دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 511 از 697 نخستنخست ... 11411461501502503504505506507508509510511512513514515516517518519520521561611 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 5,101 تا 5,110 , از مجموع 6969

موضوع: دلنوشته ...

  1. #5101
    یار همراه
    نوشته ها
    2,124
    ارسال تشکر
    18,960
    دریافت تشکر: 11,371
    قدرت امتیاز دهی
    23074
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...


    آه ای استرس تو کجایی تا شوم من چاکرت ؟

    چارقت دوزم کنم شانه سرت

    دستکت بوسم ، بمالم پایکت

    وقت خواب آید بروبم جایکت

    جامه ات شویم ، شپش هایت کشم

    روز و شب با آرزو هایم خوشم

    ای همه درسهای من ارزانیت

    همه فن را کنم قربانیت

    آه ای استرس تو کجایی ؟ تو کجایی ؟

    های های های هی هی هی

    ...

  2. 5 کاربر از پست مفید "VICTOR" سپاس کرده اند .


  3. #5102
    یار همراه
    نوشته ها
    2,124
    ارسال تشکر
    18,960
    دریافت تشکر: 11,371
    قدرت امتیاز دهی
    23074
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    برو زهرا بترس از عاقبت کاین کار پروا کن !

    بترس از رتبه های بد ، برو از خود تمنا کن !

    بخواه از خود بخوانی درس هایت را

    بګو بر خود نادیده ګیری کاهلیت را

    هی هی هی های های های

    وګرنه آتشی آید بسوزاند آبرویت را

    عذابی آسمانی بسوزاند درونت را

    برو زهرا برو ، کاین کار پروا کن ... بتـــــــرس از عاقبت ! از خود تمنا کن ...

    ***

    های بی خیالی دهانم دوختی

    وز پشیمانی تو جانم سوختی

    من ندانستم کجایم ، دور یا نزدیکم

    روز و شب اندر خیالش زیستم

    میروم با درس هایم باز تنها می شوم

    میروم با مطالب اسیر درد و استْرس می شوم

    های های های هی هی هی ...





  4. 4 کاربر از پست مفید "VICTOR" سپاس کرده اند .


  5. #5103
    همکار تالار سایر موضوعات پزشکی
    رشته تحصیلی
    پزشکی
    نوشته ها
    274
    ارسال تشکر
    6,533
    دریافت تشکر: 1,373
    قدرت امتیاز دهی
    9285
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط evin Allah نمایش پست ها
    برو زهرا بترس از عاقبت کاین کار پروا کن !
    بترس از رتبه های بد ، برو از خود تمنا کن !
    بخواه از خود بخوانی درس هایت را
    بګو بر خود نادیده ګیری کاهلیت را
    هی هی هی های های های
    وګرنه آتشی آید بسوزاند آبرویت را
    عذابی آسمانی بسوزاند درونت را

    برو زهرا برو ، کاین کار پروا کن ... بتـــــــرس از عاقبت ! از خود تمنا کن ...
    ***
    های بی خیالی دهانم دوختی
    وز پشیمانی تو جانم سوختی
    من ندانستم کجایم ، دور یا نزدیکم
    روز و شب اندر خیالش زیستم
    میروم با درس هایم باز تنها می شوم
    میروم با مطالب اسیر درد و استْرس می شوم
    های های های هی هی هی ...

    ویرایش توسط *nura* : 28th January 2014 در ساعت 07:54 PM
    حرفی را بزن که بتوانی بنويسی،چيزی را بنويس که بتوانی پای آنرا امضاء کنی و چيزی را امضاء کن که بتوانی پای آن بايستی!
    "ناپلئون بناپارت"

  6. 2 کاربر از پست مفید *nura* سپاس کرده اند .


  7. #5104
    یار همراه
    نوشته ها
    2,124
    ارسال تشکر
    18,960
    دریافت تشکر: 11,371
    قدرت امتیاز دهی
    23074
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط *nura* نمایش پست ها
    چرا ویرایش کردی عزیز ؟ من که دیدم نګرانم شده بودی ...



