تو روحتو به من فروختی، لازمه بهت یادآوری کنم؟ یادته اون شبی رو که به خدا گفتی حاضری هر کاری بکنی تا یه قرار داد ضبط بگیری؟ تو نمی تونی یه روحو بکشی حتی اگه بخوای
شما رو به خویشتن داری دعوت می کنم.
موسیقی بر روی مغز اثر می گذارد و این کاملا یک پدیده علمی است و نه روحی.
در ضمن امیدوارم با این رفتار همیشگی تون و با توهین به کاربران محترم این انجمن؛ بحث رو به حاشیه نکشونین و تا آخر بحث به طور منطقی و نه افراطی رفتار کنین.
مسلما هیچ شخصی بدون عیب نیست. برای من نیز آسان است تا از دیگران به راحتی خرده بگیرم و جلوی همه اشخاص بی احترامی کنم ولی این شخصیت من است که اجازه چنین کاری را نمی دهد.
پس رفتار اشخاص را با شخصیت آنان اشتباه نگیرید.
البته امیدوارم که کاربران مورد نظر شما این پست رو مطالعه نکرده باشند؛ هر چند که این از گناه اخروی این عمل شما چیزی نمی کاهد.
ویرایش توسط "مهدی" : 23rd October 2014 در ساعت 01:52 PM
تو روحتو به من فروختی، لازمه بهت یادآوری کنم؟ یادته اون شبی رو که به خدا گفتی حاضری هر کاری بکنی تا یه قرار داد ضبط بگیری؟ تو نمی تونی یه روحو بکشی حتی اگه بخوای
درکی که دانشمندان امروزه از انرژی دارند با درکی که روانشناسان و یا طالع بینان از انرژی دارند کاملا متفاوت است.
دانشمندان انرژی را عاملی برای بقای زندگی بشر می دانند و این حرف شما که قانون بقای انرژی را بیان می کند کاملا درست و بدیهی است؛ بنابراین انرژی در قالب فعل و انفعلات فیزیکی و شیمیایی است که همگی در شرایط آزمایشگاهی در کنترل بشر هستند ولی از طرفی تعریفی برای انرژی شده است که نوع + و - دارد که پایه علمی ندارد و فقط ریشه در خرافات داشته است.
نکته مبهمی در این چهار خط وجود دارد؟
تو روحتو به من فروختی، لازمه بهت یادآوری کنم؟ یادته اون شبی رو که به خدا گفتی حاضری هر کاری بکنی تا یه قرار داد ضبط بگیری؟ تو نمی تونی یه روحو بکشی حتی اگه بخوای
سلام
به نظرم شما بيشتر دنبال مسايلي هستيد كه قابل مشاهده و به طور مستقيم قابل اندازه گيري باشد
ولي در روانشناسي ( هرگز روانشناسي را در كنار طالع بيني قرار نديد ) , امور شناختي از طريق تاثيرات علت و معلولي و اثرگذاري كه
بر مغز و رفتارهاي اجتماعي , فردي و … دارد مورد سنجش و بررسي قرار ميگيرد . اينطور نيست كه همينطوري چيزي بگويند و بي پاي باشه
كلمات بار مثبت و منفي دارند و اين باعث انرژي بخشي يا اثر معكوس بر فرد مقابل مي شود .
شادي و تصورات ذهني مثبت و كلا مثبت گرايي باعث ارامش در فرد مي شود كه اين ارامش از طريق تاثير بر انتقال دهنده هاي عصبي
قابل مشاهده و بررسي مي باشد .
اين فقط يك نمونه موردي بود .
ویرایش توسط نارون1 : 23rd October 2014 در ساعت 02:36 PM
بنده این سایتی که معرفی کردید رو قبلا خوندم و با ادبیاتش آشنام!!
اما در فرصت های آتی این لینک ها رو هم میبینم ان شاالله
در رابطه با روح حرف منطقی و مستدل زده شده اما وقتی شما راه انکار و بدون منطق خودتون رو داشته باشید بحث به جایی نمیرسه.
