دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 46

موضوع: یه مشکل دارم

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #27
    استعداد برتر سایت
    رشته تحصیلی
    الکترونیک و فیزیک هسته ای
    نوشته ها
    3,290
    ارسال تشکر
    4,930
    دریافت تشکر: 13,220
    قدرت امتیاز دهی
    12298
    Array
    عرفان سلیم زاده's: خجالت

    پیش فرض پاسخ : یه مشکل دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط almas parsi نمایش پست ها
    با سلام خدمت آقا عرفان گل و با تشکر از طرح موضوع بسیار جالبتون که همیشه با عنوان کردن موضوعات کلیدی اشاره به نکات اساسی و مهمی میکنید دوستان من نوشته های شما عزیزان رو خوندم و کاملا با نظراتتون موافقم ولی باید گفت اشکال اصلی از بنیاد دانشگاه هاست نمیشه تقصیر رو صرفا به گردن استاد یا فقط دانشجو انداخت برای اثبات حرفم میخوام مثالی عینی و دقیق رو براتون عنوان کنم شرح حالی از زندگی دانشجویی یک دانشجوی سال چهارم داخل کشور و یک دانشجوی سال سوم دکتری خارج از کشور هر چند ممکنه این مثال واقعی در زندگی هامون با تغییراتی وجود داشته باشه ولی تغییرات اونقدر به واقعیت امر نزدیکه مه فکر میکنم با خوندن اون دقیقا میتونید مشکل رو بصورت ملموس درک کنید چون هر کدام از ماها با این شرایط غریبه نیستیم و در زندگیمون تجربه اش کردیم البته هدفم از این کار پر حرفی نیست ولی دلم میخواد ریشه اصلی مشکل رو در تفاوت تحصیلمون درک کنید
    دانشجوی سال سوم دکتری در خارج از کشور
    ساعت ۷:۰۰ بیدار شدن از خواب ساعت ۷:۳۰ در حال رفتن به اتاق شخصی خود در دانشکده اش (از همان روز اول به او در دانشکده یک اتاق اختصاص داده اند که آرام است و دسترسی به اینترنت رایگان دارد) ساعت ۸:۰۰ شروع به تحقیق و انجام تز (روزانه ۵ ساعت تحقیق مفید و بدون اینترآپت برای مدت یک سال یک تز عالی را در پی خواهد داشت) ساعت ۱۱:۰۰ دیدار روزانه با استاد راهنما و مشاور(ایشان لازم نیست که برای دیدار استادشان با منت از او وقت بگیرد و دیدار با استاد کاری نرمال و روتین است) ساعت ۱۳:۰۰ پایان کارها و ارسال ایمیل کارهای روزانه و نتایج تحقیقات تا کنون برای استاد راهنما ساعت ۱۳ الی ۱۴ نهار و استراحت – ساعت ۱۴:۳۰ بازگشت به خانه و گرفتن یک دوش ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۹:۳۰ دیدار و گشت زدن با دوستان ۱۹:۳۰ الی ۲۰ بازگشت به خانه و خداحافظی از دوستان ۲۰:۰۰ الی ۲۱:۰۰ تلویزیون و سریال محبوب اش که یک عاشقانه آرام است. ۲۱:۰۰ آماده شدن برای خواب و استراحت در خوابگاه با منزلی که با پول اسکالرشیپ فراهم شده است.
    حالا مقایسه کنید با زندگی یک دانشجوی دکتری داخل ایران :
    ساعت ۷:۰۰ بیدار شدن از خواب – ساعت ۷:۳۰ تا ۸:۳۰ در ترافیک ساعت ۸:۳۰ منتظر ماندن برای تشکیل جلسه گروه برای تصویب پروپوزال دکتری، که بعد از ششمین بار پیاپی کنسل شد. ساعت ۹:۳۰ مراجعه به سایت برای جستجو در بانک مقالات که بعد از نیم ساعت جستجو و به روز نبودن بانک مقالات و وصل نشدن درست زمانی که به مقالات مورد نظر دسترسی پیدا می کند ساعت ۱۰ می شود کارگاه اموزش در سایت برگزار می شود و باید بلند شود و برود بیرون. قبل از رفتن می خواهد فایل هایب دانلود شده را روی فلشش بریزد که می بیند کامپیوتر مورد نظر پورت فلش اش خراب است. (توضیح اینکه دانشکده مورد نظر با اینکه ایشان دانشجوی سال آخر دکتری است هنوز به ایشان نه یک اتاق داده است و نه حتی یک کمد) ساعت ۱۰:۳۰ مراجعه به بخش معاونت دانشجویی و پژوهشی برای پرسیدن در مورد خبری که در روزنامه ها زده اند: اعطای پژوهانه به دانشجویان