ثانیه هایی که با تو دشمنی دارند....
میگن برای اینکه بتونی دشمنتو شکست بدی اول باید خوب بشناسیش... اگه وقتتو تلف میکنی و زمان یکی از بزرگترین دشمناته اول باید بدونی چیه؟؟؟ طبق یک نظریه زمان در اثر انبساط عالم بوجود میاد. البته استفاده از فعل به وجود اومدن یه کم اینجا ناجوره. مخصوصا اینکه زمان مفاهیم متفاوتی داره... طبق نظریات روانشناسی زمانی که ما باهاش دشمنی داریم در اصل یک مفهومه که خودمون واسه خودمون تعریف میکنیم: زمانی برای استراحت، زمانی برای سرگرمی و... و... و این زمانو با ساعت مچی مون به واحدهای کوچکتری تقسیمش میکنیم: ثانیه.
و هر ثانیه ای که میگذره در اصل بخشی از زمان ماست که داره هدر میره. پس دشمنی ما با زمان همون دشمنی ما با ثانیه هاست ... این تصورو تو خودتون بوجود بیارید... معجزه میکنه: دشمنیتون با زمان رو تبدیلش کنید به دشمنی تون با ثانیه ها. ثانیه هایی که به خون شما تشنه ان! و دارن از عمد تند تروتندتر میرن که عمرتون تلف شه!!! نتیجه ی این تصور: دیگه دوست ندارید سرتونو شیره بمالند!!!
من خودم در زندگی شخصیم... وقتایی که میخوام صبح از خواب بیدار شم... اصلا احتیاج ندارم به اینکه یه صدای بنگ بلند به من این اراده رو بده که بی خیال خواب شیرین دم صبح شم... فقط کافیه یه ساعت که ثانیه شمارش صدا داره تو اتاقم باشه... اصلا هم واسم آزاردهنده نیس... چون شبا که میرم بخوابم اینقدر از انرژیم در طول روز استفاده کردم که جدی خوابم میبره. و مساله صدای ساعت تبدیل میشه به یه مسئله ی بی اهمیت. اما صبحها ، موندن من تو رختخواب از خستگی من نشات نمیگیره... از تنبلی من نشات میگیره! یا مواقعی که دارم درس میخونم فکرم میره یه جای دیگه فوری صدای ساعت میاد: زمانم داره هدر میره... ثانیه ها دارن میدون... حالا نوبت منه!
علاقه مندی ها (Bookmarks)