دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 60

موضوع: تفکراتي از جنس نور

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #11
    دوست آشنا
    نوشته ها
    379
    ارسال تشکر
    1,164
    دریافت تشکر: 1,712
    قدرت امتیاز دهی
    877
    Array

    پیش فرض پاسخ : تفکراتي از جنس نور

    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا پوررحیم نمایش پست ها
    من درست متوجه حرفتون نشدم ولی معنی شعرتون رو تقریبا میفهمم.در بحث خداشناسی و دین گاهی وقتها عقل جواب نمیده گاهی وقتها باید خدا رو درک کنی مثلا در مجالسی که در محرم هست یه حسی هست که در هیچ زمان دیگه ای این حس و حال رو نداریم باید در معبود فرو بری ودیگه خودت رو نبینی.در کتاب ادبیات دبیرستان قصه شمع و پروانه رو شاید دیده باشید گروهی پروانه میخواستن برن و راز شمع رو درک کنند چند تا پروانه رفتند و برگشتند استادشون بهشون میگه شما راز شمع رو درک نکردید پروانه اخری رفت و دیگه برنگشت استاد به همه گفت این پروانه معنی حقیقی شمع رو درک کرده چون خودش رو در شمع غرق کرده به نظر من شناخت خدا وقتی کامل میشه که مثل اون پروانه دیگه بری و خودت رو نبینی ولی سخته خیلی نیاز به تفکر داره به نظر من خدا رو هم با عقل هم با دل باید حس کرد ممنون البته دوست دارم نظرتون رو در مورد نوشته هام بنویسید تا مطلع بشم هر روز یه چیز جدید رو میفهمم
    داستان جالبي بود، نشنيده بودم، ياد کتاب منطق الطير عطار نيشابوري افتادم
    آنجا دقيقا" همين معنا را بيان مي کند، گروهي از مرغان براي ديدار سيمرغ (که استعاره از کمال مطلق است) عزم سفر مي کنند، در بين راه به دليل مشکلات يکي يکي از طي مسير منصرف مي گردند.
    تا بالاخره سي عدد از مرغان باقي مي مانند، و دست آخر مي فهمند که سيمرغي که دنبالش بودند در اصل خودشان (يعني خود آن سي مرغ) هستند، به تعبيري دارد بيان مي کند که سالک راه حقيقت دست آخر در هنگام رسيدن به مقصد در آن غرق مي شود (البته من خيلي مسلط نيستم ولي فکر کنم در اصطلاح عرفا به اين مقام: "فناي الي الله" بگويند، يعني غرق شدن در ذات اقدس اهديت، يعني براي خودت جداي از پروردگار منيتي قائل نباشي)
    آنجا براي طي اين طريق هفت مرحله (وادي) بيان مي کند: طلب - عشق - معرفت - استغني - توحيد - حيرت - فنا
    واقعا" ادبيات ما سرشار از مطالبي است که پاسخ همه مشکلات بشر را در خود دارد، ببينيد چقدر زيبا همان داستاني که شما اشاره کرديد را بيان مي کند:
    گفت ما را هفت وادی در ره است
    چون گذشتی هفت وادی، درگه است
    (يعني چون از اين هفت وادي گذشتي به درگاه اصلي مي رسي)
    وا نیامد در جهان زین راه کس
    نیست از فرسنگ آن آگاه کس
    چون نیامد بازکس زین راه دور
    چون دهندت آگهی ای نا صبور ؟!
    چون شدند آنجایگه گم سر به سر
    کی خبر بازت دهد از بی‌خبر ؟!
    هست وادی طلب آغاز کار
    وادی عشق است از آن پس، بی‌کنار
    پس سیم وادیست آن معرفت
    پس چهارم وادی استغنی صفت
    هست پنجم وادی توحید پاک
    پس ششم وادی حیرت صعب ناک
    هفتمین وادی فقرست و فنا

    بعد از این روی روش نبود ترا (يعني بعد از آن ديگر دسته بندي امور تحت عنوان وادي فلان و وادي بيسار بي معني است)
    درکشش افتی، روش گم گرددت
    گر بود یک قطره قلزم گرددت
    ویرایش توسط علي پارسا : 10th October 2014 در ساعت 10:24 AM
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. 3 کاربر از پست مفید علي پارسا سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th August 2012, 01:32 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 5th January 2010, 07:43 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 5th January 2010, 07:40 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 13th August 2009, 11:08 AM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 15th September 2008, 02:55 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •