خب دوست من ، شما خودتان پاسخ خود را در هر بار می دهید.
اینکه وقوع یک پدیده وعلت های آن بر ما پوشیده است(آن هم فقط به دلیل اینکه هنوز قدرت درکش را پیدا نکرده ایم) دلیل بر انکارش (انکار رخ دادنش و انکار اینکه حتما علتی در پس رخدادش بوده) نمی باشد.
اینکه شاید ما تعریف و درک درستی از ماورا و امور ماورایی نداشته باشیم ، دلیلی بر ردشان نمی باشد.
بله ، فرمایش شما صحیح هست هر پدیده ای قبل از آنکه علم به آن پیدا شود (این علم میتواند از راه شهودوحس باشد ، میتواند غیر شهودی و غیرحسی باشد) ، رخ دهد، این چنین برداشتی ازش میشود.در این که بحثی نیست.
ولی بازهم وجود دارد ! ندارد ؟! خودتان هم مثالش را مطرح کردید.اینکه درک گذشتگان تا به این حد پیشرفت نکرده بوده و به وجود مداد و نحوه ساختش علم نداشتن، هیچ دلیل قانع کننده ای برای انکار وجود مداد نبوده و نیست. درسته ؟!مداد در آن روزگاران یک پدیده فراذهنی و فراتصوری بوده. این همان چیزیست که می توان از آن با عنوان ماورا یاد کرد.و اینکه مداد در آن موقع امری اینچنینی بوده دلیلی بر وجود نداشتنش که نبوده ! درسته؟!
البته در رابطه با این لغت خیییییییلی جای گفتمان وجود دارد.
خب این ها مطالبی هستن که بحث مفصل را می طلبد و البته دانش وسیع و زمان لازم را .
ببینین،من تعریفی که من برای چشم زخم دارم را باچند سوال خدمتتان عرض میکنم.
آیا ما به وجود انرژی هایی در اطراف خودمان و.... اعتقاد و تا حدی علم داریم ؟!
آیا به مثبت بودن ویا منفی بودن این انرژی ها علم داریم ؟یا بهتر بگویم آگاه هستیم ؟
آیا ما به اینکه وقوع هر پدیده ای علتی دارد معتقد هستیم ؟
آیا به این که همه چیز دراین دنیا در یه چرخه دخالت دارن علم داریم ؟
آیا به اینکه در این چرخه هیچ انرژی به کلی از بین نمیره و فقط از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشه هم علم داریم ؟
آیا از این موضوع با خبر هستیم افرادی در گذشته و در زمان حال وجود دارن که با قدرت نگاهشان سنگ را ذوب می کنن ویا از روی آب راه می روند و ....؟
بسیار خب، پس تعریف علمی که من میتونم برای چشم زخم برای خود داشته باشم این هست که چشم زخم همان انرژی های منفی و یا با قدرت بالا ست که از هر چه در اطراف من هست ، به اموری که به نحوی به من مربوط میشه میرسه و موجب سلب کنندگی آن میشه.که در آن زمان به خاطر اینکه پذیرشش از جانب مردمان راحت تر بشه از آن با نام چشم زخم یادشده.
مثلا از میکروب با نام شیطان یاد شده.برای سهولت در درک مردم.
نمی دونم تا چه حد تونستم منظورم را منتقل کنم.
ولی خلاصه اش این هست که اگر ما به امری علم کامل نداریم دلیل بر عد وجودش نیست.و بر اساس آنچه شما هم در بخش هایی از مطلبتان به آن اشاره داشتین ، اینکه هیچ چیز ماورایی وجود ندارد می تونم عرض کنم چون ما به علت های اصلی پیدایششون به طور کامل علم نداریم، پس دلیلی بر عدم وجودشان نیست.که البته خود شما هم در پست بعدی خود ب همین مطلب اشاره داشتین.
و دوست من اگر عرض کردم علم هم هنوز دلیلی برای اثبات برخی قضایا پیدا نکرده، نه اینکه آن ها وجود نداشته باشن ،نه! وجود دارن ولی علم کنونی ما تا به امروز دلیلی برای اثباتش یافت نکرده. چه بسا فردا یا روزها و سال های آینده دلیلی علمی برایشان یافت شود.
دوست من اگر هنوز هم متقاعد نشده اید، من با دانش اندکم که به مراتب از دانش جمع کثیری از دانشمندان که در حوزه های مختلف علوم به تحقیق و پژوهش پرداختن کمتر هست نمی توانم متقاعدتان کنم تا زمانی که بر نتایج بدست آمده از جانب همین دانشمندان هم اعتماد نداشته باشین.و همه آنان به این مطلب اشاره داشتن که علم کنونی بشر در مواردی هیچ توضیحی برای اثبات علت وقوع پدیده ای ندارد.شاید در آینده بیابد.
تنها می تونم پیشنهادی برایتان داشته باشم که در این زمینه خودتان به صورت مستقیم ب تحقیق بپردازین و نتایج حاصله را باهم مقایسه بفرمایید تا به پاسخ علامت سوال ذهنتان بیابید. و البته خوشحال میشیم از نظرات دوستان هم مطلع بشیم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)