بنابراین میتونیم بگیم دمپایی مثل یک کلید عمل میکنهمن دنپايي پام ميكنم...
و دستم رو ميكنم توي كنتاك فاز پريز برق...
خون جلوي چشمام رو گرفته...
فازمتر بزني بهم روشن ميشه ولي برق من رو نميگيره...
چون نول يا تفاهمي وجود نداره و مدار ما باز هست...
اگر دمپايي رو در بيارم، سلول هاي خاكستريم مشكي ميشن...
چون مدار ما وصل ميشه به زمين
اینکار برای جلوگیری از برقگیریه/شما جریان برق رو گرفتید اما چون نمیخواستید کلید(دمپایی) زدید به زمین و انتقال
دادید مگه نه اینکه هدف بدست آوردن و دخیره کردنه/بنابراین من فکر میکنم نیمه اول راه روشنه میمونه قسمتی که
باید این هدف درش تعبیه شه
این پیشنهاد شما صحیح اما برای اینکه کاربردی تر باشه بهتره سد رو درنظر بگیریم!بله؟
و اما پیشنهاد من/من این پیشنهاد رو دارم امیدوارم با ارامش بهش فکر کنید و پاسخ بدید
من تمام 5 صفحه رو کامل مطالعه کردم و احساس کردم ایده نیروگاه جدیدی باید مد نظرتون باشه/اما فکر میکنم از حالت ماکت به
حالت اجرایی برده شه بهتره/یعنی چی...یعنی اینکه من همون صاعقه گیرو به شکل دیگه ای تو ذهنم دارم و بخوایم از این دریافت
در همون ساختمون استفاده کنیم،یعنی برق کمکی برای هر ساختمان/مثل چیزی که تو بیمارستانها و امثالهم استفده میشه
دقت کنید گفتم مثل یعنی فعلیت کار
و اما صاعقه گیر ساسا ام سی 2 به موضوعی اشاره کرد (پریز،جسم ،دمپایی،زمین)بنظر من پریز=صاعقه ؛ جسم=توضیح میدم
دمپایی =کنتاکتور ؛ زمین=جسمی که قراره تعبیه شه
و اما جسم = ببینید من میگم بجای یه میله کابل قرار بدیم از جنس مس و بهترین هادی البته نه یه کابل و نه کابل ضعیف
فعلا تا به اینجا نظرمو بررسی کنید تا من موضوعیو که شک دارم و تا مطمئن نشم نمیتونم بیان کنم رو مطمئن شم و ارجاع بدم
با آرزوی عملی شدن این طرح و خوشحالی دوستان / خدارو چه دیدین شاید بشه تا حدی برق مصرفی خونه ها رو تامین کرد تا
از پول شارژ ساختمون کم شه و پولش ذخیره شه![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)