درباره نقطه مشترک:
این حرف خیلی عجیب است که اگر ما یک کیش و آیین را بپذیریم یک موجود به موجودات عالم افزوده شود و اگر نپذیریم کم شود... استدلال ارزش رسیدگی و بحث ندارد.
توصیه میکنم تمام ارسالهای بنده در این تاپیک رو خوب مطالعه کنید (صبحت های بنده در موضوع این تاپیک کامل و روشن است) امیدوارم با فکر و مطالعه بیشتر حقایق بیشتری برای شما روشن بشود.
شما در تمام مطالتون فقط و فقط ادعا مطرح می کنید بدون هیچ استدلال علمی و یا حتی یک استدلال منطقی درست و محکم و استدلالهای منطقی و محکم و وجدان پذیر دیگران رو هم که بهش بها نمی دید . پس انتظار نداشته باشید که انکار ها و اصرار های شما بر این انکار به جایی برسد.
بنده به هیچ کاربری توهین نکردم. هر حرفی زدم به مقتضای پست هایی هست که در اینجا بوده و البته و صد البته خیلی هم خویشتن داری کردم که در برابر توهین ها و جسارت های شما به اعتقادات دیگران با متانت برخورد کنم و الا راه های برخورد زیاد است!
طبق علم روانشناسی رفتار برخواسته از شخصیت انسان هاست و دو چیز کاملا جدا به حساب نمیان!! این شخصیت انسان است که موجب می شود رفتار خاصی را انتخاب کند.
تا الان مطمئنم اون کاربر یا کاربرانی که مد نظرم بوده اون پست بنده رو مطالعه کردند و ضمیر هم مرجع خودش رو پیدا کرده! و بنده از این بابت مشکلی نمی بینم.
تعجب بنده از این است که شما برای بنده خط و نشان گناه اخروی می کشید! از این هم می گذرم...
اگر بحث ارزش ادامه دادن داشته باشد ادامه خواهم داد و الا مثل همه بحث هایی که شما در این سایت داشتید باید به همون نتیجه های قبلی برسم..
بله من میدانم عقل ما محدود هست.در واقع ما هیچی نیستیم.دوست من ، مشکل اینجاست که عقل ما محدود هست و لحظه به لحظه بر قدرت درک و استنباط آن افزوده میشه.
و اینکه ما میخواهیم تمام مسایل را باقدرت عقلمان(همین عقلی که همه بر نقصش اعتراف داریم) بسنجیم.این کمی درست در نمیاد.مثل همون مداد که درگذشته چون علم بر آن وجود نداشت پدیده ای عجیب ازش یاد میشد و پذیرشش سخت بود و الان امری طبیعی است.
اگر عقلمان در این زمانه به چیزی قد نمی دهد دلیلی بر آن نیست که وجود ندارد و هیچ تضمینی وجود ندارد در آینده نتوان دلیل عقلانی و علمی برای اثبات وجودش نیاورد.
باید این موضوع را هم در نظر داشت که با گذشت زمان و پیشرفت علم ممکن هست خیلی چیزها که فکر میکردیم وجود دارد هم اثبات شود که وجود ندارد.
چطور وقتی ساز و کار مشخصی از چشم زخم نمیدانیم برای ان نسخه میپیچیم و نسخه های دیگران را رد میکنیم.عرضم را تکرارمیکنم.چشم زخم و... نامی هست برای درک بهتر مردم.و حتما دلیل علمی و منطقی دارد که هنوز علم ما به آن نرسیده.
مثل مردم زمان های دور نباشیم که هر پدیده ای را رد می کردن و الان اثبات شده هست به لحاظ علمی و عقلی و منطقی.
من مشکلی با وجود و یا عدم وجود چشم زخم ندارم.
مشکل من اینجاست که در این مقاله لمس کردن چوب و اویزان کردن مهره هیا ابی رو رد کرده اما خواندن ایاتی از قران رو راهکار دونسته.در حالی که هیچ تعریفی از چرایی انتخاب این راهکار نداره.و اصلا ماهیت چشم زخم رو هم نمیدونه.
اگر بحث انرژی باشه که هر کسی به یه شکل اونو تعریف میکنه منم میگم مهره های ابی انرژی های منفی رو منحرف میکنه.
نکته بعدی
اینجا نشانی از ذات خبیث و حسود فرد متعجب بیان نکرده.از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: کسی که چیزی از برادرش او را متعجب ساخت، بگوید: «تَبارکَ اللّه اَحسَن الخالقین» زیرا چشم زخم حق است.
درحالی که در جای دیگه گفتید چشم زخم انرژی منفی حاصل از افراد خبیث و جسود و ... هست.
و همچنین اینجا:
از رسول خدا (ص) روایت شده است: چشم زخم حق است، وقتی یکی از شماها به انسان یا حیوانی یا اشیاء دیگری که زیبا است بنگرد و تعجب نماید، بگوید: «آمنتُ بالله و صلی الله علی محمد و آله» پس از آن، اثر چشمش خنثی میشود.
ممنون علی جان واقعا جالب بود ...
یکی از دوستان ماهم البته این دوستمون از پدرم سنش بیشتره هااا یخاطره درباره علامه جعفری تعریف کرده بود ک جالب بود
موضوع درباره رفتن این دوستمون با دوستاش برا تفریح به یه جای جنگلی بوده از قضا اون لیدرشون گویا با علامه دوست بوده و قرار میشه علامه هم همراشون بره به جنگل و ....
داستان طولانی و خیلی خنده دار بود ک مجال بیانش در اینجا نیست اما نکته اصلی همون فرمایش شماست ...
گاهی اوقات برخی نظرات از بس سطحی و جهلی هست ک ارزش پاسخ نداره ... اما ...
اما این رو هم قبول کنیم ک ما چقدر مبانی فکری درست و ریشه ای واصیل همچون اثار مطهری ها و .... رو در جامعه تبین کردیم که انتظار داریم مردم جامعه ما در مقابل این همه شبهات و مقالات و .... که بخش خیلی خیلی محدودش رو اقا مهدی که لینک هاشو دادن رو ، بتونند بیاستند و جواب گو باشند به این شبهات و حتی به مکاتب دیگه اشکال بنیادی وارد کنند و بچالش بکشند نظریات و مقالات و .... !!!!!!!!!!
من دوستان زیادی همچون اقا مهدی دارم که متاسفانه بخاطر عدم شناخت خودشون مسیر مطالعه و شناخت رو اشتباه رفتن
من همیشه یچیز میگم و اون اینه که ادم برا درک حقیقت نیاز به شناخت داره و برای شناخت جهان پیرامون خودش اول باید از خودش و مرحله به مرحله فلسفه عقاید خانواده و مذهب و دین خودش رو بشناسه و اون هم از منابع درست و اصیل ونه دم دستی ،با 4تا سخنرانی و روزه پای منبر نشستن کار درست نمیشه اینها فقط برا اشنایی سطحی و برا کسایی که توانشون در همین حد هست ،اما برا کسی که میل کشف حقیقت امانش رو بریده و اون رو ب جنون کشونده باید باید باید از بیس و پایه های نظام فکری اطاف خودش و دین خودش شرع کنه و بعد از اون به بررسی و تحقیق و تفحس عقاید و مکاتب دیگه بپردازه .....
اینکه الان میبینم گرایش به اومانیسم و ... درجامعه ما زیاد شده به همین خاطر هست ، و درمقابل میبینیم و شخص من افرادی رو میشناسم که در دل همین ایزم میزما و حتی بعضا اساتیدشون همین نگارنده این مدل مقالات اند ، اما بخاطر میل به حقیقت جویی با کنار گذاشتن تعصبات فکری و عقیدتی و دینی در اخر به تفکر حقیقی اسلام رسیدن (همین لفظ اسلام رو خیلی ها نمیدونند و خیلی ها با درک این لفظ زندگیشون دچار تحول شده )
اسلامی که در حقیقت تنها پوستینی از اون در جامعه هست و حتی همین پوستین هم الان دیگه نیست
فقط همین رو خدمت اقا مهدی عرض کنم ک جواب پست اول من رو نداد ، بزرگش کردم که این پستو بخونی
(درضمن بحث شهادت اب رو هم هیچکس نمیتونه انکار کنه و مسائل این مدلی فراوانه ،اما چون خودم با دکتر فرهنگ (مبین اصلی این حقیقت)از نزدیک برخورد داشتم و این حقیقت رو لمس کردم دارم روش تاکید میکنم . ایشون این موضوع رو اگه اشتباه نکنم تو دانشگاه کمبریج یا هاروارد دقیق الان یادم نیست ، بصورت مقاله و ازمایش مطرح کردند که حدود 1سال و خورده ای کارایشون رو صفحه اصلی سایت دانشگاه بود
اما باز میگم این برا من مهم نیست چون من خودم از جای دیگه هم به این حقیقت رسیدم و دارم سعی میکنم بیشتر بیشتر جلو برم ...
ولی زیاد خودتو درگیر این مقالات نکن که اگه ریشه ای و از دور نگاشون کنی و خودتو تو از زمین و نقشه اونا بیاری بیرون و بری روی بلندی و نگاشون کنی میبینی همش یاارجیفن ویا بخشی از حقیقت رو با باطل قاطی کردن و دارن بخورد من و شما میدن
یه تجربه ای ک من تو بورس داشتم و خیلی برام گرون تموم شده رو اینجا بیان میکنم :
وقتی به معاملات سهمی در طول روز و در حال انجام معامله نگاه میکنی با بالا رفتن وپایین اومدن قیمت هر ان بهت القا میشه که الا ن قیمتش میره بالا و باید بخرم ویا الان قیممتش میریزه و باید بفروشم و ....
اما وقتی بعد از پایان معاملات از فضای پرهیجان معامله خارج میشی و میری ازدور نمدار و گذشته و سابقه معاملات رو میبینی ، متوجه میشی که تمام اون هیجانات و بالا پاین رفتنا الکی بوده و در طول چندین ساله که کار بازی گردان اصلی سهم همینه و دست بازیگردان رو میخونی و به حماقت خودم و دید کوچیک خودم میخندم ، که چه راحت درگیر بازی و حقه سفته بازها شدم ......
محمد جون بازم که سرپیچه داری تند میری ارم تر بابا میبریمون ته دره
پست قبل منو خوندی ، یاشه این دفعه دیدمت یه چشمه عملیشو برات میارم تا دیگه سرپیچ تند نری
درضمن درباره همین روایت امام صادق (ع) و دیگر روایات معتبر من اثباط عملی علمی و حسی دارم که اگه خواستی همشو روت پیاده میکنم
امتحانش مجانیه
اما از شوخی گذشته شک نکن که همین ذکر فوق یا اذکار دیگه که جاش نیست توضیح بدم از ظریف ترین و دقیقترین قواعد برخوردارن ،حالا تو اسمشو بزار قواعد علمی و ...
از همین داستان شهادت اب بگیر تا معنا و نفوذ معنوی الفاظ و ... که باید حضوری برات توضیح بدم ....
بنظرت چرا ما اول هر کاری میگی بسم الله الرحمن الرحیم (بنام خداونده بخشنده و مهربان ) و مثلا چرا نمیگیم بسم الله القاسم الجبارین
خودت فکر کن ، من حال نوشتن ندارم دیگه ...
این ی چشمش بود
حالا تو بیا فقط با این مدل احادیث و اذکار رو با ابر انرژی ویا تلقین و ... بررسی کن البته این تنها ی دلیله و اصلا ارزش دین و ... به این نیست اصلا حرف دین این نیست که تو بیا اینو بگو اینجا
و اینو نگو وروزی 7نوبت دلاراست شو...
(البته همین دلاراست فلسفه داره که دکتر فرهنگ میگفت توبرزیل داشتم سخنرانی میکردم برا غیر مسلمونا و موضوع راه های موفقت بود و تمام روشها ی علمی موفقیت که امروزه در جهان تدریس میشه و ... رو داشتم توضیح میدام تهش گفتم ما تو دینمون چیزی داریم بهش میگیم نماز و همه همه این ها توش هست و در روز اجراشون میکنیم وبراشون چندتا مثال و ... زدم یهو تو سالن صدای حق حق گریه پرشد و ... )
وقتی چندتا از این نمونه هارو تو جمع ما که همه مون مثلا مسلمون بودیم گفت اب از لب لوچمون سرازیر شد و فهمیدم ک واقعا چقدر ما بیمعرفتیم و علارغم این همه تاکید قران به تعقل تفکر و سیر در وسفر در تاریخ وجهان و ... بازم دوزار برا خودمونن و عقایمون و حقیقت تلاش نمیکنیم و غرق روزمرگی و عادات شدیم و هراز گاهی از روی جو زدگی نعره هایی از روی جهل سر میدیم
حرف دین رو باید تو اثار مطهری ها دید برا همین اکثر اوقات شهید مطهری شدیدا درباره ترویج دین به شکل سطحی و عوامانه مخالفه و اگر ببینی مخاطب بحثش عموما افراد تئوریسین و ... هست و همواره با دلایل کاملا منطقی و عقلی اون هارو به تفکر و اندیشمندان و تئوریسین ها مختلف لاییک و ... رو به چالش و دعوت ب مناظره میکنه .... با این ک نوشته ها و حرفاش برای سالیان پیشه اما واقعا از زمان زمان خودش خیلی جلوتره .... حالا حضوری باهم بحث میکنیم .... هواست به بورسم باشه ... یاد بگیر منو مهدی باهات کار داریم
ویرایش توسط plarak12 : 23rd October 2014 در ساعت 04:17 PM دلیل: هیچی دوباره خوندم دیدم کم داره کاملش کردم :))
حرف های شما را قبول دارم و این کاملا درست است.
من نیز همین را می گویم. و مسلما انرژی کلمات با انرژی موجود در جهان هستی که به صورت فیزیکی و شیمیایی بیان می شود کاملا دو معقوله جداگانه هستند.
حال آیا می توان گفت که چشم زخم یک پدیده علمی است؟ یعنی آیا ممکن است ما در شرایط آزمایشگاهی و کنترل شده فردی را بیاوریم که پدیده چشم زخم را ایجاد کند؟
تو روحتو به من فروختی، لازمه بهت یادآوری کنم؟ یادته اون شبی رو که به خدا گفتی حاضری هر کاری بکنی تا یه قرار داد ضبط بگیری؟ تو نمی تونی یه روحو بکشی حتی اگه بخوای
من هرگز به هیچ شخصی توهین نکردم. فقط بابت صحبت های آن شخص مدارک علمی خواستم که اگر چنین مدارکی هرگز وجود نداشته اند آیا توهین محسوب می شوند؟
اگر شما ادعایی کنین باید مدرک برای اثباتش ارائه دهید؛ حالا چه 1 نفر به آن ادعا باور داشته باشند چه 1 میلیارد نفر.
به هر حال اینجا یک انجمن علمی است نه دینی!
در هر صورت اگر توهینی به شما شده من عذرخواهی می کنم و امیدوارم که باعث رنجش شما نشده باشم. بیش از این هم این تاپیک رو ادامه نمیدم که به حاشیه کشیده نشود بحث.
تو روحتو به من فروختی، لازمه بهت یادآوری کنم؟ یادته اون شبی رو که به خدا گفتی حاضری هر کاری بکنی تا یه قرار داد ضبط بگیری؟ تو نمی تونی یه روحو بکشی حتی اگه بخوای
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)