
نوشته اصلی توسط
Almas Parsi
تحت کنترل بودن شرایط برای یک مدیر پروژه کمک بزرگی میتونه به ایجاد شرایط مطلوب کنه و اون رو به هدف نهایی نزدیک کنه
چگونه می تونه شرایط مطلوب را سنجش کنه یا چطور متوجه میشه الان شرایط بده باید کاری کنه؟ مثال بزنید لطفا

نوشته اصلی توسط
Almas Parsi
پیش از هر چیز نباید فراموش کنیم که یک مدیر پروژه بایستی از نظرات مشتری در حین انجام کار بهره بگیره و اطمینان کامل از رضایت مشتری رو داشته باشه پس در گام اول :
رضایت مشتری رمز موفقیت ما در هر پروژه هست
مشتری بالاترین اصل هست و هدف رضایت مشتری هستش درست اما هرچیزی که مشتری بخواهد ما باید انجام بدیم؟
با توجه به مدل کانو مشتری خواسته هایش با گذشت زمان تغییر می کنه شما پروژه را شروع کردین نزدیک پایان ان هست میاد میگه اینم روش بزارید بعد کل کار از اول باید شروع بشه بنظراتان امکان پذیر هست؟
رضایت مشتری تا کجا؟

نوشته اصلی توسط
Almas Parsi
یک مدیر پروژه بایستی قادر به برآورد هزینه و میزان منابع و بودجه های اقتصادی باشه و اون رو در اولین فرصت به حامی یا سرمایه گذار اطلاع بده
عدم توجه به میزان بودجه و منابع در استارت هر پروژه و عدم اطلاع رسانی به حامی یکی از علل شکست میتونه باشه
اینم عامل مهمی هست پس می تونیم با توجه به توضیحات شما و Ronia نتیجه بگیرین در ابتدای کار باید منابع لاک و یا مشخص کنیم و ثابت باشه حالا منابع یکی مواردش هزینه ها را می توان تعریف نمود در صورتی که برنامه ریزی یا طرحریزی خوبی انجام داده باشیم می توانیم منابع مورد نیاز را ثابت کنیم. پس این یکی از عوامل هست.
به نظرتان این عامل چند درصد سبب شده که پروژه شکست پیدا کنید می توانید درصدی عنوان کنید؟

نوشته اصلی توسط
Almas Parsi
یکی دیگر از عوامل شکست میتونه مهلت های پروژه باشه یعنی یک مدیر پروژه بایستی با توجیه و وسعت پروژه حامی رو متقاعد کنه تا به یک توافق درست و منطقی در زمینه زمانبندی برسند در غیر این صورت احتمال شکست در پروژه رو خواهد داشت
یک مدیر پروژه بایستی بتونه توانایی ارتباط با اعضای گروه و حامی پروژه رو داشته باشه و در تفهیم و تشریح درست وضعیت پروژه موفق عمل کنه و به راحتی بتونه توضیح بده که کار در چه مراحلی هست و میزان پیشرفت رو تخمین بزنه و این امر برای همه قابل درک باشه برای درک بهتر وضعیت یک پروژه بایستی گزارشاتی از روند کار خصوصا ایرادات و لغزش ها رو لیست برداری کنه و هر گونه کتمان و پنهان کاری باعث ایجاد شرایط شکست خواهد شد چرا که در صورتیکه اعضا و حامی ازجزئیات و مراحل پروژه مطلع باشند میتونند هم سو با مدیر پروژه در شرایط مورد نیاز به کمک بیان
یک مدیر پروژه بایستی بر روی عملکردهای اعضا نظارت و کنترل دقیق داشته باشه و برای هر کس با تایم مشخصی شرح وظایفش رو تعریف و توجیه کنه تا از هر گونه پِرت کاری و پِرت زمانی پیشگیری بشه در غیر اینصورت هر یک از اعضا در انجام کار دچار اشکالاتی خواهند شد و در نتیجه شکست در بخشی از پروسه کار رو خواهیم داشت
اگر مدیر پروژه از اعضای گروه توقع رعایت چارچوب هایی رو در زمان مشخص داره بایستی با ایجاد شرایط و انگیزه بستر رو برای اعضا فراهم کنه و این کار میتونه به شکل قابل ملاحظه ای در موفقیت یک پروژه تاثیر گذار باشه برای اجرای این امر مدیر پروژه در گام نخست بایستی با انگیزه و اعتماد به نفس خود آرامش خاطر رو به گروه انتقال بده و ایجاد دلگرمی کنه و شرایط رو بر ای این امر فراهم کنه
بعضا یکی از بزرگترین مشکلات مدیر پروژه عدم حمایت کافی از سرمایه گذار پروژه هست چون کسی جز حامی و سرمایه گذار نمیتونه به مدیر پروژه در روند کار و تامین منابع و بودجه مالی کمک کنه پس نتیجتا یک مدیر پروژه باید بصورت کامل و دقیق جزئیات رو بصورت شفاف با حامی در میان بگذاره و موارد مورد نیاز یادآوری بشه و به قول معروف سنگ ها شو با سرمایه گذار از همون ابتدای کار وابِکَنه تا در روند کار دچار مشکل نباشه
مدیر پروژه باید کسی باشه که این توانایی ها را داشته باشد تا بتواند کار تیمی انجام دهد. و با اعضای تیم بتواند در مواقع لزوم کار گروهی و گروه های تفکر داشته باشد بتواند شرایط را سنجش و عملکرد نسبت به آن داشته باشد و ....
در صورتی که لازم بود شرایط یک مدیر پروژه را بحث می کنیم.

نوشته اصلی توسط
Almas Parsi
معمولا هر پروژه به مراحل پیشترفت که میرسه تغییراتی ممکنه بکنه و یک مدیر پروژه گاها با انتظارات ثابتی روبرو نیست و بایستی وسعت کار به گونه ای شفاف در نظر گرفته بشه که آمادگی هر نوع تغییر در میانه راه رو داشته باشه و در روال کار تغییرات درخواستی به طور رسمی تایید بشه
در چنین شرایطی حتی ممکنه با توجه به وسعت و تغییرات درخواستی دامنه زمانی پروژه هم تغییر کنه و طولانی تر بشه یک مدیر پروژه با توجه به نیازهای درخواستی اگر بتونه پروژه رو تقسیم بندی و به صورت مرحله به مرحله کار رو پیش برده و قابل تحویل کنه میشه گفت موفقیتش حتمی هست

نوشته اصلی توسط
Almas Parsi
در چه صورتی باید مدیر پروژه تغییرات را قبول کند تغییرات بنیادین یا جزئی ؟
در کجای کار مجاز به اعمال این تغییرات هستند؟ یا کجا نباید این تغییرات را در نظر گرفت؟
می تونید مثال بزینید.
تقریبا اشاره کردین این یک فاکتور هست که پروژه با شکست مواجه می کند چطور بتونیم این مورد را کنترل کنیم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)