دکتری! جواب این است: لبخند استهزاء بر لبان مسوولین. ساعت ۱۱:۱۵ بازگشت به سمت دفتر کار استاد راهنما که با ایشان قرار گذاشته است. سه نفر در دفتر کار استاد محترم هستند که دانشجویان لیسانس و فوق لیسانس هستند (وقتی که دانشگده ها گله ای و بدون توجه به ظرفیت دانشجو می گیرند و استاد جوان هم نمی گیرند، سرانه دانشجو به استاد می شود ۱۰۰ نفر و معلوم است که در این وسط سر دانشجوی دکتری بی کلاه می ماند. ساعت ۱۲: رفتن به سلف سرویس دانشگاه، خوردن کبابی که بیرونش سوخته است و درونش خام. ساعت ۱۲:۳۰ رفتن به مسجد دانشگاه، این قسمت شیرین ترین و آرامش بخش ترین قسمت زندگی یک دانشجوی دکتری است. بعد از نماز، دق دلش با لعنت بر برخی از اساتید زورگوی بی سواد پرمدعا نزد خداوند خالی می کند و بعد هم از خداوند صبر می خواهد و تعجیل در فارغ التحصیلی ساعت ۱۳:۰۰ بازگشت به محل کار (دست از پا درازتر) برای در آوردن یک لقمه نان حلال برای خودش و زندگی آینده اش. چون نه دانشگاه پولی می دهد و نه حمایت خانواده تکاپوی هزینه ها را می کند و نه پول حل تمرینی و دستیار پژوهشی بودن مشکلی را حل می کند. ساعت ۱۳:۰۰ تا ۱۳:۴۵ ترافیک دانشگاه تا محل کار ساعت ۱۳:۴۵ تا ۱۴:۱۵ دل درد ناشی از کباب کوبیده امروز ساعت ۱۴:۱۵ تا ۱۶:۰۰ کار روی یک پروژه با ساعتی ۵ هزار تومان ساعتی، کار روی پروژه ای که می داند در این مملکت انجام نمی شود و می داند که دردی از مملکت دوا نمی شود و فقط آن را انجام می دهد: برای یک مشت دلار. ساعت ۱۶:۰۰ تلفن زنگ می زند و به او می گویند که فلان استاد فلان درس را ارایه کرده است اما نمی تواند ارایه کند لذا باید بیایی به جای ایشان درس بدهی. اما نه در سوابق دانشگاه نوشته می شود و نه وضعیت درآمدی اش معلوم است و نمره پایان ترم هم دست او نیست. خُب قبول می کند حداقل برای کسب تجربه و رزومه اش بد نیست. قبول می کند که به جای کس دیگری درس بدهد نه حقوق بگیرد و نه به نامش ثبت شود. ساعت ۱۶:۱۵ بازگشت به کار تا ۱۷:۳۰ – ساعت ۱۷:۳۰ بازگشت به خانه با ترافیک – ساعت ۱۸:۴۵ رسیدن به خانه ساعت ۱۹:۰۰ شنیدن اخبار بیات وزارت علوم ، سازمان سنجش و خیلی جاهای دیگه که با وجود داشتن تمام امکانات سایبری حتی یک سایت اطلاع رسانی درست و درمون ندارند. ساعت ۱۹:۳۰: ورق زدن چند صفحه کتاب، چت کردن، ایمیل زدن به تمام رفقایی که اکنون خارج کشور هستند و زنده شدن حسرت اینکه چرا برای ادامه تحصیل به خارج از کشور نرفت ساعت ۲۰:۳۰ خوردن شام – ساعت ۲۱: نگاه کردن ناامیدانه به سریال های بی محتوای تلویزیونی .... ساعت ۲۲: آماده شدن برای خواب با یک دنیا فکر و مشغله در طول روز و نگرانیهای صبح فردا خوب دوستان شاید با خوندن این مطلب برخی از شما مشکلات فراتری از اینهایی که نوشتم رو در طول روز تجربه میکنید ولی واقعیت داره حالا قضاوت با شماست موید باشید
    من از این وضع دفاع نمی کنم اما چه قبول بکنیم و چه نکنیم ما یک کشور در حال توسعه ایم که 35 ساله تقریبا منزویه. مطمئنا کار های بزرگ تنها با ابزار های بزرگ شدنی هست و با رئالیزم جادویی نمیشه رفت کره ماه. اما یادتون نره که هر ابزار یک تابع ریاضی هست و ریاضی در فکر ماست. اگر ما بخواهیم از ابزاری استفاده کنیم اول باید در ذهن خودمون تابع ریاضیش رو بسازیم و درواقع اختراعش کنیم. ایران رو باید ایرانی بسازه این یک امر بدیهی و ساده است. ما اگر بخواهیم چیزی وجود داشته باشه باید ایده اش رو خودمون بدیم و اگر هم کاری بخواهیم انجام بدیم نباید الگوبرداری شده از خارج باشه چون شرایط یکسان نیست.

  2. 7 کاربر از پست مفید عرفان سلیم زاده سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •