سوالم رو دوباره میگم
چرا آسمان در شب تاريك است؟
ساده ترين رويدا دها،غالباً غني ترين آگاهيها را با خود دارند.كافي است به آنها نظر كنيم.سقوط يك سيب ،راز جاذبه عمومي را بر نيوتن آشكار ساخت. شب سياه در دل خود آغازهاي كائناترا دارد.
در1610 ،كپلر راز سياهي شب را از خود پرسيده و به خود گفته بود كه اگركائنات بي پايان است ،آسمان شبانگاهي-در آن هنگام كه خورشيدآن سوي كره زمين را روشن مي كند- نيزبايد چون روز درخشان باشد.يك كائنات بي نهايت ،بايد حامل مقداري بي نهايت ستاره و هر كدام به همان تابندگي آفتاب ،باشد. همانطور كه در دل يك جنگل انبوه،نگاه آدمي در هر سو بر روي تنه هاي درختان بي شمار متوقف مي شود،در«جنگل ستارگان» يك كائنات بي نهايت، نيز،بايد نگاه بر هر سو كه متوجه شود ، با يك ستاره بر خورد كند و آسمان شبها مي بايستي تابندگي خورشيد را داشته باشد.كپلر نتيجه مي گرفت كه بنابراين شب سياه به معني آن است كه كائنات بي پايان نيست.
در1687 ،وقتي نيوتن نظريه كائنات بي پايان را از سر گرفت تا مبادا جاذبه عمومي اوهمه جهان را در يك توده عظيم مركزي فرو ريزد،مسئله شب سياه بارديگر ظهور كرد .هاينريش ألبرس ستاره شناس آلماني با تكيه بر «ايده» يك منجم سوئيسي به نام ژان فيليپ دوشزو در 1823نظر دارد كه روشنايي ستاره ها مي بايستي درزمان سفرشان در فضا درجايي جذب شود وشب از اين جهت تاريك است كه نور ستاره ها،در حد كمال ، به ما نمي رسد.اين توضيح ،بهترين نبود ،زيرا آنچه كه جذب مي شود ،لاجرم بايد باز پس داده شود زيرا نور ،گم شدني نيست.رازي كه امروز ازآن به نام «تناقض ألبرس»ياد مي شود،سر به مهر مانده است.
با كائنات«بيگ-بنگ» از راز ظلمت شب،سر انجام پرده برداشته شد.شب تاريك است ، زيرا براي پر كردن آسمان از روشنايي،ستاره به اندازه كافي نيست. تعداد ستاره ها محدود است، نه چنانكه كپلر مي انديشيد،به دليل آنكه كائنات حد و مرز دارد ،بلكه به اين دليل كه ما تمام كائنات را نمي بينيم. به دليل آنكه عالم آغازي داشته است و به دليل آنكه انتشار نور آني و فوري نيست .فقط روشنايي ستاره هايي به ما مي رسدكه در درون دايره-افق واقع شده اند.از سوي ديگر ،شمار ستارگان محدود است زيرا تا ابد نمي پايند.عمر ستاره هاي نوراني، درتناسب با سن و سال كائنات كوتاه است.چند ميليون يا حد اكثرچند ميليارد سال زندگي مي كنند و بعد مي روند.دست آخر ،گسترش كائنات نيز در اين ميان سهم اندك خود را ادا مي كند.هر چه مسافت كهكشانها از يكديگر دورتر شود،روشنايي نيز با دشواري بيشتري به ما مي رسد ونور نيرو و قدرت خود را از دست مي دهد و به قرمزي متمايل مي شود .و به اين ترتيب ،نيروي روشن كننده در دايره-افق كاهش مي يابد.
زندگی قانون باورها و لیاقتهاست .
همیشه باور داشته باش که لایق بهترین هایی .
http://www.mahak-charity.org/main.php
انجمن حمايت از كودكان سرطاني (به اميد جامعه اي سالم )
رنگ زمينه كهكشانها مشكي است
ميدونيد كه نور خورشيد كه نرو سفيد هست از تركيب 7 رنگ درست شده
اتمسفر زمين هم ضريب شكستي داره كه باعث تجزيه شدن رنگ آبي ميشه
به همين دليل روزها كه نور خورشيد به قسمتي از جو زمين ميتابه در اون قسمت نور تجزيه ميشه و آسمان به رنگ آبي ديده ميشه و اين رنگ به درياها هم منعكس ميشه
ولي در شب كه نوري به اتمسفر نمي تابه به رنگ زمينه يعني مشكي ديده ميشه
ویرایش توسط محسن آزماینده : 9th March 2011 در ساعت 11:27 AM
الله اکبر
من جواب میدم
چون نور به خط راست منتشر میشود.
اتمسفر زمين هم ضريب شكستي داره كه باعث تجزيه شدن رنگ آبي ميشه
به همين دليل روزها كه نور خورشيد به قسمتي از جو زمين ميتابه در اون قسمت نور تجزيه ميشه و آسمان به رنگ آبي ديده ميشه و اين رنگ به درياها هم منعكس ميشه
ولي در شب كه نوري به اتمسفر نمي تابه به رنگ زمينه يعني مشكي ديده ميشه
اینکه شما فرمودید به دلیل تغییر سرعت نور است.نه دلیلش این نیست
چون نور به خط راست منتشر میشود.
این هم درست نیست من زمین رانپرسیدم اسمان را پرسیده ام
دلیل همان است که s.golgol اشاره کرده:
شب تاريك است ، زيرا براي پر كردن آسمان از روشنايي،ستاره به اندازه كافي نيست. تعداد ستاره ها محدود است، نه چنانكه كپلر مي انديشيد،به دليل آنكه كائنات حد و مرز دارد ،بلكه به اين دليل كه ما تمام كائنات را نمي بينيم. به دليل آنكه عالم آغازي داشته است و به دليل آنكه انتشار نور آني و فوري نيست .فقط روشنايي ستاره هايي به ما مي رسدكه در درون دايره-افق واقع شده اند.از سوي ديگر ،شمار ستارگان محدود است زيرا تا ابد نمي پايند.عمر ستاره هاي نوراني، درتناسب با سن و سال كائنات كوتاه است.چند ميليون يا حد اكثرچند ميليارد سال زندگي مي كنند و بعد مي روند.دست آخر ،گسترش كائنات نيز در اين ميان سهم اندك خود را ادا مي كند.هر چه مسافت كهكشانها از يكديگر دورتر شود،روشنايي نيز با دشواري بيشتري به ما مي رسد ونور نيرو و قدرت خود را از دست مي دهد و به قرمزي متمايل مي شود .و به اين ترتيب ،نيروي روشن كننده در دايره-افق كاهش مي يابد. __________________
طبق اطلاع روزنامهها ، در دوره جنگ جهانی اول ، برای یک خلبان فرانسوی حادثه خارق العادهای رخ داد. خلبان که در ارتفاع دو هزار متری پرواز میکرد، دید نزدیک صورتش جسم کوچکی در حال حرکت است. خلبان به تصویر اینکه آن جسم یک حشره است، جسم را با چابکی با دست گرفت. وقتی خلبان دست خود را باز کرد ناگهان متوجه شد که آن نه ، یک حشره بلکه یک گلوله جنگی است! آیا به نظر شما این بیشتر شبیه یک افسانه نیست؟!
از نظر تئوری امکانش هست ولی درعمل از اون اتفاقات یک در100000000000000000000000000000000000 هست
همیشه رفتن رسیدن نیست.ولی برای رسیدن باید رفت در بن بست هم راه آسمان باز است پس پرواز را بیاموزیم
![]()
در اين صورت رنگ آسمان در هنگام طلوع وغروب قرمز ميشه
اين دقيقا به ضريب شكست ربط داره
چون در هنگام طلوع و غروب زاويه تابش مايله واسه همين نور قرمز تجزيه ميشه
ولي در مورد رنگ اسمان شب نظر شما درست و منطقي تر است
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)