با سلام به همه دوستان عزیزم در انجمن
مثل اینکه این چند روزه نبودم خیلی بحث جلو رفته...
خب بریم سر اصل مطلب:
سکوت جون من نمیدونم شما چرا فکر کردی که من حرف خودم رو نقض کردم؟!
البته یه احتمال خیلی قوی میدم که به خاطر این باشه که فکر کردی که برتر تو جمله های من هر دو یک معنی رو میدن!!!
من برای اجتناب از این اشتباه چند تا مثال زدم که ظاهرا زیاد بهشون توجه نکردی...
تو جمله اول منظور من از برتر ,بهترین هست و الان هم میگم هیچ کس رو نمیشه پیدا کرد که بهترین باشه که شما میتونستی این رو از مثالهام متوجه بشی
و اما جمله دوم منظور بهترین بودن نیست که خوب بودن هست
مثلا براد پیت خوش قیافست (ولی خوش قیافه ترین آدم نیست!) و جالا این دلیل نمیشه که چون خوش قیافست "حتما" از چند صفت دیگه ""بی بهره" و نه کم بهره باشه...
مشکل ما سر این قسمته و من هنوزم میگم که دلیل نداره که حتما هیچ آدمی در همه ابعاد نتونه خوب باشه و مثالی هم زدم:
به نظرتون غیر ممکنه که کسی همچین زندگی داشته باشه؟ظاهری خوب, ضریب هوشی بالا و متعاقبا شغلی خوب, وضعیت مالی خوب و موقعیت اجتماعی مطلوب, دارای اخلاق متعادل و زندگی سالم...
کم نیستن این افراد
ولی بهترین بودنه که نه تنها سخت که غیر ممکنه...
شما همین براد پیت رو در نظر بگیر : اگه بگی اون خوش قیافس همه تایید میکنن ولی اگه بگی خوش قیافه ترینه اعتراضا شروع میشه یکی میگه نیکلاس کیجه یکی میگه تام کروزه و خلاصه هر کی یه نظری داره...
دوست عزیز فکر کنم که منظور من رو درست نگرفتید!
من کی گفتم که براد پیت و آنجلینا جولی چون خوشگلن حتما زندگی خیلی خوبی دارن؟
من اصلا کی گفتم که قیافه اساسه زندگیه؟
منظور من از
این بود که از مثالی که شما زدی استفاده کردم و اسم براد پیت و آنجلینا جولی رو آوردم و اصلا منظورم نقض حرف های شما نبود و اگه به ادامه حرفام بعد از اون جمله توجه کنید متوجه میشید که اصلا در مورد نظر شما حرفی نزدم!با اشاره به مثال یکی از دوستان بخوام بگم " همه که براد پیت و آنجلینا جولی نیستن"
نه دوست من اشتباه نکنید
هیچ کس اینجا نگفته که ملاک نیست
میگیم که اولویت اول نیست
من خودم رو مثال میزنم:
اگه دختری با اون شرایطی که میخوام پیدا بشه همین که قیافه ی متوسطی داشته باشه و به دلم بشینه کافیه و دیگه اصلا برام مهم نیست که اون خوشگلترین دختری نیست که من میتونم باهاش ازدواج کنم...
این حرف شما اصلا جامعیت نداره!
زیبایی به شرط ایمان؟
خب پس اونایی که بی اعتقادن و توی کشورهای غربی بیشتر میتونیم نمونه هایی ببینیم هیچ وقت نمیتونن ازدواج کنن چون هیچ کدوم این زیباییشون در کنار ایمان نیست؟
کی گفته که زیبایی باطنی الزاما یعنی داشتن ایمان؟؟؟
یعنی کسی که حتی خدا رو هم قبول نداره ولی آدم خوش قلبیه و نیکوکاره و خوش اخلاق و ... دیگه زیبایی باطنی نداره؟
این که میگید جای بحث وجود داره به خاطر اینه که منظورتون از مورد علاقه با اون چیزی که من مدنظرم بوده فرق داره بلی در اون معنی که شما مدنظرتون هست قبول دارم ولی من میگم که از شخصیت اون آدم خوشمون بیاد به این معنی که رفتارهاش رو قبول داشته باشیم نه اینکه مثلا یه بازیگر خاص که بازیگر مورد علاقه من باشه...
در مورد اینکه اخلاق مطلق هست یا نسبی اینجا جای بحث نیست و من هم اصلا تمایلی به بحث در این مورد ندارم
ولی بدونید که من کاملا میدونم چی گفتم و در این مورد کتاب های زیادی هم خوندم و راستش رو بخوای انتظار داشتم که دو نر بیان و به این حرف من گیر بدن یکی آقا مصطفی یکی هم شما که شما اومدین
من دلایل کافی برای اثبات حرفم دارم و مطمئنا میدونید که این یه بحث فلسفی خیلی سنگینه ولی من از حرفام اطمینان کامل دارم!
البته همونطور که گفتم هیچ تمایلی برای بحث کردن ندارم!
در مورد اینکه میگید چون عقلیه پس نسبی نیست هم کاملا حرفتون رو رد میکنم
فقط یه مثال میزنم و اون علمه که عقلیه ولی نسبی هست و البته این مثال هم حتی نمیتونه حق مطلب رو ادا کنه و از اصل موضوع خیلی دوره...
ولی پیدا کردن کسی که در کل بشه اون رو خوب عنوان کرد فکر نمیکنم سخت باشه
ظاهری خوب, ضریب هوشی بالا و متعاقبا شغلی خوب, وضعیت مالی خوب و موقعیت اجتماعی مطلوب, دارای اخلاق متعادل و زندگی سالم...
.
.
.
.
و خب یه اندوخته ی "معقول" برای شروع زندگی ضروریه!
اخلاق رو آخر نوشتم نه به این معنی که آخرین ملاک باشه!
ظاهر رو اول نوشتم که چون موضوع بحثمون هست و اما بقیه موارد:
من این پست رو در جواب به حرف های سکوت جون نوشتم پس
میبینید که گزینه هام دلیلی برای ترتیب اونها در ذهن خودم نیست
البته من نمیگم که در مورد سکوت اینجوریه ولی شما به من گیر دادید گفتم!










پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)