همکار تالار بیماریها
اختیار داری شکست نفسی میکنی!
شما که دراین زمینه استادی...
چرا اتفاقا یکسری حقایق ناگفته توش نهفته ست که شما نمیگی و هی سعی داری خودتو بچه خوبو آرومی جا یزنی!
ولی با ما به از این باش که با خلق جهانی...
زودتر 1-2 تا اعتراف رو کن وگرنه بچه ها رو بسیج میکنم همه بهت منفی بدن!!!
خخخخخخخ
دیشب مجید خان تو انتقاد گفت چرا بهم منفی ندادی تا به حال؟ جات خالی یک منفی تپل بهش دادم همون لحظه!
انقدر چسبید که نگو!
خب، اعتراف؟
دوست آشنا
الآن میخوام یه اعتراف کنم: !!!
همین امروز رفتم تست آزمایشی کنکور دادم ... درصدام جالب نیس...
به والدین ِ مهربان این کارنامه نشون داده نخواهد شد ...:d
کاربر حرفه ای
خدا از سادگى كمتون نكنه
خدا در دنيا دو بنده سر به زير آفريد : يكيش شما بوديد ، يكيش عمو
خدمت تون عارضم كه خالى رو ميشه به راحتى بست
ترفند دارهولى از اونجايى كه شما خيليييييييييييييييييييييى سر به زير بودين ، نميگم تا بريد ياد بگيريد از اين سربه زيرى دربيايد
![]()
یار همراه
یه دونه یادم اومد
یه دفعه رفته بودم نون بگیرم بیام
توراه که داستم میومدم همینجوری کم کم میخوردم وقتی رسیدم خونه دیدم یکیش کم شده
بعدش دم در هم یکیش افتاد رو زمین و پام رفت روش
بعد اومدم داخل خونه جای شما خالی دیدم پنیر محلی رسیده چایی هم آماده
ناگهان دامن از دست برفت و شروع به خوردن نون و پنیر و گردو وچایی نمودیم
چشمتون روز بد نبینه از اون تعدادی که گرفته بودم 4 تا بیشتر نمونده بود
دیگه وقتی بابا برگشت خونه دید نمیشه خودش رفت دوباره نون گرفت و اومد![]()
خدایا تو آنی که آنی توانی جهانی چپانی ته استکانی.
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست/آنقدر سیر بخند که غم از رو برود
دوست آشنا
یار همراه
با منم دوست میشین؟(امتیاز می خوام)
همکار تالار بیماریها
ویرایش توسط masoume.a.92 : 18th October 2013 در ساعت 05:09 PM
دوست آشنا
دوست آشنا
شما در رابطه با ما چه فکر میکنید ! سر بچه ی مردم روووو ! فاطیما خانوم اگر خاطره ی اینطوری دارید بگید لازم نیس که ما قضیه رو پیش بکشیم که !
من چند سال پیش وقتی دبیرستان بودم یه دوره ای خیلی تنبل شدم و دور شدم از درس !
تو اون مدت هروقت میدیدم وضع خطری هست و امتحان یا مورد دیگری در کمین است !
به شدت سرم درد میگرفت نه اینکه سابقه ی میگرن هم داشتم ! دست ام رو میگرفتم به سرم و با یه وضع رو به موت ی میرفتم پیش مدیر و از مدرسه بیرون می رفتــــــم !
البته واقعا به خاطر این کار فکر کنم بدنم خیلی در مضیقه افتاد چون هر دفعه که سرم درد میگرفت دفعه های بعدی مدیر یه استامینوفن 500 میداد ببینه خوب میشم !
اما نمیدونم چرا سرم خوب نمی شد ! یه جورایی استامینوفن برای میگرنی ها شکلات حساب میشه !
(دیگه ببخشید استارتر که مربوط به موضوع تاپیک نبود)
"آخرین برگ این دفتر هم به پایان رسید"
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)