بسم الله الرحمن الرحیم
بد نیست بدانید که اصل نمازی که خداوند متعال دستور فرمود 10 رکعت بود(5تا 2رکعتی)
اما پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله سلم طبق حقی که داشت 7 رکعت اضافه نمود.
چون علاقه به مستند بودن حرف ها دارید:
تفسیر جامع جلد دوم
نمایش نسخه قابل چاپ
بسم الله الرحمن الرحیم
بد نیست بدانید که اصل نمازی که خداوند متعال دستور فرمود 10 رکعت بود(5تا 2رکعتی)
اما پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله سلم طبق حقی که داشت 7 رکعت اضافه نمود.
چون علاقه به مستند بودن حرف ها دارید:
تفسیر جامع جلد دوم
نیایش با معبود در تمام ادیان تصریح شده چرا که یک نیاز است برای خلوت کردن ، دوباره شدن و لذت بردن از حیات خویش.
میدونین من تازه شروع کردم نماز بخونم گرچه میدونم دیره ولی دیر متوجه شدم چقدر نماز ب درد میخوره همیشه ب این فکر میکنم ک خداوند ب همه ی فرشته هاش دستور داد ب انسان سجده کنن و از انسانم میخاد ک ب اون سجده کنه این خیلی بی انصافیه اگه ما ب خدا سجده نکنیم وقتی خدا انقد ارزش انسانو بالا میدونه.نه؟
در ضمن ما باید هممون بدونیم ک خدا بی نیازه و ب نماز ما نیازی نداره اگه از ما میخواد نماز بخونیم بی شک در نماز ی سودی برای ما هست و هر کس خودش باید ب اون فایدش اعتقاد پیدا کنه.
خیلی خوبه که خودت به این حقیقت رسیدینقل قول:
نوشته اصلی توسط sharar khoshgele
امیدوارم که موفق باشی و خدا هم همیشه پشت و پناهت باشه.
درسته نماز یعنی حرف زدن انسان با خدا
و اونی که نیاز به این حرف زدن داره ما هستیم...
من از وقتی که یادم می آد یعنی قبل از سن تکلیف نمازمی خوندم ، اونم توو خونه ای که بقیه زیاد اهل نمازخوندن نبودن . همیشه هم سروقت ،هنوزم ادامه میدم یعنی نمی تونم ترکش کنم ولی حالا یه چیزایی واسم مبهمه !!!
با خودم می گم چرا وقتی نماز می خونیم می گیم آخیش راحت شدم ؟
چرا وقتی در حال نماز خوندن هستیم چیزایی رو که گم کردیم پیدا می کنیم ؟
چرا از اینهمه چیزی که می گیم معنی یه کلمه اش رو هم دقیقا نمی دونیم چیه ؟
چرا باید حتما عربی نماز بخونیم ؟
چرا اونایی که نماز می خونند هزار و یک کار دیگه که نباید بکنند می کنن ؟
چرا می گن زن باید پشت سر مرد نماز بخونه ؟
چرا اگه دستاتو این مدلی بگیری یا پاهاتو چه می دونم درست کنار هم جفت نکنی نمازت درست نیست ؟
چرا من نبایدم با خدای خودم فارغ و به دور از این قواعد و قوانین و فرمولا ارتباط برقرار کنم ؟
چرا نباید با زبون قلبم باهاش حرف بزنم ؟
چرا فقط توو نماز باید سجده کنم ولی وقتی عظمت یه کوه رو می بینم ، دریا رو می بینم اونوقت سربه سجده نیارمو از خدا تشکر نکنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
انشاالله تو مسیرتون مستدام باشیننقل قول:
نوشته اصلی توسط * pary *
بخشی از سوالاتتون به نوع نگاه ما به نماز بر می گرده
با خودم می گم چرا وقتی نماز می خونیم می گیم آخیش راحت شدم ؟
وقتی ما نماز رو به عنوان یه مزاحم یا یه تکلیفی که باید از سر گذروند نگاه کنیم، با خوندنش می گیم آخیش!
