ببین مهدی جون اگه به سوالام درست توجه کرده بودی متوجه میشدی که هنوزم جواب من رو ندادی...
اول من هیچ وقت نگفتم که ملاک قرار دادن زیبایی کار درستیه, میتونید تمام پستام رو مرور کنید!
دوم که ایمان و مسلمونی یعنی داشتن اعتقاد قلبی و اعمال درست////ولی به هیچ عنوان این به این معنی نیست که اعمال درست از ایمان و مسلمونی میاد...
در مورد زیبایی های باطنی که گفتی هم من کاملا موافقم زیبایی باطنی یعنی اینا و نه الزاما" داشتن ایمان...
اینا همه در اسلام باشه دلیلی نداره که از اسلام گرفته شده باشن// یعنی قبل اسلام هیچ زیبایی باطنی وجود نداشت؟!
پس میبینید که اصلا نمیشه گفت زیبایی باطنی یعنی ایمان و زیبایی باطنی کاملا چیزی مستقل از ایمانه...
اکثر دانشمندا (و نه کسایی که دکترا گرفتن) که بیخدان /// ولی از اون گذشته کی گفته که اونا به مسایل توصیه شده در دین اسلام عمل میکنن؟
اونا به مسایلی عمل میکنن که هر عقل سلیمی تاییدش بکنه و اصلا براشون مهم نیست که ادیان چی گفتن؟
اکثرا مردم کشورهای غربی و دانشمنداشون که شراب میخورن (ولی هیچ کدوم از دانشمندا زیاده روی نمیکنن) حتی تو یکی از برنامه های پروفسور هاوکینگ داشت یه میز رو تشریح میکرد گفت که این و اون و قسمت محبوب من شامپاین!!!
انیشتین هم که پیپ میکشید /// ولی در کل اینکه اکثرا طرف سیگار و این جور مواد نمیرن کوچکترین ربطی به ایمان و اسلام و خدا و ... نداره و عقلشون حکم کرده و در مورادی هم دوست داشتن و کشیدن مثل همون پیپ انیشتین و اصلا هم براش مهم نیست که اسلام چی گفته!
حرف درست از اسلام نیومده!
شما از هر بچه ای بپرس میگه دروغ گفتن بده و اسلام هم همین رو تایید کرده پس چیز عجیبی وجود نداره و به خاطر وجود اسلام و ادیان دیگه هم نیست که میگن دزدی بده!
مهدی جان دوست عزیز اولا که علوم کاملا نسبی هستند:
۱- ما هر بار که حکمی میدیم حتی اگه هزاران بار اونو ثابت کنیم باز اون حکم قطعی نیست / این چیزیه که تمام دانشمندا هم تایید کرده و میکنن
اگه نگم که هزاران مطمئنا صدها آزمایش نظریه نسبیت رو تایید کردن ولی الان میبینیم که ممکنه نوترینوها این قانون رو رد کنن!
و همینطور قبل از اون فیزیک کلاسیک به نظر درست میومد ولی به یکباره نسبیت و کوانتوم اون رو کاملا از رده خارج کردن!
۲- همه علوم که ریاضیات نیستند
تازه علم همیشه در حال تغییر بوده حتی در ریاضیات:
خیلی از احکام بودن که بعدا خلافشون ثابت شده:
قبلا خورشید دور زمین میگشت ولی الان زمین دور خورشید!
قبلا نور سرعت بی نهایت داشت الان سرعت محدود!
قبلا اضلاع داخلی مثلت حتما ۱۸۰ درجه بود الان تو هندسه نا اقلیدسی بیشترم میشه!
قبلا جرم انرژی نبود!!!
قبلا رادیکال منفی تعریف نمی شد ولی اعداد مختلط رو بوجود آوردیم و گفتیم از امروز دیگه تعریف میشه!!!
حکم عقلی کاملا هم تخلف برداره...
تازه همه اینا چیزایی هستند که با حتی با عقل من و شما جور در میاد! ولی:
مگه میشه تصور کرد که در یک لحظه دو جا باشید؟
یا اینکه نور در هر جهت و با هر سرعتی به طرفش برید باز اندازه گیریها همون سرعت رو براش نشون بده؟
مگه میشه که حال بر روی گذشته تاثیر داشته باشه؟
مگه میشه که ...
علم تا لحظه ای که به نهایت خودش نرسه و فیزیکدان ها به نظریه همه چیز نرسند نسبی خواهد بود و آن زمان هم تازه در شرایط دنیای خودمون میتونیم حرف بزنیم و در مورد دنیایهای دیگه و ابعاد بالاتر هیچ چیزی نمیتونیم بگیم!
به قول انیشتین ما مثل کسی میمونیم که داره به یه ساعت نگاه میکنه و تصور میکنه که اون چطور میتونه کار کنه, ولی نه تنها تصور ما تنها تصور ممکن و به ظاهر درست نیست بلکه این تصور حتی ذره ای هم با حقیقت اون ساعت شباهتی نداره!!!
یا به قول میچیو کاکو فرض کنید که ما یه سری ماهی داخل یه حوض باشیم, وقتی که بارون بباره ماهی های دانشمند دلایل خیلی زیادی برای این تلاتم موجود در سطح آب میارن ولی نمیدونن که فقط داره بارون میباره!!!
در نهایت اینو میخوام بگم که علم کاملا نسبیه...
نمیدونم شما چرا فکر کردید که علوم تجربی از رو معده به اینجا رسیدن و عقلی نیستن؟!
عقلی و فرا طبیعی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما چطور عقلی و فراطبیعی رو در یک رده قرار میدید؟؟
علوم فراطبیعی اصلا وجود ندارند چون که در واقع اصلا علم نیستند!!!
این دو کاملا در تضاد هستند...
خواهشا کشف وشهود عرفان رو علم ندونید و اون رو با فیزیک و فلسفه در یه رده قرار ندید...
فکر کنم داریم بدجور از بحث اصلی خارج میشیم!
من همون اولش هم گفتم که بهتره این بحث شروع نشه...
مطمئنا شما هم مثل من میدونید که این بحث خیلی خیلی جای حرف داره و با یکی دو تا پست به نتیجه نمیرسه!
بهتره بی خیال ادامش بشیم...
با سپاس


علاقه مندی ها (Bookmarks)