در مورد اینکه اجباری نباید در کار باشد حرف شما کاملا درسته. مخصوصا اگر بخواد در قالب خشونت باشه.
ترویج و حفظ دین دو محیط کلی داره : جامعه مسلمانان و جامعه جهانی
و برخورد دینی در این دو محیط مسلما فرقهایی داره که باید ببینیم کجاش خشونت حساب میشه و کجا نه.
ترویج در جامعه جهانی و تمام افراد بشر: (بیانگر اینکه دین اسلام محدود به جامعه مسلمانان نیست بلکه یک دین برای جهانیان و همه ی زمان هاست)
نگاه دین اسلام به مقوله ترویج دین محدود به مسلمانان نیست. بلکه جهانی است. لذا در آیات قرآن خداوند به پیامبر اکرم (ص) گاهی دلداری میدهد که کفار ایمان نمی آورند و عذاب سختی در انتظار آنان است. یعنی ابتدا با بیان عقلی و مسالمت آمیز و دوستانه و هدایتگرانه و بیان راه درست و عاقبت آن و راه غلط و عاقبت آن...
كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيحْكُمَ بَينَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَينَاتُ بَغْيا بَينَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يهْدِي مَنْ يشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(البقرة/213)
مردم (در آغاز) يک دسته بودند؛ (و تضادي در ميان آنها وجود نداشت. بتدريج جوامع و طبقات پديد آمد و اختلافات و تضادهايي در ميان آنها پيدا شد، در اين حال) خداوند، پيامبران را برانگيخت؛ تا مردم را بشارت و بيم دهند و کتاب آسماني، که به سوي حق دعوت ميکرد، با آنها نازل نمود؛ تا در ميان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوري کند. (افراد باايمان، در آن اختلاف نکردند؛) تنها (گروهي از) کساني که کتاب را دريافت داشته بودند، و نشانههاي روشن به آنها رسيده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگري، در آن اختلاف کردند. خداوند ، آنهايي را که ايمان آورده بودند، به حقيقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبري نمود. (اما افراد بيايمان، همچنان در گمراهي و اختلاف، باقي ماندند.) و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدايت ميکند.
يا أَيهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ(البقرة/168)
اي مردم! از آنچه در زمين است، حلال و پاکيزه بخوريد! و از گامهاي شيطان، پيروي نکنيد! چه اينکه او، دشمن آشکار شماست!
وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآياتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(البقرة/39)
و کساني که کافر شدند، و آيات ما را دروغ پنداشتند اهل دوزخند؛ و هميشه در آن خواهند بود.
آیات جهاد و .. که در قرآن است برای خودشون محدوده و شرایط خاصی رو دارند که هر چند دشمنان بر علیه اسلام از اون آیات استفاده می کنند اما موضعی که دین اسلام در برابر کفار دارد در برابر کسانی است که به دین اسلام ضربه می زنند و دشمنی می کنند.
وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يحِبُّ الْمُعْتَدِينَ(البقرة/190)
و در راه خدا، با کساني که با شما ميجنگند، نبرد کنيد! و از حد تجاوز نکنيد ، که خدا تعديکنندگان را دوست نميدارد!
و همچنین کسانی که ظلم می کنند در جهان:
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ(البقرة/193)
و با آنها پيکار کنيد! تا فتنه (و بت پرستي، و سلب آزادي از مردم،) باقي نماند؛ و دين، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنها نشويد! زيرا) تعدي جز بر ستمکاران روا نيست.
چون بحث اصلی در این حیطه نیست خیلی واردش نمیشم . فقط همین قدر منظورم بود که دین اسلام یک دین جهانی است.
--------------------------------------
ترویج دین در جامعه مسلمانان: (در قالب امر به معروف و نهی از منکر)
دستور خداوند نسبت به مسلمانان در مرحله ی اول اینست:
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَينَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا ...(الفتح/29)
محمد (ص) فرستاده خداست؛ و کساني که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند؛در حالي که همواره فضل خدا و رضاي او را ميطلبند؛ ..
از طرفی اهمیت عمل طبق دین در جامعه مسلمانان اهمیت زیادی دارد:
يا أَيهَا النَّبِي إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يبَايعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيئًا وَلَا يسْرِقْنَ وَلَا يزْنِينَ وَلَا يقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يفْتَرِينَهُ بَينَ أَيدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ(الممتحنة/12)
اي پيامبر! هنگامي که زنان مؤمن نزد تو آيند و با تو بيعت کنند که چيزي را شريک خدا قرار ندهند، دزدي و زنا نکنند، فرزندان خود را نکشند، تهمت و افترايي پيش دست و پاي خود نياورند و در هيچ کار شايستهاي مخالفت فرمان تو نکنند، با آنها بيعت کن و براي آنان از درگاه خداوند آمرزش بطلب که خداوند آمرزنده و مهربان است!
لذا اهمیت امر به معروف و نهی از منکر را نیز گوشزد می کند:
كُنْتُمْ خَيرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ(آل عمران/110)
شما بهترين امتي بوديد که به سود انسانها آفريده شدهاند؛ (چه اينکه) امر به معروف و نهي از منکر ميکنيد و به خدا ايمان داريد. و اگر اهل کتاب، (به چنين برنامه و آيين درخشاني،) ايمان آورند، براي آنها بهتر است! (ولي تنها) عده کمي از آنها با ايمانند، و بيشتر آنها فاسقند، (و خارج از اطاعت پروردگار)
و این کار را سبقت گرفتن در خیرات معرفی می کند:
يؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيوْمِ الْآخِرِ وَيأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَينْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيسَارِعُونَ فِي الْخَيرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ(آل عمران/114)
به خدا و روز ديگر ايمان ميآورند؛ امر به معروف و نهي از منکر ميکنند؛ و در انجام کارهاي نيک، پيشي ميگيرند؛ و آنها از صالحانند.
و حتی علت امر به معروف و نهی از منکر را در بین مسلمانان نوعی ولایت داشتن معرفی می کند: که چون بر همدیگر ولایت دارند این یک نوع وظیفه و دستور عمومی است. و این واجب ها را در کنار نماز و زکات قرار می دهد:
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَينْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(التوبة/71)
مردان و زنان باايمان، ولي يکديگرند؛ امر به معروف، و نهي از منکر ميکنند؛ نماز را برپا ميدارند؛ و زکات را ميپردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت ميکنند؛ بزودي خدا آنان را مورد رحمت خويش قرارميدهد؛ خداوند توانا و حکيم است!
پس اصل امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ی اسلامی مورد تاکید دین است.
-------------
نکته ی اصلی حرفم اینست که نهی از منکر یک نیروی بازدارنده در مقابل هر نوع بدی و زشتی است.
و علاوه بر اینکه متصدی این امر تمام مسلمانان هستند، وقتی یک جامعه ی اسلامی تشکیل می شود خود حکومت اسلامی چون متصدی ترویج و حفظ دین است متصدی امر به معروف و نهی از منکر هم هست. یعنی نمی توان یک حکومت اسلامی داشته باشیم که نسبت به آنچه غیر اسلامی اتفاق می افتد بی تفاوت باشد.
حالا همین حکومت اسلامی در قالب قانونی که منافات با شرع نداشته باشد وظیفه دارد که دین را ترویج و در مقابل بی دینی بایستد.
(منظور از حکومت اسلامی این نیست که حتما باید صد در صد اسلامی باشد. بلکه منظور اینست که حکومتی تشکیل شود که تا جایی که امکان دارد دین اسلام را ترویج و جامعه اسلامی را ایجاد نماید . مثل زمان ائمه و رسول خدا ص که تلاش بر همین محور بوده است. و اشکال نمی توان گرفت که چون هنوز فلان موارد اسلامی صد در صد نیست پس وضع قوانین و امور دینی در فلان موارد دیگر معنا ندارد)
همه این مسائل رو از نگاه دین مطرح کردم که مستند به آیات هم باشد.
----------------------
اما بحث شیوه ی ترویج دین بحث مفصل تری است که می طلبد همه مشارکت کنند به شرطی که مسائل رو به حاشیه نبرند و واقعا از نگاه دلسوزانه مطرح کنند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)