پاسخ : اعــــــــترافاتی از جنس واقعیــــــــت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
رضوس
خالی رو چطوری میبندن؟؟؟؟؟؟[nishkhand]
حتما نباید یه چیزی توش باشه تا بشه بستش؟؟؟؟؟؟؟[khande]
اختیار داری شکست نفسی میکنی!
شما که دراین زمینه استادی...
چرا اتفاقا یکسری حقایق ناگفته توش نهفته ست که شما نمیگی و هی سعی داری خودتو بچه خوبو آرومی جا یزنی!
ولی با ما به از این باش که با خلق جهانی...
زودتر 1-2 تا اعتراف رو کن وگرنه بچه ها رو بسیج میکنم همه بهت منفی بدن!!! [khande]
خخخخخخخ
دیشب مجید خان تو انتقاد گفت چرا بهم منفی ندادی تا به حال؟ جات خالی یک منفی تپل بهش دادم همون لحظه! [nishkhand]
انقدر چسبید که نگو! [khande]
خب، اعتراف؟
پاسخ : اعــــــــترافاتی از جنس واقعیــــــــت
الآن میخوام یه اعتراف کنم: !!!
همین امروز رفتم تست آزمایشی کنکور دادم ... درصدام جالب نیس... :(
به والدین ِ مهربان این کارنامه نشون داده نخواهد شد ...:d
پاسخ : اعــــــــترافاتی از جنس واقعیــــــــت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
kamel1995
سعید جون راضی ام ازت ...:x
کلا منم اینجوریم ... صاف و ساده
خدا از سادگى كمتون نكنه [nishkhand][bamazegi]
خدا در دنيا دو بنده سر به زير آفريد : يكيش شما بوديد ، يكيش عمو [entezar]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
رضوس
خالی رو چطوری میبندن؟؟؟؟؟؟[nishkhand]
حتما نباید یه چیزی توش باشه تا بشه بستش؟؟؟؟؟؟؟[khande]
خدمت تون عارضم كه خالى رو ميشه به راحتى بست [nishkhand]
ترفند داره [sootzadan] ولى از اونجايى كه شما خيليييييييييييييييييييييى سر به زير بودين ، نميگم تا بريد ياد بگيريد از اين سربه زيرى دربيايد [nishkhand]
پاسخ : اعــــــــترافاتی از جنس واقعیــــــــت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
masoume.a.92
اختیار داری شکست نفسی میکنی!
شما که دراین زمینه استادی...
چرا اتفاقا یکسری حقایق ناگفته توش نهفته ست که شما نمیگی و هی سعی داری خودتو بچه خوبو آرومی جا یزنی!
ولی با ما به از این باش که با خلق جهانی...
زودتر 1-2 تا اعتراف رو کن وگرنه بچه ها رو بسیج میکنم همه بهت منفی بدن!!! [khande]
خخخخخخخ
دیشب مجید خان تو انتقاد گفت چرا بهم منفی ندادی تا به حال؟ جات خالی یک منفی تپل بهش دادم همون لحظه! [nishkhand]
انقدر چسبید که نگو! [khande]
خب، اعتراف؟
یه دونه یادم اومد[nishkhand]
یه دفعه رفته بودم نون بگیرم بیام
توراه که داستم میومدم همینجوری کم کم میخوردم وقتی رسیدم خونه دیدم یکیش کم شده[sootzadan]
بعدش دم در هم یکیش افتاد رو زمین و پام رفت روش[esteress]
بعد اومدم داخل خونه جای شما خالی دیدم پنیر محلی رسیده چایی هم آماده
ناگهان دامن از دست برفت و شروع به خوردن نون و پنیر و گردو وچایی نمودیم[nishkhand]
چشمتون روز بد نبینه از اون تعدادی که گرفته بودم 4 تا بیشتر نمونده بود[sootzadan][khande]
دیگه وقتی بابا برگشت خونه دید نمیشه خودش رفت دوباره نون گرفت و اومد[khande]
پاسخ : اعــــــــترافاتی از جنس واقعیــــــــت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
*fatima*
خدا از سادگى كمتون نكنه [nishkhand][bamazegi]
خدا در دنيا دو بنده سر به زير آفريد : يكيش شما بوديد ، يكيش عمو [entezar]
خعلی ممنون:d
آره دیگه ... البته یه چن تا دیگه هم آفریده ... ولی گل ِ سر سبدشون ما دو تاییم ... ریا نشه ها
عمو؟ ... سعید رو می فرماین؟
پاسخ : اعــــــــترافاتی از جنس واقعیــــــــت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
*FATIMA*
خدا از سادگى كمتون نكنه [nishkhand][bamazegi]
خدا در دنيا دو بنده سر به زير آفريد : يكيش شما بوديد ، يكيش عمو [entezar]
برادرم و این جاسوس رخنه گر رو جا انداختی[khande]
خدمت تون عارضم كه خالى رو ميشه به راحتى بست [nishkhand]
ترفند داره [sootzadan] ولى از اونجايى كه شما خيليييييييييييييييييييييى سر به زير بودين ، نميگم تا بريد ياد بگيريد از اين سربه زيرى دربيايد [nishkhand]
ما کلا نگاهمون از گل قالی بالاتر نمیاد[nishkhand]
پاسخ : اعــــــــترافاتی از جنس واقعیــــــــت
با منم دوست میشین؟(امتیاز می خوام)
پاسخ : اعــــــــترافاتی از جنس واقعیــــــــت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
رضوس
یه دونه یادم اومد[nishkhand]
یه دفعه رفته بودم نون بگیرم بیام
توراه که داستم میومدم همینجوری کم کم میخوردم وقتی رسیدم خونه دیدم یکیش کم شده[sootzadan]
بعدش دم در هم یکیش افتاد رو زمین و پام رفت روش[esteress]
بعد اومدم داخل خونه جای شما خالی دیدم پنیر محلی رسیده چایی هم آماده
ناگهان دامن از دست برفت و شروع به خوردن نون و پنیر و گردو وچایی نمودیم[nishkhand]
چشمتون روز بد نبینه از اون تعدادی که گرفته بودم 4 تا بیشتر نمونده بود[sootzadan][khande]
دیگه وقتی بابا برگشت خونه دید نمیشه خودش رفت دوباره نون گرفت و اومد[khande]
احسنت... [khande]
بهت امیدوار شدم... [nishkhand]
شما احتمالا قدیما بهداشتیار مدرسه نبودی؟ [nishkhand]
خب بازم بگو جناب سر به زیر! [taajob]
از اون روزهایی که به خاطر کارات تو مدرسه والدینت رو احضار میکردن! بعد تو سعی میکردی ماست مالی کنی..........[sootzadan]
میگم احیانا اونی که رفت زیر پاتو با چای و پنیر خوردی؟ [khande]
پاسخ : اعــــــــترافاتی از جنس واقعیــــــــت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
setareh92
با منم دوست میشین؟(امتیاز می خوام)
یعنی چون امتیاز می خوای باهات دوس شیم ؟؟؟؟؟
با معرفت ...
پاسخ : اعــــــــترافاتی از جنس واقعیــــــــت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
*FATIMA*
چى شد ؟!؟!؟!؟!؟! [nadanestan]
اومدين اعتراف كنين نه كه افتخار كنين [nishkhand]
كارهايى كه در گذشته و يا در حال كردين و از چشم بقيه پنهون كردين رو بگين
مثلاً چند دفعه سر مردم رو شكوندين و در رفتين و امثال ...
شما در رابطه با ما چه فکر میکنید ! سر بچه ی مردم روووو ! فاطیما خانوم اگر خاطره ی اینطوری دارید بگید لازم نیس که ما قضیه رو پیش بکشیم که ![nishkhand]
من چند سال پیش وقتی دبیرستان بودم یه دوره ای خیلی تنبل شدم و دور شدم از درس !
تو اون مدت هروقت میدیدم وضع خطری هست و امتحان یا مورد دیگری در کمین است !
به شدت سرم درد میگرفت نه اینکه سابقه ی میگرن هم داشتم ! دست ام رو میگرفتم به سرم و با یه وضع رو به موت ی میرفتم پیش مدیر و از مدرسه بیرون می رفتــــــم !
البته واقعا به خاطر این کار فکر کنم بدنم خیلی در مضیقه افتاد چون هر دفعه که سرم درد میگرفت دفعه های بعدی مدیر یه استامینوفن 500 میداد ببینه خوب میشم !
اما نمیدونم چرا سرم خوب نمی شد ! یه جورایی استامینوفن برای میگرنی ها شکلات حساب میشه ![nishkhand][bamazegi]
(دیگه ببخشید استارتر که مربوط به موضوع تاپیک نبود[sootzadan])