سلامسلام
ممنون از لطفتون.جالب بود خیلی خیلی جالب بود اما غم انگیز است یه چیزی تو مایه های تراژدی.
اگه بشه عشق های نافرجام رو به عشق های بافرجام تبدیل کرد شایدغمها و زانوی غم بغل کردن و گوشه نشینی ها کمتر و شادی ها بیشتر بشود و در این راه کافی است مسیر جامعه از اون جایی که عوض شده دوباره برگردد به مسیر درست {نه به مسیر اول چون زمان الان با گذشته فرق دارد}. و فکر کنم قشر تحصیل کرده نقش مهمی را در این راه می تواند برعهده بگیرد. میتوان از تجربیات دیگران برای ساختن این راه استفاده کرد.البته این نظر شخصی است
این نا فرجامی ها فقط خاص زمان ما نیست اگه پای صحبت قدیمی ها بشینیم اغلب اونها داستانهایی برای تعریف دارن ولی الان خیلی بیشتر شده،خوب مثلا چه کنیم؟ راهکار بدید.
البته نقش عقل اینجا ویژه است و جالبه بدونید اگه شعرهای این شاعر رو بخونید اکثرا مملو از اندوهی جوشان هستند.
انتخاب سریع یک انجمن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
قبل از هر گونه فعالیت در سایت به قوانین توجه نمایید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)