در مورد نام جامعه اسلامی و حکومت اسلامی:
همونطور که قبلا هم گفتم منظور از یک "جامعه اسلامی" این نیست که صد در صد همه چیز و همه جاش و همه مردمش اسلامی باشند. اصلا اینگونه جامعه ای فعلا متصور نیست مگر مدینه فاضله ی امام زمان عج تعالی فرجه الشریف. (بله درستش این است که همه چیز و همه کس و همه لایه های جامعه اسلامی باشد در این حرفی نیست.) حتی امام زمان عج هم بعد از ظهور دنیا رو به یکباره گلستان نمی کنندبلکه طبق برخی روایات حدود سی سال طول میکشه. اما حکومت امام زمان عج رو حکومت عدل نامیده اند چون قرار است عدل رو برقرار کنه. حتی اگر طول بکشه.
پس اینکه منتظر باشیم تا وقتی صد در صد یک جامعه اسلامی شد اسم جامعه اسلامی رو رواج بدیم این دور از انتظار عرفی و جامعه شناختی است.
در جوامع بشری نگاه آماری در گزارش از دین یا مذهب یا گرایش یک جامعه, نگاه به دین یا مذهب غالب هست و در کنار اون از اقلیت ها هم اسم برده میشه. و اینکه وقتی دین و مذهب رسمی یک کشور در قانون اساسی آن اسلام و تشیع باشه تمام حرکت ها به همان سمت خواهد بود هر چند اقلیت هایی هم وجود دارند. بنده هم طبق غالب بیان کردم.
در مورد جامعه ی اسلامی ما هم دقیقا همین مسئله هست که به یکباره همه چیز اسلامی نمیشه بلکه زمان می بره و نیاز به همکاری و همفکری و همدلی همه مردم داره. و البته باید مدیریت و برنامه های خوبی هم ارائه بشه و در مقابل تهاجم های فرهنگی و ضد اسلامی هم فکر مناسبی بشه. البته به اقلیت ها هم طبق قانون و شرع احترام گذاشته میشه تا وقتی که برخلاف قوانین و شرع اسلام در جامعه عمل نکنند.
اقلیت ها:
طبق قوانین شرع و قوانین حکومت اسلامی به اقلیت های دینی احترام گذاشته می شود و درمحدوده قانون اختیارات دینی خودشان را دارند. البته ادیانی که آسمانی هستند نه هر دین نوظهوری.
در اصل سيزدهم قانون اساسي آمده است: «ايرانيان زرتشتي، كليمي و مسيحي تنها اقليت هاي ديني شناخته مي شوند كه در حدود قانون در انجام مراسم ديني خود آزادند و در احوال شخصيه و تعليمات ديني بر طبق آيين خود عمل مي كنند.»
و این سنت نبوی و اسلام است که نسبت به مشرکین و کفار در جامعه اسلامی برخورد جدی صورت می گیرد. البته معناش این نیست که به انسانیت آنان احترام گذاشته نمی شود لذا اگر فردی بی دین باشد و ضرری به جامعه ی اسلامی و مسلمانان از نظر مادی و معنوی نداشته باشد مسلما برخوردی نخواهد شد. بلکه این یک منطق عاقلانه است که هر جامعه ای برای ترویج دین یا مذهب یا گرایشی که دارد تلاش می کند و بسترهای آن را آماده می کند و موانع را برطرف می سازد.
در اصل بيست و ششم قانون اساسي آمده است: «احزاب، جمعيت ها، انجمن هاي سياسي و صنفي و انجمن هاي اسلامي يا اقليت هاي ديني شناخته شده آزادند، مشروط به اين كه اصول استقلال، آزادي، وحدت ملي، موازين اسلامي و اساس جمهوري اسلامي را نقض نكنند. هيچ كس را نمي توان از شركت در آنها منع كرد يا به شركت در يكي از آنها مجبور ساخت.»
قانون:
ما نمی توانیم در یک جامعه قانون را در نظر نگیریم. هر جامعه ای برای خودش و طبق موازین خودش و مصالحی که دنبال می کند و مفاسدی که از آنها دوری می گزیند, یکسری قوانینی را وضع می کند که بر همه شهروندان این جامعه لازم الاجرا است جدای از اینکه چه دین و آیین و کیشی داشته باشند. و این هم یک مسئله همه گیر و جهانی است.
علاقه مندی ها (Bookmarks)