ممنون و متشکرم از توجهتون.
اما توضیح و بیان سخن:
اینکه هر شخص خود به اختیار خود می تواند ( البته از روی دلیل و منطق قانع کننده) اعتقاد و دین خویش را انتخاب کند معنایش اثبات کثرت گرایی دینی نیست بلکه اثبات دید بازی است که دین اسلام نسبت به اختیار و سعادت و شقاوت انسان دارد. و این یک ارزش و رتبه برای دین اسلام به حساب می آید که در آن سعادت وشقاوت انسان را اختیاری می داند. و با وجود این اختیار و همچنانکه این حق را به هر انسان می دهد دین اسلام خود را برترین دین و کاملترین دین می داند که بعد آن هیچ دینی نیامده است.
شاهد این مطلب آیه ای بود که ذکر کردم (آیه ی اکمال دین)
و آیه ی (قولوا لااله اله الله تفلحوا .. ) و آیات دیگر...
جدای از اینکه اگر فرض بگیریم که این آیه بنا به توضیح شما ( در صورت اثبات) به کثرت گرایی دینی اشاره می کند دلالت های صریح قطعی و واضح بسیاری از آیات دیگر این برداشت را نفی می کند.
یکی دیگر از علت های نفی کثرت گرایی دینی این است که در قرآن از دین اسلام به عنوان دین کامل یاد شده است! یعنی ادیان گذشته مخالف دین اسلام نبوده اند بلکه همه در راستای سعادت انسان و رسیدن به خدا نازل شده اند و هیچ یک از ادیان گذشته ضرورت های دین اسلام را نفی نمی کند. البته اگر در اصل ادیان گذشته چیزی در دست باشد که عدم تحریف آن یقینی باشد.. و علت این مطلب آنست که وقتی ادیان الهی همه از جانب خداوند بر بشر نازل می شود اگر قرار باشد یک دین تمام دینی دیگر را نقض کند پس معلوم می شود نازل کننده آن (خداوند) اشراف کامل بر نیاز و سعادت و شقاوت انسان ندارد. و عملا تشریع دین زیر سوال می رود علاوه براینکه با حکمت عدالت و ... خداوند (که جای انکار آنها نیست به علت اثبات در جای خود-علم کلام-) هم سازگار نیست.
دلیل برای نفی کثرت گرایی دینی بسیار است . علاوه بر اینکه از خود کثرت گرایی هم برداشت ها متفاوت است.
شاید بنده بصورت جامع نگفته باشم
اما منطورم این نیست که چون با توجه به شرایط احکام اجرا می شوند این نشان از تاثیر پذیری دین از بشر را دارد. بلکه اصل احکام دینی در جای خود ثابت و لایتغیر هستند. و منظور اینست که برخی از احکام به خاطر عدم کشش جامعه قابلیت اجرای عمومی ندارند! نه اینکه اصل آن حکم کنار گذاشته شود و مورد قبول نباشد.
برای روشن شدن مطلب:
مثلا وقتی در قانون اساسی نقطه ایده آلی برای یک جامعه در نظر گرفته می شود اگر امکان اجرای آن نقطه ایده آل بصورت بالفعل موجود نباشد اصل قانون کنار نمی رود بلکه منتظر وجود و فراهم امدن شرایط می شود.
و این معنایش رد قانون نیست.
در مباحث دینی هم همینطور است و جامعه نسبت به اصل احکام دینی هیچ تاثیری بر دین ندارند و تنها زمینه ی اجرای احکام منوط به فراهم آمدن شرایط لازمه است. و مبرهن است که این معنایش تاثیر پذیری دین از جوامع یا بشر نیست.
ببینید شما قوت این آیه را از دید خود مطرح می کنیدو وجود آیات دیگر که نفی کننده برداشت شما باشند را تعبیر به تفسیر ساختگی! می کنید.
همانطور که از نگاه شما نظر دیگران می تواند ساختگی باشد پس نظر شما و برداشت شما هم می تواند ساختگی باشد
پس دلیلی برای اثبات ادعای شما نیست.
این فقط از نظر نوع استدلال شما بود و اینکه درستی ادعای خود و رد ادعای دیگران را اینگونه تعبیر می کنید.
همچنانکه در توضیحی که در بالا عرض کردم آمده علاوه بر دلایل دیگر آیات صریح زیادی کثر گرایی دینی را نفی می کند...
علاقه مندی ها (Bookmarks)