سلام خدمت دوست عزیز و بزرگوار که زحمت میکشن
دوست عزیز بنده شمارو دعوت میکنم که یه بار دیگر این مقاله را بخونین مخصوصا قسمت اول. در این مقاله بنده چندبار تاکید کرده ام که این مقاله نوشتۀ یه نفر دیگه است و قضاوت هرکس به عهدۀ خودش است.و اینکه دوست شما چه نظری داشتند قابل احترام است و هرکس بهتر است شجاعت این را داشته باشد و نظراتش را با واقعیت پیوند دهد و ارائه دهد و شما هم بهتر است دوست عزیز با دقت مطالعه کنین تا سوتفاهم نشود.اینجا بخش ادبیات است نه بخش مذهبی. این مقالۀ بنده نیست پس حرفای بنده نیستن و هدف فهمیدن حقیقت است که بنده تحقیق کردم و نظراتم رو خواستم دیشب بذارم که منصرف شدم. پس عبدالله چیزی بر این مقاله و منابعش اضافه نکرده و بلکه خیلی از جاهای مقاله رو حذف کرده تا توهین نشود. و باز برداشت هرکس برعهدۀ خودش است و در پیشگاه خدا مسئول است. تحقیقات بنده که اینجا آورده نشده است و این مقاله ای است از یک محقق دیگر که به آن چندین بار اشاره شده است و بنده تعجب میکنم که دوستان چطور این مقاله را به بنده نسبت میدهند اونم با این همه تأکیدی که به آن شده است.افتخار بنده به 14معصوم است و راه آن نه افراد دیگر. انشاالله دوستان بیشتر و دقیقتر پستها را مطالعه میکنن تا سوبرداشتها و اشتباه های فاحش پیش نیاد و در حضور خدا شرمنده نمیشوند .انشاالله
الهی؛ تشنگی ام را در کسب علم و عملم را در آنچه رضایت توست قرار بده.
آمین
الهی؛ تشنگی ام را در کسب علم و عملم را در آنچه رضایت توست قرار بده.
آمین
با کمال احترام باید بگم که دوست عزیز و بزرگوارم ادبیات این مرز و بوم که از دین جدا نیست. فکر کنم ادبیات را خوندین بعد دانشجو شدین. اینا ادبیات بخش عرفان و مشاهیر ادبی است. مقبولیت بنده مهم نیس حقیقت را ما سعی میکنیم بیان کنیم. نمیدونم شما چرا اینقد ناراحت میشین اما این مقاله مربوط به ادبیان عرفانی است نظر دیگر عزیزان{علما} در بخش مذهبی قرار داده شده است. باز اگه سوالی بود در خدمتیم.ممنون از لطفتون
الهی؛ تشنگی ام را در کسب علم و عملم را در آنچه رضایت توست قرار بده.
آمین
کاربر فعال سایت
حضرت آیه الله خامنه ای در صحبتی که با جمعی از شاعران در تاریخ 25/6/1387 داشتند درباره مثنوی معنوی این گونه فرمودند:
در بخشهائی از غزلهای حافظ هم شعر مذهبی وجود دارد. البته من عقیده ندارم که همهی غزلهای حافظ اینجوری است، اما بخش مهمی از غزلهای حافظ در واقع شعر مذهبی به این معنائی است که مورد نظر ماست؛ یعنی بیان معرفت و بیان حقایق الهی است در یک قالب خاصی؛ کمااینکه مثنوی مولوی هم یک گنجینهای از همین افکار الهی و معارف الهی است.
ایشان در ادامه فرمودند :
یك بخش مهمى از شعر آئینى ما می تواند متوجه مسائل عرفانى و معنوى بشود. و این هم یك دریاى عظیمى است.شعر مولوى را شما ببینید.اگر فرض كنید كسی به دیوان شمس به خاطر زبان مخصوص و حالت مخصوصش دسترسى نداشته باشدكه خیلى از ماها دسترسى نداریم و اگر آن را كسى یك قدرى دوردست بداند،مثنوى، مثنوى؛ كه خودش میگوید: و هو اصول اصول اصول الدین.
واقعاً اعتقاد من هم همین است. یك وقتى مرحوم آقاى مطهرى از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوى چیست،همین را گفتم.گفتم به نظر من مثنوى همین است كه خودش گفته:و هو اصول اصول اصول الدین .ایشان گفت :كاملاً درست است،من هم عقیده ام همین است.
و حال که دیدگاه دو اندیشمند بزرگ جهان تشیع - شهید مطهری و مقام معظم رهبری -درباره این شخصیت بزرگ و اثر عظیمش یعنی مثنوی روشن شد بر خود لازم می دانم که دیدگاه اندیشمند فقید علامه جعفری را نیز بازگو نمایم ... ( جناب علامه اگرچه نقدهایی هم به مثنوی دارند ولی در این باره جانب انصاف را رعایت کرده و خوبی های این کتاب شریف را نیز گفته اند ... )
ایشان در صفحه 9 از مقدمه جلد اول کتاب شزیف تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی جلال الدین محمد بلخی این گونه می نویسند :
در این که جلال الدین دارای روح پر از سوز عشق به موجود برترین بوده است جای تردید نیست . اگر کسی در این باره به خود اجازه شک بدهد ، یا گفته های این مرد را در کتاب مثنوی به طور شایسته درک نکرده است ، یا مبتلا به غرض ورزی است ...
و جالب است که بدانید حضرت علامه جعفری در صفحه 12 همین مقدمه مثنوی را یکی از بزرگترین آثار فرهنگ اسلامی می خواند ...
علامه سيدعلی آقای قاضی، عطار، مولوی و ابنعربی را شيعه میدانست و به «فتوحات مكيه» و «مثنوی» مولوی علاقهمند بود؛ علیاكبر مرندی از استاد خود، قاضی نقل كرده كه وی بر خواندن مثنوی معنوی تأكيد داشت ...
ویرایش توسط نارون1 : 1st March 2013 در ساعت 11:04 PM
کاربر فعال سایت
سلام
نظر علمای بزرگی چون صاحب الغدیر هم گذاشتیم میتونین مراجعه کنین. فکر نکنم عالمی به بزرگی ایشون باشن.
دربارۀ این قسمت هم توسایت اسک الدین بحث شده میتونین مراجعه کنین. یا در سایت ابن عربی هم نظر کلیه علما هست مراجعه کنین. درضمن یادآوری کنم که ما نگفتیم که این کتب از بیخ ایراد دارند و باطل مطلق هستند نه همچین نظراتی نداریم اما اشکالات اساسی دارند که با اعتقادات شیعه هم خوانی ندارد باید بهش دقت کرد. اصول اصول اصول دین است اما نه همه جاش بعضی جاهاش مثلا در بخشهایی که توحیدو... است نه در بحث عدل و امامت و....مثلا در بحث معصوم و امامان این عزیزان واقعا کم کاری کردند و اعتقاد شیعه رو تحریف کردند. حدیث ثقلین فراموش نشود.اینجا جای بحث زیاد نیس اما با اعتقاد شیعه همخوانی ندارد جز در نکاتی که رهبر عزیز فرمودند. و کتاب باطل مطلق وجود ندارد و خیلی مباحث که متأسفانه نمیشود عنوان کرد
ویرایش توسط عبدالله91 : 2nd March 2013 در ساعت 01:18 AM
الهی؛ تشنگی ام را در کسب علم و عملم را در آنچه رضایت توست قرار بده.
آمین
به نظرم شما در اینجا اصلا انصاف را رعایت نکردین .هیچ احدالناسی حتی نویسندۀ اون مقاله این ادعا را نداشته که مثنوی باطل مطلق است اگه ما یه کم پیش داوری و ذهنیات خودمون رو کنار بگذاریم شاید راحت تر با قضیه کنار بیاییم.ما که این کارو کردیم و برا همین تونستیم این مقاله رو تایپ کنیم و إلا برای ما بنا به دلایلی که عرض نمیکنم قبول این سخت بود واقعا خیلی سخت بود
مثنوی باطل مطلق نیست اما در بعضی جاهاش با اعتقاد شیعه مشکل اساسی دارد از صحبت های رهبر عزیز هم میتونین به این نکته پی ببرین که مثنوی همه جاش اصول اصول اصول نیست
حالا بنده از شما میپرسم که :
آیا منابعی که آورده شده اشتباه هستند؟
آیا اغراض شخصی تو مقاله هست؟
نظریه های مراجع تقلید و علمای بزرگ چون علامه امینی ومرعشی نجفی و گلپایگانی و و نوری همدانی و... چی؟
خودتون بهتر از بنده میدونین که علامه امینی کی هستند
اون عزیزانی که نقد کرده اند هیچ کدوم نگفته اند باطل مطلق است بلکه با اعتقاد شیعیان مشکل دارد
الهی؛ تشنگی ام را در کسب علم و عملم را در آنچه رضایت توست قرار بده.
آمین
کاربر فعال سایت
دوست آشنا
چه حلاج ها رفته بر دار ها.....
قشنگ به سلیب میکشیم...
..
قطره ای که به دریا میرسه...ادعا میکنه دریاست...
جمع کن بساطت رو.....
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)