سلام خدمتت همه دوستان و عزیزان
اولا باید بگویم که کارگروهی جواب میده ولی بایستی افراد یک سری قوانین و مقررات با کمک و نظر دسته جمعی یکدیگر تنظیم کنند. بنابراین شدنی است و فرار از اون، پاک کردن صورت مسئله است.
دوم. به نظرم بیاییم از یکی از اختراعات کوچک و کاربردی که یکی از بچه ها داره، شروع کنیم. یعنی اختراع تکمیل شده رو به نام خود اون شخص ثبت کنیم و مسئولیت ها رو مشخص کنیم و شروع کنیم به نمونه سازی صنعتی و بحث تولید و بازار یابی و فروش. اینجوری چند تا مزایا داره اول اینکه سرمایه کار از جیب خودمون درمیاد و نیازی به سرمایه گذار نیست. دوم ،بچه هایی هم که میخواهند تجربه کسب کنند در بخش هایی مثل گرفتن مجوزهای قانونی،بازاریابی و فروش میتوانند کار خودشونو آغاز کنند و یواش یواش وارد مراحل تولید وطراحی شوند. اینجوری از کل نیرو و توانایی های افراد استفاده میشه. مطمئنا یک مخترع، طراح خوبی است ولی بازاریاب خوبی نمی تواند باشد. ولی یک فردی که فعلا مخترع نیست، میتواند بازاریاب یا فروشنده یا مسئول خرید و فروش خوبی باشد.سوم . تجربه هایی که در حین کار، کسب میکنیم مارو به سمت اختراعات بزرگتر راهنمایی میکنه
سوم. اولین گام اینه که ما بچه های تهران که علاقه مند هستند، یه جایی جمع شیم. با هر تخصصی که داریم. و تو اون جلسه چهارچوب ها را ببندیم و دعواهامونو کنیم و تو سر هم بزنیم تا هدف اصلی را روشن کنیم و تصمیم بگیریم که میشه یا نه؟ ادامه بدیم یا نه؟ من جاشو سراغ دارم . یه حسینیه داریم تو منطقه 4 تهران. 100 متره با کلیه امکانات. میتونیم جلساتمونو اونجا بزاریم. نظرتون؟
چهارم. در مورد بچه های شهرستان. بچه های شهرستان میتونن به عنوان نماینده تولید یا فروش در شهرستان فعالیت کنند به عبارتی، بعد از اینکه تولید در تهران صورت گرفت میشه یک نماینده بیاد شهرستان و کل کار رو یاد بده و شعبه تولیدی دیگری در شهرستان شروع به کار کنه با مدیریت خود بچه های شهرستان و با مدیریت کلان تهران.
بعد از اجرای موفقیت آمیز اختراع اول ، میتونیم روی اختراعات دیگه کار کرد و حتی در حین تولید و فروش یک اختراع توسط گروهی از بچه ها، گروه دیگه از بچه ها میتوانند روی طرح و اختراع دیگه کار کنند. حتی یک اختراع میتونه در شهرستان تولید بشه و تهرانی ها بشن نماینده تولید و فروش اون اختراع در تهران.
یه نکته دیگه هم بگم. برگ برنده ما بچه ها، علاقه و پشتکار و هوشی است که خداوندمان به ما هدیه داده. استفاده از عقل فقط برای اختراع یعنی استفاده از ده درصد قوای ذهنمان. ما بوسیله هوش و تلاش گروه میتوانیم کلیه موانع طراحی،ساخت، قانونی و اجرایی و تولیدی را از سر راه برداریم. اینو جدی میگم چون تجربه اش کردم. من اونقدر که در یکی از اختراعاتم فکر کردم، ده برابرش وقت و هوش و انرژی در نحوه تولید و فروش و بازاریابی گذاشتم. بچه هایی که اختراع میکنند مثل بنده، باید وارد بحث های های تولید واقعی و فروش و بازاریابی بشوید تا سختی کارو درک کنید و دیدتان بازتر بشه.
چون در طراحی یک اختراع باید فاکتورهای زیادی از قبیل جذابیت، رنگ، راحتی تولید، شکل مناسب، ابعاد مناسب برای بسته بندی، کیفیت قطعات برای تعیین مدت گارانتی، نوع بسته بندی،شکل بسته بندی، رضایت و خواسته ها و نیازهای مصرف کننده و ... مورد نیاز است که همه اینها اغلب از واحدهای فروش و بازاریابی و خدمات پس از فروش به طراحان یک اختراع برگشت داده می شود تا طرح توسعه مناسب و شکل مناسب خود را تکمیل کند. پس به همه بچه ها احتیاج است.
به نظرم طبق فرمایش امام علی علیه السلام، اگر از کاری میترسی خودت را درون آن کار بینداز. باید دست به کار شویم، و از محیط مجازی خارج و در محیط واقعی دست به کار شویم.
بچه هایی که مایل به جلسه حضوری در تهران هستند، به بنده اطلاع دهند تا ببینیم چند نفریم. اگر تونستند یک پل ارتباطی دیگه هم معرفی کنند.
ممنون از تمام علاقه مندان به علم و دانش و پیشرفت. منتظر دوستان هستم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)