دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 10 از 13 نخستنخست 12345678910111213 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 91 تا 100 , از مجموع 124

موضوع: ㋛㋛ خاطراتی از جنس آمپول ㋛㋛

  1. #91
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    Neurology
    نوشته ها
    814
    ارسال تشکر
    2,166
    دریافت تشکر: 2,289
    قدرت امتیاز دهی
    155
    Array

    پیش فرض پاسخ : ㋛㋛ خاطراتی از جنس آمپول ㋛㋛

    این بار تنها نبودم یکی از رفقا رو اغفال کرده بودم که با هم بریم دنبال پژوهش.
    رفتیم اتاق جناب آقای دکتر.که راجع به طرحمون صحبت کنیم هنوز حرفمون به یک جمله نرسیده بود که دکتر جان فرمودن معدل ترم قبلتون چند بوده؟
    خوشبختانه رفیق زرنگی کرد وپرسید چطور مگه؟
    دکتر فرمودن آخه ما کارامونو با معدلهای بالای 18 میکنیم خوشبختانه معدلای ما اندکی بالای 18 بود.که ناگهان صدای شیرین موبایل دکتر گوشمون رو نوازش داد و ما فهمیدیم خصوصیه و محترمانه رفتیم بیرون.منشی دکتر که شاید دلش برای ما سوخته بود گفت:"شما رو کسی معرفی کرده؟"ما بندگان بیچاره خدا با یک کم صحبت فهمیدیم کار پژوهشی درگرو داشتن رابطه و ضابطه از نوع قویست.یک کم منتظر بودیم که دکتر در اتاق رو باز کرد به منشی گفت کار مهمی پیش اومده و بدون خداحافظی تشریف بردن.
    منشی دلسوز بیشتر با ما حرف زد و گفت خودتونو درگیر اینکارا نکنید سالای آخر که مجبور شدید اساتید راهنما همکاری لازم رو میکنن.
    ما هم که عاشق کار اجباری!تشکر کردیم و نفهمیدیم اتاقی با نام زیبای پژوهش چرا چنین جایگاهیه.
    البته جای شکرش باقیه چند وقت پیش در اخبار خوندم که یه دانشجوی مقطع دکترا یه دانشگاه همسایه که معروفه رشته شیمی با استادش راجع به مشکلای مالی طرحش حرف زده استاد هم که شاید نمیدونسته مشکل مالی چیه گفته به من چه برو بمیر.
    دانشجو هم با سیانور خودکشی کرده.
    http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=9293
    فعلا تمومه هنوز تجربه ی دیگه ای تولید نشده.
    ممنون حوصله کردید و خوندید.
    ویرایش توسط پژواک : 6th September 2010 در ساعت 10:42 PM
    Nearly one million people die from malaria each year, mostly children younger than five years old.
    این چه استغناست یارب وین چه قادر حکمتست؟
    کاین همه زخـــــــم نهان است و مجال آه نیست

  2. 3 کاربر از پست مفید پژواک سپاس کرده اند .


  3. #92
    یار همیشگی
    نوشته ها
    4,745
    ارسال تشکر
    13,936
    دریافت تشکر: 12,415
    قدرت امتیاز دهی
    766
    Array

    پیش فرض پاسخ : ㋛㋛ خاطراتی از جنس آمپول ㋛㋛

    راهنمایی و دبیرستان رو تو سمپاد بودم جایی که 7 سال گفتند و شنیدیم که تیزهوشیم (شاید نبودیم ولی اینطوری می گفتن !) جو مدارس سمپاد رو فقط خود سمپادیا می دونن ، برخلاف تصور همه اونجا فقط درس نیست ، تفریح هست در حد تیم ملی اسپانیا !
    چه خاطراتی داشتیم
    سال دوم دبیرستان چند تا از بچه ها رفتن ماشین معلم زیست مون رو پنچر کردن چون شیرینی ماشینشو نداد
    چقدر کیف می داد وقتی نزدیکای چهارشنبه سوری ترقه رو تو کلاس می ندازیم و وقتی ناظم میومد ، دودی بود که تو کلاس راه افتاده بود ، چقدر باحال بود که هیچ کی لو نمی داد کی بوده
    هیچ وقت یادم نمی ره که سر کلاس آمار وقتی معلم داشت پای تخته می نوشت ، دوتا از بچه ها داشتند تو کلاس توپ بازی می کردن !!
    خیلی خاطره دارم خیلــــــــی
    شاید یکی از قشنگ ترین خاطرات ، روزی بود که یکی از معلمامون که بهش گیر داده بودیم که بستنی بده بهمون ،و اونم تا به حال آب از دستش نمی چکید ، بهمون بستنی داد . شرط دادن بستنی این بود که ما از خونمون ظرف بیاریم ، من و یکی دیگه از دوستام هماهنگ کردیم فردا صبحش ساعت 7 صبح همه ظرف اورده بودن ! یکی قابلمه اورده بود
    معلم مون ازمون فیلم گرفت ، و اون فیلم رو هر سال به شاگرداش نشون می ده

    واقعا دوران شیرینی بود


    وارد دانشگاه که شدم ، با یه جو کاملا متفاوت مواجه شدم ! ترم اول که افسردگی حاد گرفته بودم

    با دوستای سمپادیم که حرف می زدم ، همه همین مشکل رو داشتن ، ولی خب من خیلی بیشتر داشتم چون جو دانشکده ما خیلی بده خیـــــــــلی

    ماه اول رفتیم پیش یکی از اساتید داشنکده مون ( یعنی به ما گفتن این خیلی استاد خوبیه و راهنمایی تون می کنه و اینا ) در کمال ناباوری ، از اتاق محترمانه ما رو پرت کرد بیرون !!!!

    از این اتفاقات زیاد افتاد ولی خب بالاخره راه حلشو پیدا کردم
    تونستم با این مشکل کنار بیام
    حالا شما فک می کنین راه حل چیه؟

  4. 5 کاربر از پست مفید AvAstiN سپاس کرده اند .


  5. #93
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    Neurology
    نوشته ها
    814
    ارسال تشکر
    2,166
    دریافت تشکر: 2,289
    قدرت امتیاز دهی
    155
    Array

    پیش فرض پاسخ : ㋛㋛ خاطراتی از جنس آمپول ㋛㋛

    نقل قول نوشته اصلی توسط PlaCebo نمایش پست ها

    شاید یکی از قشنگ ترین خاطرات ، روزی بود که یکی از معلمامون که بهش گیر داده بودیم که بستنی بده بهمون ،و اونم تا به حال آب از دستش نمی چکید ، بهمون بستنی داد . شرط دادن بستنی این بود که ما از خونمون ظرف بیاریم ، من و یکی دیگه از دوستام هماهنگ کردیم فردا صبحش ساعت 7 صبح همه ظرف اورده بودن ! یکی قابلمه اورده بود
    این رو گفتید یاد بهترین دبیرمون افتادم هر وقت حرف بستنی میشد میگفت باشه یه بستنی میخرم خودم لیس اولشو میزنم شما هم هرکدوم یه لیس بزنید.
    چقدرم جریمه میشدیم.جریمه ها هم به قول خودش میداد لبو فروش
    و اما راه حل:
    من که تصمیم گرفتم با دوستای قبلی کارخونه بزنیم درسم ولش.
    اما برای دیگران کوکتل مولوتوف خوب جواب میده اگه همیشه یک کم داشته باشید میشه به اهداف پلیدتون برسید.
    Nearly one million people die from malaria each year, mostly children younger than five years old.
    این چه استغناست یارب وین چه قادر حکمتست؟
    کاین همه زخـــــــم نهان است و مجال آه نیست

  6. 3 کاربر از پست مفید پژواک سپاس کرده اند .


  7. #94
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    ریاضی 2
    نوشته ها
    334
    ارسال تشکر
    206
    دریافت تشکر: 523
    قدرت امتیاز دهی
    28
    Array

    Arrow پاسخ : ㋛㋛ خاطراتی از جنس آمپول ㋛㋛

    نقل قول نوشته اصلی توسط placebo نمایش پست ها
    ماه اول رفتیم پیش یکی از اساتید داشنکده مون ( یعنی به ما گفتن این خیلی استاد خوبیه و راهنمایی تون می کنه و اینا ) در کمال ناباوری ، از اتاق محترمانه ما رو پرت کرد بیرون !!!!
    از این اتفاقات زیاد افتاد ولی خب بالاخره راه حلشو پیدا کردم
    تونستم با این مشکل کنار بیام
    حالا شما فک می کنین راه حل چیه؟
    حتماً راه حل خوبی ارائه کرده بودین. فکر کنم که به نقطه ضعفش حمله کردین نه؟؟؟؟؟؟؟
    آنکه هفت اقليم عالم را نهاد --- هر کسی را آنچه لايق بود داد.

  8. 2 کاربر از پست مفید امین_بد سپاس کرده اند .


  9. #95
    یار همیشگی
    نوشته ها
    4,745
    ارسال تشکر
    13,936
    دریافت تشکر: 12,415
    قدرت امتیاز دهی
    766
    Array

    پیش فرض پاسخ : ㋛㋛ خاطراتی از جنس آمپول ㋛㋛

    راه حل این بود که سعی کردم چیزهایی که رو اعصابمه (مثلا بعضی رفتارای همکلاسیام ) رو سعی کنم کمتر بهشون توجه کنم
    وقتی از اساتید دانشکده خودمون نامید شدم ، رفتم سراغ اساتید دانشکده پزشکی با اونا طرح برداشتم
    یه چیزی هم از تجربیاتم بگم
    تا حد امکان سعی کن مجری طرح باشی نه همکار
    چون وقتی همکار طرحی ، اسمت همکاره ها ولی همه کارا پای توئه

    همزمان با یکی از اساتید دانشکده خودمون هم صحبت کردم ، درک می کرد ( البته 20% رو ) ولی به هر حال یه طرح داد بهم ( طرحش بد نبود ، کلا این مدل طرح ها رو به دانشجو های سالای 4 به بعد می دادند ولی خب چون من صادقانه رفتم هدفمو گفتم ، به من داد این طرح رو )

    همزمان رفتم دنبال اساتید دانشکده پزشکی که بتونم با اونا طرح بردارم
    از طریق کمیته تحقیقات رفتم با یکی از اساتید گروه پوست ، یه طرحی در ارتباط با سالک رو پیشنهاد داد و الان در مرحله تصویب پروپوزالیم
    یه بار رفتم گروه فارماکولوژی ، همکار یه طرح شدم ، کار با حیوان بود ، عملا در اون طرح همه کارا رو ما کردیم ولی بازم اسممون همکار بود نه مجری! ولی خب در اون طرح خیلی چیزا یاد گرفتم که به نظرم می ارزید .

    همزمان وارد کارای آموزشی هم شدم ، دبیر استعداد درخشان دانشکده شدم ، با یه گروهی باهم یه کارگاه رو برگزار کردیم ( یعنی سرچ کردیم در ارتباط با موضوع و بعد ترجمه بعد سرجمع بندی و آخر کارگاه شد و یه کتاب هم می شه )

    خیلی کارای دیگه هم هست که می گذرم ازشون
    قصدم از این حرفا و عنوان این مطالب فقط و فقط این بود که بگم می شه حرکت کرد ، من هم روز اول ، ترم اول فک می کردم نمی شه ، نیست ، منم این حسی رو شما و خیلیای دیگه دارن الان تجربه کردم ولی وقتی تصمیم گرفتم که تلاش کنم ، شروع کنم ، از در و دیوار هم کمک میومد این در حالی بود که همین افرادی که کمکم کردن ، خیلیاشون سنگ های بزرگی رو قبلا جلو پام انداخته بودن .