اما اگه اینطور نگاه کنیم که توی 24 ساعت با معبودمون با مایه آرامشمون می خواهیم فقط چند دقیقه صحبت کنیم، جون بگیریم، آروم بشیم از دنیا دور بشیم ... اونوقت مشتاق هم میشیم و وقتی نماز تموم شد ناراحت میشیم کاش میشد بیشتر توی این حالت موند...
گاهی ما کار دنیا رو ترجیح میدیم به نماز، بخاطر همین وقتی وارد نماز میشیم منتظریم تا تموم بشه...
اگه به این فکر کنیم که داریم با خدا حرف میزنیم، با وجود لایتناهایی که برای ما وقت گذاشته که باهاش خلوت کنیم بدون نوبت گرفتن، بدون هیچ ترسی ، با وجود قدرتمند و مهربانی که همه وجود ما رو حرف ما رو درک می کنه می خواهیم حرف بزنیم چرا باید منتظر تمام شدن نماز باشیم!
مگه مشکل نسل جدید بشر نداشتن همدم و گم کردن خدا نیست....
چرا وقتی در حال نماز خوندن هستیم چیزایی رو که گم کردیم پیدا می کنیم ؟
چرا از اینهمه چیزی که می گیم معنی یه کلمه اش رو هم دقیقا نمی دونیم چیه ؟
شیطان وقتی می بینه انسان وارد یه کار مثبت مثل دعا مناجات و نماز و ... میشه
سعی می کنه ذهنش رو به مسائلی که براش اهمیت داشته و داره منعطف کنه تا از نماز بهره کمتری ببره
کاری که ما باید در قبال کار شیطان انجام بدیم اینه که به معانی نمازی که می خونیم دقت کنیم
حداقل یکبار هم که شده معانی عباراتی که می خونیم رو یاد بگیریم تا وقتی نماز می خونیم بفهمیم چی داریم میگم وبه اونها فکر کنیم
اگه معنای عبارات نماز رو بفهمیم راحت تر می تونیم توجه پیدا کنیم
میشه معانی عبارت نماز رو پیدا کرد و خوند و یاد گرفت.
وقتی فکر دیگه ای میاد سراغمون، نگذاریم ادامه پیدا کنه...
چرا باید حتما عربی نماز بخونیم ؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط * pary *
یکسری از عبادات و دعاها و اسماء الهی هست که حتما باید همونجوری که خدا گفته و ائمه علیهم السلام به ما گفتن انجام بدیم.
چون در خود این عبارات حکمت هایی هست و نورانیت و تاثیر هایی داره.
مثل اسماء الهی و ...که اگه ما مثلا کلمه «لااله اله الله»«سبحان الله» و ... عبارت فارسی اش رو بگیم نورانیت و تاثیر عبارت عربی اش رو نداره
علاوه بر اینکه وقتی خداوند در یکسری دعاها و ... میاد به ما زبان و متن مخصوصی میده، یعنی دوست داره که اینجوری باهاش ارتباط برقرار کنیم
و وقتی خداوند دوست داره ما که بنده هاش هستیم اینطوری باهاش ارتباط برقرار کنیم چه بهتر که همونطور رفتار کنیم.
البته خداوند راه حرف زدن، درد دل کردن، با زبان مادری مون، مناجات کردن
راحت حرف زدن رو به روی ما نبسته
فقط بعضی از راه های ارتباطی رو اونجوری که به نفع ماست برای ما معرفی کرده
مثل عبارات نماز
مثل قرآن....
چرا اونایی که نماز می خونند هزار و یک کار دیگه که نباید بکنند می کنن ؟
بخاطر اینکه نمازی که می خونیم، اونطوری که باید باشه نیست.
درروایتی هست که می فرماید:
«اگر می خواهید بدانید چقدر نمازهاتون قبول شده، ببینید چقدر در مقابل گناه مقاوم هستید.»
یعنی وقتی ما گناه می کنیم و هر کاری که نباید رو انجام میدیم و نماز هم می خونیم، یعنی نمازمون فقط لقلقه زبان هست وبس.
باید به نمازمون بیشتر اهمیت بدیم
به کسی که داریم باهاش حرف می زنیم
به ادبی که در مقابلش داریم
به حرمتی که براش قائلیم
و به معنای حرفایی که میزنیم....
با مرورى به روايات احكام و آداب نماز، دو نكته به خوبى جلوهگر است:نقل قول:
نوشته اصلی توسط * pary *
1- اجتناب از هر چيزى كه باعث توجه به غير خداست.
2- رعايت وقار و حيا.
از آن جا كه زن همانند گُل است و خواسته يا ناخواسته چشمهاى مردان را مىربايد، شارع مقدس براى صيانت زن، دستورات واجب يا مستحبى را در نماز يا غير آن داده است؛ كنار هم قرار دادن پاها هنگام قيام و هنگام رفتن به سجده، ابتدا زانوها را روى زمين قرار دادن، گذاشتن آرنجها و شكم بر زمين، چسباندن اعضاى بدن به يكديگر در هنگام سجده و... همگى نشان دهنده آن است كه اين كارها مانع از در معرض ديد قرار گرفتن برجستگىهاى بدن زن، به ويژه در نماز است كه با نشستن، برخاستن، ركوع و سجود همراه است و تصور اين امر، به ويژه در زنانى كه چادر نمىپوشند، راحتتر است. از دستورات ديگر براى صيانت زن، جلوتر قرار گرفتن مردان از زنان در هنگام نماز - با تأكيد بيشتر - و در جاهاى ديگر - با تأكيد كمتر - است.
اين ادب، از نوع حركت حضرت موسى عليهالسلام و دختر حضرت شعيب عليهالسلام به خوبى نمايان است. هنگامى كه دختر حضرت شعيب عليهالسلام به درخواست پدرش از حضرت موسى عليهالسلام دعوت كرد، بر اساس برخى روايات، دختر براى راهنمايى، از پيش رو حركت كرد و موسى عليهالسلام از پشت سر و چون باد بر لباس دختر مىوزيد، حضرت موسى عليهالسلام به دختر گفت: من جلو راه مىروم و تو بر سر دو راهىها، مرا راهنمايى كن.
حاصل آن كه دليل اين حكم، روايات متعددى است كه از پيشوايان معصوم عليهمالسلام رسيده است و شايد يكى از حكمتهاى آن - چنان كه گفته شد - اهتمام و اصرار دين اسلام بر حفظ عفت و حياى زنان و دور نگهداشتن مردان از توجه به غير خدا در هنگام نماز باشد. پرسمان س4 ش28
در علم فیزیولوژى هم گفته شده كه زنان از نظر مغز، قلب، شریان ها، اعصاب و عضلات بدنى، با مردان تفاوت دارند. در زندگى زنان، «احساس» و در حیات مردان تعقّل غلبه دارد. (البته متوسط زنان و مردان این گونه هستند) و به علت همین تفاوتى كه در آفرینش زن و مرد وجود دارد، قوانین اسلام هم با آفرینش انسان سازگار است، به همین جهت، در اسلام، وظایف و تكالیف عمومى و اجتماعى كه به تعقل و صلابت بیشترى نیاز دارد; مانند حكومت، امامت، قضاوت، جهاد ابتدایى و... به عهده مردان قرار داده شده است و وظایفى را كه ارتباطش با احساس، بیشتر از تعقّل است و زن، بهتر از مرد مى تواند از عهده آن برآید; مانند پرورش و تربیت اولاد و آشنا كردن آنها به وظایف اجتماعى، تدبیر منزل و... مخصوص زنان قرار داده است.
از سوى دیگر، براى این كه عفت و عصمت زن اهمیت بسیارى دارد، خداوند متعال، بعضى از كارهاى اجرایى، مانند امامت، قضاوت و... را كه سر كار انسان با نامحرمان بسیار است به عهده مردان گذاشته و جلوتر ایستادن مردها از خانم ها در نماز هم كه در بعضى روایات به آن اشاره شده است ممكن است به همین جهت باشد. عفّت زن اقتضا مى كند كه عقب تر از مرد بایستد.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط * pary *
چرا اگه دستاتو این مدلی بگیری یا پاهاتو چه می دونم درست کنار هم جفت نکنی نمازت درست نیست ؟
ببینید نماز یکسری واجبات داره ، یکسری مستحبات داره
برای زنان مسئله پوشش هم هست.
واجبات نماز که معلومه چیه. توی رساله های توضیح المسائل هم گفته شده.
اما مستحبات:
گاهی به اشتباه تعالیمی داده میشه که اگه یه کار مستحبی رو انجام ندی نماز باطله!
یعنی آگاهی ندارند که اون کار مستحب هست یا واجب یا ...
مثلا جفت کردن پاها واجب نیست. اما چیزی که هست اینه که برای زنان بهتره که پاهاشون از حالت عادی به هم نزدیکتر باشه. و برای مردان هم مستحبه که بین پاهاشون چهار انکشت فاصله باشه.
تا ایستادن ها و حالت انسان در برابر خداوند یک خضوع و خشوع خاصی به خودش بگیره.
نه اینکه پاها رو هر جور که می خواهیم بگذاریم
شاید دیده باشین گاهی باز گذاشتن فاصله پاها در نماز زیبا نیست.
چرا من نبایدم با خدای خودم فارغ و به دور از این قواعد و قوانین و فرمولا ارتباط برقرار کنم ؟
چرا نباید با زبون قلبم باهاش حرف بزنم ؟
خداوند راه ارتباط ما با خودش رو محدود نکرده
ما می تونیم هر جور دوست داریم با هر زبانی که دوست داریم با خدا ارتباط برقرار کنیم.
اما اینکه نماز خوندن باید دارای این قواعد و قوانین باشه از حکمت های الهی هست.
یعنی از ما اینطور خواسته شده که حتما اینطوری نماز بخونیم.
اما معناش این نیست که دیگه جور دیگه ای نمیشه ارتباط برقرار کرد.
بلکه ما نماز رو می خونیم و مثلا می تونیم بعد از نماز یا هر وقت دیگه ای که حال معنوی خوبی داریم ، بنشینیم و با خدا مناجات کنیم و راحت و هرجور که دوست داریم حرف بزنیم...
هر جا، هر زمانی هر طور...
رابطه عاشق و معشوق میگه:
وقتی می خوای با معشوق خودت حرف بزنی بهترین زمان رو با بهترین شرایط و بهترین مکان رو انتخاب کنی که از با هم بودن لذت بیشتری ببری.
اگه بین من و خدا رابطه عاشقی بود....
چرا فقط توو نماز باید سجده کنم ولی وقتی عظمت یه کوه رو می بینم ، دریا رو می بینم اونوقت سربه سجده نیارمو از خدا تشکر نکنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اتفاقا تعالیم دینی ما میگه هر وقت که خواستی می تونی به درگاه الهی سجده کنی
وقتی که می خواس شکر گذاری کنی
وقتی به عظمت خدا پی می بری
کسی نگفته که فقط باید توی نماز سجده کنی
اتفاقا روایتی از پیامبراکرم ص هست که می فرماید:
من رو با زیاد سجده کردن و سجده های طولانی کمک کنید.
چون سجده کردن به درگاه الهی دماغ شیطان رو به خاک می ماله
هر وقت که انسان احساس کنه که دوست داره سجده کنه و اینکار رو انجام بده
مسلما به خدا نزدیک و نزدکی تر شده و از شیطان دورتر و دورتر...
سلام از کجا مطمعن باشیم یک کسی واقعا یه جایی اینایی که بهش میگمو نمیفهمیم براش مهمه و داره بهش گوش میده ما که چیزی نمیدونیم ضمنا من که وقتی نماز میخوندم بیشتر میترسیدم تا احساس آرامش داشته باشم چون فکر میکنم چیزایی غیر از چیزایی که میشناسیم هم وجود داره و کلی سئوال دیگه که فکر میکنی زندگیت پوچه که بیشتر احساس افسردگی میکنی وقتی فکر میکنی اگه زمانی هم درست نباشه اینم که میگن برای این که از دنیا دل بکندی وقتی اینقدر دلتونو برای جایی که ازش خبر نداری ببازی چرا توی این دنیا بیایو از چیزی کوتاه بیای منظور اینه که چرا فکرکنی توقعت کم میشه چرا نیایو فقط همینطوری صحبت کنی بدون این که چیزی بدونی تا نگران چیزی هم نباشی
دوست خوبمنقل قول:
نوشته اصلی توسط sadkfafjn
با هر طریقی که فکر می کنی به تو آرامش می ده و نمی ترسی با خدا حرف بزن ، به قول معروف :
هیچ آدابی و ترتیبی مجوی
هر چه می خواهد دل تنگت بگو
و مطمئن باش خدا اونقدر حکیمه که هیچ کارش بدون حکمت نیست پس هیچوقت دچار پوچی نشو به آینده امیدوار باش به جایی بهتر از این سرایی که اکنون هستی ، عاشقانه خدا رو دوست داشته باش.
اقامه نماز فلسفه اش به نظر من در معنی اقامه ان است که به معنی ایستادگی کردن است نه ایستادن پس منظور از نماز ایستادگی در صفات ثبوتیه ان و سلبیه ان است که در سوره معارج بطور کامل توضیح داده شده است با اینحساب اقامه نماز ایستادگی کردن حتی بصورت نشسته و به معنی فکر کردن هم میباشد که مصداق قل اعظکم بواحده ........ثم تتفکروا میباشد.
نماز یک موضوع شخصیه و نباید ملاک قضاوت برای خوب یا بد بودن یک فرد قرار بگیره.
اون چه که عبادت رو برای یک فرد با ارزش میکنه احساس اعتمادی هستش که به خدا داره(اینکه چقدر بخواد که به خدا پناه ببره) و به مسلمان بودن یا مسیحی یا یهودی و زرتشتی بودنش ربطی نداره!
به نظر من نماز تنها یکی از انواع عبادت هستش و البته بهترینش باید باشه!
نوع های دیگه عبادت روزه گرفتن و مناجات و ذکر و قربانی کردن و کمک کردن به خلق خداست که البته اینا بین 4 دین اصلی مشترک هستش!
مرسی[golrooz]
به نظر منم نماز بیشتر به خاطر نیاز خودمون به خداست..
خدایی که ما رو آفریده ،چه کسی شایسته تر از خالقمونه که واسش رکوع و سجود کنیم؟!
آرامشی که نماز بهم می ده هیچ جای دنیا پیداش نکردم...
وقتی میری سجده یعنی سر تو میگذاری رو شونه های خدا جون و می گی الله من، من فقط سر بندگی به درگاه تو فرود میارم نه کس دیگه ایی..
به نظر من نزدیک شدن به خدا و اینکه برای چند لحظه هم که شده از زندگی دنیوی خارج یشیم و به اصلمون برگردیم شاید یادمون نیاد ولی هیچکدوممون به اینجا تعلق نداریم شاید واسه همینه که گاهی اوقات الکی دلمون میگیره شاید دلمون واسه خونه ای که حتی تصوری ازش نداریم تنگ میشه.
نزیدک شدن به خدا و دوری از گناهان...
به صورت خیلی ساده:
نماز تشکر از خداست.
ولی در مورد نماز روایات وآیاتی نیز وجود دارد.
از جمله :
1_الصلاه عمود الدین(نماز ستون دین است).(پیامبر(ص))
2-در صورتی که نماز قبول شود همه ی اعمال قبول شده است.ودر غیر این صورت بقیه ی اعمال پذیرفته نیست.(پیامبر(ص))
3-فویل للمصلین الذین هم فی صلاتهم ساهون(وای بر نمازگذارانی که در نماز خود سهو دارند ./در این رابطه امام صادق می فرمایند شفاعت ما اهل بیت نصیب کسانی که نماز را سبک می شمارند نمی شود.)
4-اولین چیزی که در قیامت مورد سوال قرار می گیرد نماز است.(پیامبر (ص))
5-پیامبر (ص)فرمودند:بی رقبتی و مشتاق نبودن برای عبادت خدا در حال نماز از سستی و ضعف ایمان است.
6-پیامبر (ص)فرمودند:فاصله ی بین بندگی و کفر نماز است.
و....
در پایاننماز راهی به سوی کمال و انسانیت
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
نمیدونم چی بگم بچه ها همه چیزو گفتن فقط یه نکته میگم به سخن دوستمون هم اشاره میکنم :
در نماز دو مسئله خوف و رجاء(که باعث آرامش میشه) همیشه باید برقرار باشهنقل قول:
نوشته اصلی توسط * Pary *
بنده احساس میکنم دوستان بیشتر به مسئله آرامش توجه میکنن و از خوف غافل میشن و حال آن که اگر بگیم نماز دو رکن(معنوی) داره یکیش ترس و دیگری امید است هر دو باهم و الا این خانه ویران خواهد شد.
ترس(خوف) از مقام الهی از جایگاه خطیری که درش ایستادی از اعمال گناهی که انجام دادی یا حتی اعمالی که انجام دادی و بهش میبالی از حق الناسهای گردنت که نمیدانی و میدانی از گمراه کنندگی شیطان و دامهای پیش رو از غضب الهی از امن بودن از مکر الهی و ......
امید(رجاء) تنها به رحمت پروردگار به عفوش به پوشانندگی اش(غفران) به .....
به هر حال با این دوبال هست که انسان میتونه در نماز عروج کنه و الا کبوتر با یک بال چه میخواهد بکند؟
پس دوست عزیز هم بترس هم امید داشته باش نماز فقط برای امید نیست فقط برای ترس هم نیست برای هر دو است.
التماس دعا
اینم ساده میگم: اگر به خدا حال بدیم خدا هم به ما حال میده.نقل قول:
نوشته اصلی توسط مصطفی
[/quote]
خدا را همانند دیگر موجودات بپرستیم!؟ این خلاف توحید است. پرستش خاص خداوند است نه موجودی دیگر که بخواهیم صحبت از همانندی یا حتی شبیه بودن کنیم...
حال بدیم!؟ این چه طرز حرف زدن در مورد خداونده!؟ خوبه در مورد خالقمان کمی ادب و عفت کلام داشته باشیم...
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط A.L.I
علی آقا منظور اینه که انسان هم همانند سایر موجوداتی که خداوند رو ستایش می کنند باید خدا رو ستایش و بندگی کنه.
به نظرت سایر موجودات خداوند رو عبادت نمی کنن ؟
اگه کمی با دید مثبت تر مطالب رو بخونی دچار شک و شبهه نمی شی ..!
موفق باشی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
الرعد : 15 وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ ظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ
النحل : 49 وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ دابَّةٍ وَ الْمَلائِكَةُ وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ
الإسراء : 44 تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ إِنَّهُ كانَ حَليماً غَفُوراً
التماس دعا
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط مصطفی
مصطفی جان باید می نوشتی ما هم همانند دیگر موجودات خداوند را می پرستیم... ولی خودت بخون نوشتی همانند دیگر موجودات خب مشخصه که جور دیگه برداشت میشه...
بهرحال در نوع نوشتن باید بیشتر دقت بشه.
شما هم موفق باشی
نماز میخواندم بنا بر تکلیف
میخواندم از ترس هایی که معلم مرا از هیمه های سوزان به نماز وامیداشت
می خواندم از از دعای مادر که می ترسید به خاطر نماز نخواندنم بازجویی اش نکنند .
می خواندم تا مادر بزرگو عمه جان مرا عقبت به خیر بپندارند .
می خواندم ، بزرگتر شده بودم تا با حوریان بازی کنم در حیاط بهشت .
می خواندم تا کاخ هایی از طلا برایم بسازنند .
خواندم - نخواندم - خواندم - نخواندم ((((((( وای بر کسانی که سبک می شمارند نماز را ) خواندم و باز از ترس
می خواندم تا مغضوب نشود خدا . خواندم تا بد نیاورم .
می خواندم بیشتر خواندم تا اوضاع کمی بهتر شود .
می خواندم و می ترسیدم ............................. عادت ترس روزمرگی !
در خلوت در جایی که که کارم گیر بود ، همه بودند هیچ کس نبود ، کمکم کرد بی چشم داشت بی دعا و نماز اضافه .
فکر کردم دوستم دارم بی هیچ شرطی و هیچ نیازی
این منم که به دو نیاز دارم
این منم که می توانم لحظاتی چند دل ببرم از دنیا و مردمانش
همین جاست از رگ گردن نزدیک تر
نه برای من مسلمان شیعه او برای همه هست
نماز برای هر دین وآیین هست برای هرکس به شیوه ایی تا دل و جان ارام گیرد .
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
چرا ما اینطوری برداشت نکردیم؟؟!(واقعا برام سواله نه این که بخوام توبیخ کنم ها) اتفاقا دقیقا منظور جناب مصطفی رو فهمیدمنقل قول:
نوشته اصلی توسط A.L.I
به هر حال ......
التماس دعا
همه حرفهای خوب رو دوستان فرمودند ... فقط این رو می تونم بگم اگه یک روز نماز نخونم کارم تمومه وخواسته بزرگم از خدا اینه که یه روزی برسه وقتی به نماز می ایستم ذهنم از تعلقات دنیوی پاک بشه و با خلوص تمام در برابر خدا باستم......
سلام
من فکر میکنم آدما با نماز خوندن یک انرژی عجیب و زیادی رو به دست می یارن وقتی نماز می خونی ذهنت آروم میشه یک احساس سبکی به خصوصی می کنی احساس خوشبختی به خاطر داشتن چنین خدایی احساس می کنی خدا داره نگات میکنه و خوشحاله وبیشتر دوست داره . ذهنت باز میشه و میتونی بهتر فکر کنی .
سلام مهدی جان منظور اینه:نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهدی عباسزاده
عفو لازم نیست اعدامش کنید.
این جمله 2 جور برداشت میشه اگر و اگر یک کاما گذاشته بشه مقصود جمله کاملاً تغییر خواهد کرد.
عفو، لازم نیست اعدامش کنید.
عفو لازم نیست، اعدامش کنید.
دیدید چه قدر تفاوت معنایی دارد؟ [cheshmak]
نماز خوندن فقط براي عبادت نيست!من تفکرم اينه مسيحيان عزيز معمولا پيش روحانيونشون ميرن و گناهي که کردن رو بهش ميگن و... اما وقتي ما پس از نماز شايد براي بعضيا برخاسته از اجبار ميشينم و باخدا حرف ميزنيم سبک ميشيم!بالاخره آدمي حرفايي داره که نميتونه به هرکسي بگه از اين طريق دلش آروم ميشه!يکي از دوستام تعريف ميکرد يکي از فاميلاشون خيلي خاطي هست ولي نمازشو ميخونه و همين باعث ميشه خيلي از کارارو نکنه !!
ممنونم از حضور و نظرتوننقل قول:
نوشته اصلی توسط Nil0far
دقیقا نسبت به همین عبارتی که bold کردم آیه قرآن هم هست که می فرماید:
نماز انسان رو از فحشا و منکر (بدی ها) باز می دارد.
ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر (سوره عنکبوت آیه 45)
یعنی هر چقدر که ما به نمازمون اهمیت بدیم همون قدر هم در ترک بدی ها و گناه موفقیم...