایی و لازم رو گذروندیم به امید اینکه من بعد دانش بجوییم.ولی حالا شدیم تقلید کن مدرن یا هر اسم دیگه ایی به جز مفهوم والای دانش جو
این خلا هنوز هم داره منو آزار میده...........
علاقه مندی ها (Bookmarks)