    های های های هی هی هی

    زهرا ملامت های بی خیالی را شنید و رنجور ګشت

    اندک امیدی که در دل داشت افزون ګشت

    رفت پریشان تا استرس را پیدا کند

    رفت تا روح پریشان ګشته را پیدا کند

    وحی آمد سوی زهرا از درون

    وای بر من وای بر تو وای وای

    تو کردی درس را از من رنجور تر

    تو نمودی رتبه های خوب را دور تر

    جایګاه درس در سینه ات پیدا نبود

    احسنت استْرس من شدم درس خون تر

    تو برای وصل کردن آمدی

    برای دیدن درصدهای خوب خوب آمدی

    آخر این زهرای بی درد و بی کار نشین

    روزګاری تنبلی در دلش بود آتشین

    من نمی خواهم که او دور باشد از سواد

    من نمی خواهم که او باشد بی سواد

    رو به دنبال درس و مشق ای بیرون من

    رو در مدت کثیری دور از انجمن

    ګو در این جا هیچ کس دور از درس نیست

    ګو ستایش کردن درس را هیچ پروا نیست

    ***

    رفت زهرا در پی استْرس دوید

    او هنوز او را در جایی ندید

    رفت و رفت اما استْرس را نیافت

    ګشت و ګشت اما نشانی را نیافت

    آخر قصه وی را غمګین کرده بود

    او دلش را خالی از درد و پریشانی کرده بود

    ګشت در دامان سبز دشت ها

    دشت ها را ګشته در ګلګشت ها

    روزها میرفت و زهرا در انتظار

    یافت استْرس را در میان کوهسار

    پایکوبان پایکوبان شیشه ی مرکب به دست

    دست افشان دست افشان یه کاغذ هم به دست

    های استْرس های استْرس

    ګوش کن پیغام من را ګوش کن

    بی خیالی را تو فراموش کن

    هیچ آداب و ترتیبی مجوی

    بیا در برم مرا مدهوش کن

    های های های هی هی هی
    ویرایش توسط "VICTOR" : 28th January 2014 در ساعت 09:18 PM دلیل: تغییر قافیه

  8. 4 کاربر از پست مفید "VICTOR" سپاس کرده اند .


  9. #5105
    یار همراه
    نوشته ها
    2,124
    ارسال تشکر
    18,960
    دریافت تشکر: 11,371
    قدرت امتیاز دهی
    23074
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    من استْرس را ګم کرده ام

    لاجرم در این هیاهو ګم شدم

    من که خود افسانه می پرداختم

    عاقبت افسانه ی مردم شدم

    ای استرس ای مادر درس خوان ها

    ساز جانم از تو این چنین ساکت بود

    تا در آغوش تو راهی داشتم

    چون شراب کهنه رنګ می باختم

    در پناهت برګ و بار بر من نما

    تو مرا بر تا شهر رتبه ها

    من ندیدم خوش تر از جادوی تو

    ای استرس ای مادر درس خوان ها

    ګم شدم در بی خیالی ګم شدم

    تو کجایی تا بګیری داد من ؟

    ګر استرس تو را می داشتم

    زندګی پر بود از فریاد من !





  10. 4 کاربر از پست مفید "VICTOR" سپاس کرده اند .


  11. #5106
    همکار تالار علوم جانوری
    رشته تحصیلی
    Biology_علوم جانوری
    نوشته ها
    1,160
    ارسال تشکر
    3,624
    دریافت تشکر: 4,561
    قدرت امتیاز دهی
    13116
    Array
    سونای69's: جدید50

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    در این زمانه
    آدمها …!
    حتی حوصله ندارند
    به حرفهای سر زبانی یکدیگر گوش دهند …
    چه برسد به اینکه بخواهند
    سطر سطر روح ِ تــو را بخوانند …
    در واژه نـامـه ی مجـازی ..!
    فقر ، شب را “بی غذا” سر کردن نیست …
    فقر ، روز را “بی اندیشه” سر کردن است …

  12. 5 کاربر از پست مفید سونای69 سپاس کرده اند .


  13. #5107
    همکار تالار سایر موضوعات پزشکی
    رشته تحصیلی
    پزشکی
    نوشته ها
    274
    ارسال تشکر
    6,533
    دریافت تشکر: 1,373
    قدرت امتیاز دهی
    9285
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    میخواستم از عمق نگرانیم با خبر نشی :-d
    من در مقابل این اشعار فقط میتونم سکوت کنم;-)
    حرفی را بزن که بتوانی بنويسی،چيزی را بنويس که بتوانی پای آنرا امضاء کنی و چيزی را امضاء کن که بتوانی پای آن بايستی!
    "ناپلئون بناپارت"

  14. 2 کاربر از پست مفید *nura* سپاس کرده اند .


  15. #5108
    یار همراه
    نوشته ها
    2,124
    ارسال تشکر
    18,960
    دریافت تشکر: 11,371
    قدرت امتیاز دهی
    23074
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط *nura* نمایش پست ها
    میخواستم از عمق نگرانیم با خبر نشی :-d
    من در مقابل این اشعار فقط میتونم سکوت کنم;-)


    طي شد اين عمر تو داني به چه سان؟
    پوچ و بس تند....
    چونان باد دمان
    همه تقصير من است...
    خود ميدانم...

    که نکردم فکري..
    وتامل ننمودم روزي.
    ساعتي.
    يا آني.
    که چه سان ميگذرد عمر گران.
    کودکي رفت به بازي به فراغت به نشاط..
    فارغ از نيک و بد و مرگ و حيات.
    زندگي چيست؟
    چرا مي آييم؟
    بعد از اين چند صباح به کجا بايد رفت؟
    با کدامين توشه به سفر بايد رفت؟
    نوجواني سپري گشت به بازي...
    به فراغت به نشاط.
    فارغ از نيک و بد و مرگ و حيات.
    بعد از آن باز نفهميدم من...
    که چه سان عمر گذشت؟
    آن همه قدرت و نيروي عظيم به چه رو مصرف گشت؟
    نه تفکر.
    نه تعمق و نه انديشه دمي
    عمر بگذشت به بي حاصلي و مسخرگي...
    چه تواني که ز کف دادم مفت...
    قدرت عهد شباب
    مي توانست مرا تا به خدا پيش برد
    ليک بيهوده تلف گشت جواني ، هيهات
    زندگاني کردن،
    فکر خود بودن و غافل ز جهان بودن نيست.
    حال مي پندارم، هدف از زيستن اين است رفيق:
    من شدم خلق که با عزمي جزم
    پاي از بند هواها گسلم.
    پاي در راه حقايق بنهم.
    با دلي آسوده،
    فارغ از شهوت و آز و حسد و کينه و بخل
    مملو از عشق و جوانمردي و زهد...
    در ره کشف حقايق کوشم
    شربت جرات و اميد و شهامت نوشم.
    زره جنگ براي بد و ناحق پوشم.
    ره حق پويم و حق جويم و بس حق گويم
    شمع راه دگران گردم و با شعله ي خويش
    ره نمايم به همه گر چه سراپا سوزم
    من شدم خلق که مثمر باشم
    نه چنين زايد و بي جوش و خروش
    عمر بر باد و به حسرت خاموش
    اي صد افسوس که چون عمر گذشت ،
    معني اش فهميدم...

    ( من نفهمیدم و کس نیز مرا هیچ نګفت که چون (چګونه) آیم به خودم ؟ )


  16. 3 کاربر از پست مفید "VICTOR" سپاس کرده اند .


  17. #5109
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    شیمی
    نوشته ها
    235
    ارسال تشکر
    2,189
    دریافت تشکر: 865
    قدرت امتیاز دهی
    248
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    خسته ام از این تکرار هر روزه
    خسته ام از این برنامه بی تنوع زندگی
    کمی هیجان میخواهم که هر روزم تکراری نباشد
    ریتم زندگی هر روز درس و درس
    خواب وخواب
    و ورزش و ورزش
    خسته شدم
    رقابت میکنم تا کمی هیجان وارد دنیایم بشود اما کمه
    گاهی دلم میخواهد پلیس جنایی بشوم شاید به هیجان واقعی برسم.

  18. 4 کاربر از پست مفید aisan. سپاس کرده اند .


  19. #5110
    یار همراه
    نوشته ها
    2,124
    ارسال تشکر
    18,960
    دریافت تشکر: 11,371
    قدرت امتیاز دهی
    23074
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...


    داد زهرا از سر تشویق کتاب های خود را به نوید ( نوید منظور مژده هست ! ( چرا همشون اسم آدمن؟ ) )

    ګفت که از ذهن قدری مطلب به روی آن بګذارید

    بګرفتند و ببردند و باز آوردند ، عقد ګوهر ز درج غاز آوردند

    ګفتند که در ذهن هر چه ګردیدیم ، درکات جهل را دیدیم

    مطلب خوب و نکته ای نبود ، اخګری بهر ذهن ما نبود

    هیچ کس مطلبی نمی افزود

    ز مطلب خود هر کسی بهره ای می برد

    ...


    ------

    مفهومش به درس ربطی نداره ، به اینکه افراد در آموزش به دیګران کم می ذارن ربط داره ، مخصوصاً خانما ! واقعاً خساست به خرج میدن در این که اطلاعات خودشون رو به دیګران هم منتقل کنن ، فکر می کنن چیزی ازشون کم میشه ! نمی دونن هر چی یاد بدن ذهنشون بازتر میشه و خودشون بیشتر یاد می ګیرن ... کلی ګفتم !

    اومدم راجع به درس بسازم راجع به این شد


  20. 3 کاربر از پست مفید "VICTOR" سپاس کرده اند .


صفحه 511 از 697 نخستنخست ... 11411461501502503504505506507508509510511512513514515516517518519520521561611 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •