ممنون به خاطر توضیحاتت
همونطور که خودتون گفتید " نظریه ی تکامل ". یعنی در حد یک نظریه که هنوز به اثبات نرسیده.ولی به هر حال منکر پذیرش عام این نظریه هم نیستم.
دوست خوبم من خودم یه زیست شناسم و چون با گرایش های مختلف زیست شناسی سر و کار دارم میبینم که این نظریه در همه ی شاخه ها ریشه دوونده و به قول خودتون رد کردنش به این راحتی نیست و میتونه دنیای علم رو متحول کنه ، ولی این هم باعث اثبات درستی این نظریه نمیشه...
بعدا در مورد دایناسورها هم بحث میکنیم اما هوش فقط یک مثال بود ،و منظور اینه که چرا محیط که از نظر داروین خالق هست باید موجودی رو در جهت سازش با محیط خلق کنه ، دوباره همون موجود رو با اینکه نسبت به موجودات قبلی متکامل تر هست رو حذف میکنه. اصلا چرا خلق کرد که دوباره از بین ببره؟
موضوع دیگه اینه که گفتیم برای گونه زایی باید جهش های زیادی اتفاق بیافته؛این جهش ها که یکدفعه رخ نمیدند و گونه زایی یکدفعه صورت نمیگیره پس باید جهش ها یکی یکی ودر طی زمان طولانی رخ دهند.اما همین جهشی که رخ میده که به تنهایی کارساز نیست و باید باقی بمونه تا جهش های دیگه رخ بده تا عملکردی شود.
اما آیا محیط این اجازه رو به این جهش میدهد تا باقی بماند بدون آنکه تاثیر خاصی داشته باشد ؟(اگر تاثیر منفی بر ارگانیسم نداشته باشد).
از نظر خود نظریه ی داروین ،جواب منفی است و این تغییر باید حذف شود.
در مورد شامپانزه گفتید که به تکامل کامل رسیدند!!! از نظر داروین تکامل تحت شرایط محیط است پس تکامل کامل معنی نداره چرا که هر لحظه ممکنه شرایط تغییر کنه.
چرا شرایط کمبود درخت فقط برای انسانهای اولیه مشکل ساز بوده و اونه رو مجبور کرده در در مسیر تکاملی خود ! روی دوپا راه روند در حالی که این موضوع روی شامپانزه ها تاثیری نداشته؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)