    اگه هدفت واقعا پیشرفت کردنه باید بری ، مطمئنا هزاران راه هست که تو فقط 10 تاشو رفتی



  10. 6 کاربر از پست مفید AvAstiN سپاس کرده اند .


  11. #96
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    Neurology
    نوشته ها
    814
    ارسال تشکر
    2,166
    دریافت تشکر: 2,289
    قدرت امتیاز دهی
    155
    Array

    Smile پاسخ : ㋛㋛ خاطراتی از جنس آمپول ㋛㋛

    نقل قول نوشته اصلی توسط placebo نمایش پست ها
    راه حل این بود که سعی کردم چیزهایی که رو اعصابمه (مثلا بعضی رفتارای همکلاسیام ) رو سعی کنم کمتر بهشون توجه کنم
    وقتی از اساتید دانشکده خودمون نامید شدم ، رفتم سراغ اساتید دانشکده پزشکی با اونا طرح برداشتم
    یه چیزی هم از تجربیاتم بگم
    تا حد امکان سعی کن مجری طرح باشی نه همکار
    چون وقتی همکار طرحی ، اسمت همکاره ها ولی همه کارا پای توئه

    همزمان با یکی از اساتید دانشکده خودمون هم صحبت کردم ، درک می کرد ( البته 20% رو ) ولی به هر حال یه طرح داد بهم ( طرحش بد نبود ، کلا این مدل طرح ها رو به دانشجو های سالای 4 به بعد می دادند ولی خب چون من صادقانه رفتم هدفمو گفتم ، به من داد این طرح رو )

    همزمان رفتم دنبال اساتید دانشکده پزشکی که بتونم با اونا طرح بردارم
    از طریق کمیته تحقیقات رفتم با یکی از اساتید گروه پوست ، یه طرحی در ارتباط با سالک رو پیشنهاد داد و الان در مرحله تصویب پروپوزالیم
    یه بار رفتم گروه فارماکولوژی ، همکار یه طرح شدم ، کار با حیوان بود ، عملا در اون طرح همه کارا رو ما کردیم ولی بازم اسممون همکار بود نه مجری! ولی خب در اون طرح خیلی چیزا یاد گرفتم که به نظرم می ارزید .

    همزمان وارد کارای آموزشی هم شدم ، دبیر استعداد درخشان دانشکده شدم ، با یه گروهی باهم یه کارگاه رو برگزار کردیم ( یعنی سرچ کردیم در ارتباط با موضوع و بعد ترجمه بعد سرجمع بندی و آخر کارگاه شد و یه کتاب هم می شه )

    خیلی کارای دیگه هم هست که می گذرم ازشون
    قصدم از این حرفا و عنوان این مطالب فقط و فقط این بود که بگم می شه حرکت کرد ، من هم روز اول ، ترم اول فک می کردم نمی شه ، نیست ، منم این حسی رو شما و خیلیای دیگه دارن الان تجربه کردم ولی وقتی تصمیم گرفتم که تلاش کنم ، شروع کنم ، از در و دیوار هم کمک میومد این در حالی بود که همین افرادی که کمکم کردن ، خیلیاشون سنگ های بزرگی رو قبلا جلو پام انداخته بودن .

    اگه هدفت واقعا پیشرفت کردنه باید بری ، مطمئنا هزاران راه هست که تو فقط 10 تاشو رفتی


    واقعا خسته نباشید ولی آخه من خیلی زود ناامید شدم بعیده بتونم این کارا را بکنم چند وقت پیشم که سرچ میکردم یکی از ایده هام تو خارجه در حال اجراست.من قبلا سراغ یکی از استادای دندان رفتم ولی اخلاق خوش ایشان هم مثل استاد خودمون بود و بیشتر فرستادم دنبال نخود به رنگ سیاه.
    بازهم از راه حلتون ممنون.
    Nearly one million people die from malaria each year, mostly children younger than five years old.
    این چه استغناست یارب وین چه قادر حکمتست؟
    کاین همه زخـــــــم نهان است و مجال آه نیست

  12. کاربرانی که از پست مفید پژواک سپاس کرده اند.


  13. #97
    یار همیشگی
    نوشته ها
    4,745
    ارسال تشکر
    13,936
    دریافت تشکر: 12,415
    قدرت امتیاز دهی
    766
    Array

    پیش فرض پاسخ : ㋛㋛ خاطراتی از جنس آمپول ㋛㋛

    نقل قول نوشته اصلی توسط GreenFlame نمایش پست ها
    واقعا خسته نباشید ولی آخه من خیلی زود ناامید شدم بعیده بتونم این کارا را بکنم چند وقت پیشم که سرچ میکردم یکی از ایده هام تو خارجه در حال اجراست.من قبلا سراغ یکی از استادای دندان رفتم ولی اخلاق خوش ایشان هم مثل استاد خودمون بود و بیشتر فرستادم دنبال نخود به رنگ سیاه.
    بازهم از راه حلتون ممنون.

    نباید نامید بشین
    همیشه قدم اول سخته


  14. #98
    استعداد برتر سایت
    رشته تحصیلی
    معماری
    نوشته ها
    2,014
    ارسال تشکر
    10,146
    دریافت تشکر: 10,426
    قدرت امتیاز دهی
    25391
    Array
    SaSaMc2's: جدید25

    پیش فرض پاسخ : ㋛㋛ خاطراتی از جنس آمپول ㋛㋛

    سلام سلام

    دارم خودم رو آماده ميكنم واسه خاطره گويي



  15. کاربرانی که از پست مفید SaSaMc2 سپاس کرده اند.


  16. #99
    یار همیشگی
    نوشته ها
    4,745
    ارسال تشکر
    13,936
    دریافت تشکر: 12,415
    قدرت امتیاز دهی
    766
    Array

    پیش فرض پاسخ : ㋛㋛ خاطراتی از جنس آمپول ㋛㋛

    نقل قول نوشته اصلی توسط SaSaMc2 نمایش پست ها
    سلام سلام

    دارم خودم رو آماده ميكنم واسه خاطره گويي


  17. #100
    یار همیشگی
    نوشته ها
    4,745
    ارسال تشکر
    13,936
    دریافت تشکر: 12,415
    قدرت امتیاز دهی
    766
    Array

    پیش فرض پاسخ : ㋛㋛ خاطراتی از جنس آمپول ㋛㋛

    وزارت بهداشت خواست ارادتشو نسبت به من با اوردن اسمم در سواات امروز امتحان علوم پایه نشون بده ( یکی از گزینه های سوالات زبان placebo بود )

    مرضیه جون دستت درد نکنه
    ولی خداییش این چه امتحانی بود دادی دست ما ؟
    می خواستی کسی قبول نشه خب چه کاری بود ، می گفتی امتحان ندیم دیگه
    چرا این همه به خودت زحمت دادی عزیزم؟


  18. 3 کاربر از پست مفید AvAstiN سپاس کرده اند .


صفحه 10 از 13 نخستنخست 12345678910111213 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چرا ژاپن به توسعه تكنولوژي دست يافته است
    توسط *مینا* در انجمن قاره آسیا
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: 10th January 2013, 08:58 PM
  2. معرفت شناسي در انديشه استاد مطهري
    توسط آبجی در انجمن معرفت شناسی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 12th August 2010, 12:14 PM
  3. اعلام جزئيات نحوه استفاده از تسهيلات جديد در مورد خدمت وظيفه عمومي
    توسط Asghar2000 در انجمن اخبار و گزارش تصویری نظامی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24th June 2009, 10:02 PM
  4. آموزشی: ژنتیک و شبیه سازی
    توسط Mina_Mehr در انجمن ژنتیک
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th May 2009, 01:05 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •