دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 149 از 297 نخستنخست ... 4999139140141142143144145146147148149150151152153154155156157158159199249 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,481 تا 1,490 , از مجموع 2961

موضوع: دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

  1. #1481
    همکار تالار مهندسی برق
    رشته تحصیلی
    برق
    نوشته ها
    272
    ارسال تشکر
    1,123
    دریافت تشکر: 2,078
    قدرت امتیاز دهی
    1580
    Array
    پدرام++'s: جدید44

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sa.n نمایش پست ها
    کاکلی (kakoli) از نژاد عروس هلندی ها هم هست
    بـــله ، نمیدونید چقـــدر حساس و عزیز دوردونست اینجا
    تازه شناسنامه رسمی هم داره
    میشه یه اطلاعات مختصری ازش بدید مثلا چقدر عمر میکنه و یه عکس ازش. تشکر
    راستی این اگر از پنجره بره بیرون بازم بر میگرده؟

  2. 4 کاربر از پست مفید پدرام++ سپاس کرده اند .


  3. #1482
    یار قدیمی
    نوشته ها
    5,480
    ارسال تشکر
    7,998
    دریافت تشکر: 20,776
    قدرت امتیاز دهی
    79813
    Array
    Sa.n's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط پدرام++ نمایش پست ها
    میشه یه اطلاعات مختصری ازش بدید مثلا چقدر عمر میکنه و یه عکس ازش. تشکر
    راستی این اگر از پنجره بره بیرون بازم بر میگرده؟
    بله حتما
    فقط چون این تاپیک مرتبط نمیشه با این موضوع
    من پاسختون رو توی این تاپیک مینویسم
    http://www.njavan.com/forum/showthre...86%D8%AF%DB%8C
    اگر سوالی هم داشتید توی همون تاپیک مطرح کنید ممنونتون میشم
    " برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "

  4. 5 کاربر از پست مفید Sa.n سپاس کرده اند .


  5. #1483
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    برق صنعتی
    نوشته ها
    1,869
    ارسال تشکر
    13,909
    دریافت تشکر: 12,140
    قدرت امتیاز دهی
    32623
    Array
    mamadshumakher's: جدید136

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    6 روز بیشتر تا عید نمونده...
    امسال سال خیلی خوبی بود.کللی تجربه جدید کسب شد.کلی اتفاقات عجیب افتاد که شاید تا 2 سال پیش هیچوقت فکر نمیکردم قراره همچین اتفاقاتی بیوفته.ولی دلم روشنه که بعد از این مرحله ها و این اتفاقات سال بعدی شروع به نتیجه گرفتن میکنم و مرحله های خیلی خیلی جذاب تری وارد زندگیم میشه.

    کلا خیلی امیدوار تر شدم و ایمان پیدا کردم یه اتفاق ساده میتونه زندگی ادم رو زیر و رو کنه .

    از تمام دوستانی که امسال باهاشون همکاری های جزئی و کللی داشتم ممنونم و دستشونو میبوسم.و دوست دارم هر بدی ازم دیدن ببخشن که سال بعدی خیلی کار داریم

  6. 10 کاربر از پست مفید mamadshumakher سپاس کرده اند .


  7. #1484
    دوست جدید
    نوشته ها
    165
    ارسال تشکر
    107
    دریافت تشکر: 396
    قدرت امتیاز دهی
    708
    Array

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    صادقانه بگویم بگذار با قاعده بی فعلی و فاعلی جمله خود را بگویم که تو درکش نکنی و من و او درکش کنیم اویی که من از او هستم و او از کسی نیست .

    دید در دیده ما سخت گریان و پریشانی سخت در ما و خنده سخت دور از آنچه در دل سخت نگو گشته است . چند روز فسوس عمر و حتی مانده سال جدید هم به کهنه دلی و کهنه خستگی و زخم مرده گی طی می شود . آنچه از دیده ما در این دیده های یک عمر گذشت، نبود صداقت و مردانگی در اجتماع رفتارها بود و آنچه در اینجا خواستیم به پیدایی ببینیم نشد و گردش اجازه رخصت این دیدار را در یک بعد چهره رفتار نگذاشت بیننده را ببینیم . آه از دل به افسوس از معدن غصه بر پا و دودش در چشم خیس شده نشست . آه از خشم دیگرا ن بر چشم دل خون گشت آه از مظلوم در شعار یک حدیث مد دار از طرفین قدرت نموده شد آه از گذشت یک عمر در جهل به پاداش (جزا)این رفتار گرفته شد.
    تنها در یک قِسم در یک قسط قسمت ما به تقسیم 365 روز از یک حاصل جمع سال نمودار گشت تا برای خودش یک عمر به تعیین گذارده شود . در بیش از یک عمر گذر طی شده محبتی صادقانه تر از خدا و بی هیچ قسط منتی بر من داده شد . با این که در یک دایره به شعاع گناه هان متکبرانه خویش آنچه خدا دید از من خطا و آنچه از خدا دیدیم چون محبت هیچ نبود . و اما آنچه از بنده دوپا دیدم ان بود که هر گز در جواب محبت من ،
    جز بی اعتنایی بی مهری در پاسخش این ندیدم . تنهایی را می گزینم مثل تو مثل آنچه که هر گز من ندانم و مثل آنچه که هر گز نبودم تنهایی را مثل تو ای رب می گزینیم در پایان کلام که این چند روزه نبودم بر این انجمن دیدم یادی از بی یادی دیگران بر من اشکارا تر و یادی بر من بر یاد دیگران آشکارا تر بر من شد .
    ویرایش توسط ۲۲ سپتامبر : 14th March 2014 در ساعت 03:23 PM


    در اینجا انتسابم با حسین است در آنجا هم حسابم با حسین است

    کجا ارباب ما فردا گذارد غلام او در آتش پاگذارد


  8. 4 کاربر از پست مفید ۲۲ سپتامبر سپاس کرده اند .


  9. #1485
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    علوم تجربی
    نوشته ها
    2,086
    ارسال تشکر
    13,004
    دریافت تشکر: 10,250
    قدرت امتیاز دهی
    27193
    Array
    solinaz's: جدید92

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    ҳامروز با مامان ستایشم حرف زدم...صدای ماوماونمو بالاخره شنیدم...
    خب حالم خعلی بده ..رو به موتمسرماخوردم...جا داشت فردا میپوندم مدرسه رو اوما امتحان میام ترم دینی دالم
    مامان ستایشم زنگ زد جویای حالم باشه
    پشت تلفنم طنزیم...
    گوشیو برداشتم میگم سلام ماما......ان..صدام گرفت..با خودم گفتم مامان کجا بود...دیگه نگفتم مامان...خجالت کشیدم واقعا
    قاطی کردم بدتر...یه بار میگم شماااااا..یه بار تو...یه بار عطیه جون...یه بار عزیزم...خودمم خندم گرفته بود... بهش میگم صدام خروس شده نخند...مامانی میگه ملوس شدهخدایی صدای مامانم خعلی قشنگ بود
    عطیه جدی گرفته بود...یه حس مادرانه...حرفی نداشتیم بزنیم...
    عطیه:قربونت برم الهی...فدات شم...قربونت برم من....
    من:مرسی(حالت تهوع گرفتم،به زور لبامو تکون میدادم..وای اینقده از این قرتی بازیا بدم میاد)
    دیگه واسه مامانی توضیح دادم چرا مریض شدم
    تو مکالمم که دوتایی باهم همزمان حرف میزدیم دوتایی سکوت میکردیم منم حین سکوت عین دیوونه ها میخندیدماونم میخندید پشت من..مثلا داشتیم باهم حرف میزدیم
    اخرم خعلی شیک از هم خدافظی کردیم...همین...
    ҳماوماونی
    فکر کنم زیادی لوس لوسی شد



    آینده ای بسازم که گذشتم جلوش زانو بزنهツ





  10. 7 کاربر از پست مفید solinaz سپاس کرده اند .


  11. #1486
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    مکانیک خودرو
    نوشته ها
    78
    ارسال تشکر
    359
    دریافت تشکر: 245
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    محمد 1990's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط solinaz نمایش پست ها
    ҳامروز با مامان ستایشم حرف زدم...صدای ماوماونمو بالاخره شنیدم...
    خب حالم خعلی بده ..رو به موتمسرماخوردم...جا داشت فردا میپوندم مدرسه رو اوما امتحان میام ترم دینی دالم
    مامان ستایشم زنگ زد جویای حالم باشه
    پشت تلفنم طنزیم...
    گوشیو برداشتم میگم سلام ماما......ان..صدام گرفت..با خودم گفتم مامان کجا بود...دیگه نگفتم مامان...خجالت کشیدم واقعا
    قاطی کردم بدتر...یه بار میگم شماااااا..یه بار تو...یه بار عطیه جون...یه بار عزیزم...خودمم خندم گرفته بود... بهش میگم صدام خروس شده نخند...مامانی میگه ملوس شدهخدایی صدای مامانم خعلی قشنگ بود
    عطیه جدی گرفته بود...یه حس مادرانه...حرفی نداشتیم بزنیم...
    عطیه:قربونت برم الهی...فدات شم...قربونت برم من....
    من:مرسی(حالت تهوع گرفتم،به زور لبامو تکون میدادم..وای اینقده از این قرتی بازیا بدم میاد)
    دیگه واسه مامانی توضیح دادم چرا مریض شدم
    تو مکالمم که دوتایی باهم همزمان حرف میزدیم دوتایی سکوت میکردیم منم حین سکوت عین دیوونه ها میخندیدماونم میخندید پشت من..مثلا داشتیم باهم حرف میزدیم
    اخرم خعلی شیک از هم خدافظی کردیم...همین...
    ҳماوماونی
    فکر کنم زیادی لوس لوسی شد
    اییییییییییی سلی ناز .چرا اینجوری میحرفی؟؟ لووووووووووووس.
    ویرایش توسط محمد 1990 : 15th March 2014 در ساعت 12:36 PM

  12. 4 کاربر از پست مفید محمد 1990 سپاس کرده اند .


  13. #1487
    همکار تالار نرم افزار
    رشته تحصیلی
    کامپیوتر(نرم افزار)
    نوشته ها
    1,003
    ارسال تشکر
    2,633
    دریافت تشکر: 7,045
    قدرت امتیاز دهی
    29978
    Array
    "golbarg"'s: جدید56

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    امروز فهمیدم هیچ کس ارزش نه دوست داشتن نه اهمیت دادن نداره نه پروا دادن داره همیشه باید تو زندگیت همه رو دشمن خودت بدونی نه

    دوست که راحت درد دل کنی بعد با حرفای خودت طوری بهت ضربه بزنه که ناراحت بشی

    لعنت برزبانی که باز میشه همیشه

    ای وای من
    چرا جوجه ها جیک جیک میکنند؟؟؟

  14. 7 کاربر از پست مفید "golbarg" سپاس کرده اند .


  15. #1488
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    مهندسی برق
    نوشته ها
    58
    ارسال تشکر
    220
    دریافت تشکر: 302
    قدرت امتیاز دهی
    19
    Array
    آسمان 1371's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط "golbarg" نمایش پست ها
    امروز فهمیدم هیچ کس ارزش نه دوست داشتن نه اهمیت دادن نداره نه پروا دادن داره همیشه باید تو زندگیت همه رو دشمن خودت بدونی نه

    دوست که راحت درد دل کنی بعد با حرفای خودت طوری بهت ضربه بزنه که ناراحت بشی

    لعنت برزبانی که باز میشه همیشه

    ای وای من
    تفکرات آدم هست که زندگیه آینده شو میسازه
    اگه با شک و تردید نسبت به طرف مقابلت بری جلو همیشه چوبشو میخوری
    به قول بزرگانمون همیشه با دوست باید طوری رفتار کنی که ی روز دشمنت میشه و با دشمنت طوری رفتار کنی که روزی دوستت میشه
    از نظر من اگه آدما برای کاراشون دلیل داشته باشند و درواقع در برخورد با اطرافیان ودوستانشون با دلیل و منطق جواب براشون داشته باشند دیگه هیچکس نمیتونه آدمو ساده فرض کنه و ازش سوء استفاده بشه
    موفق باشی
    از خدا پروا کنید؛
    تا پَر وا کنید ...

  16. 6 کاربر از پست مفید آسمان 1371 سپاس کرده اند .


  17. #1489
    یار همیشگی
    نوشته ها
    4,341
    ارسال تشکر
    10,614
    دریافت تشکر: 19,174
    قدرت امتیاز دهی
    3108
    Array
    تووت فرنگی's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    کلی افکار جدید و خوب .. . خیلی مانی ست امروز در ذهنم ..
    دلم تنگه پرتقالِ من!


  18. 5 کاربر از پست مفید تووت فرنگی سپاس کرده اند .


  19. #1490
    یار قدیمی
    نوشته ها
    5,480
    ارسال تشکر
    7,998
    دریافت تشکر: 20,776
    قدرت امتیاز دهی
    79813
    Array
    Sa.n's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    تا دیروز فکر میکردم سال 92 فقط برای من سال خشک و بی حادثه ای بوده اما انگار برای همه اینطور بوده حتی برای بعضیا خیلی بد تر و شوم تر .
    ولی خداروشکر اتفاق فوق العاده تلـــــــخ و غیـــــر قابل تحملی نیوفتاد بلکه خیلی خیلی خیلی کم پیدا کردن دوستان جدید تونست این خشکیش رو از بین ببره ، ولی کلا سال بدی نبود اما اتفاق خارق العاده و جالبی هم توش نداشت .
    خیلی توی این سالی که گذشت حرص خوردم ... امیدوارم توی 93 اینجوری نباشه .
    92 واقعا سال خسته کننده ای بود .
    کلا میخوام سال 93 رو با یک تغییرات جدید و اخلاقیات جدید شروع کنم ببینم بازخوردش چیه .
    امیدوارم که این سال نه تنها برای من بلکه برای همه خوب بشه و بتونه نا خوشی های سال گذشته و سال های گذشتشون رو جبران کنه
    " برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "

  20. 6 کاربر از پست مفید Sa.n سپاس کرده اند .


صفحه 149 از 297 نخستنخست ... 4999139140141142143144145146147148149150151152153154155156157158159199249 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 29th November 2014, 09:41 PM
  2. خبر: برنامه‌هاي حمايت از دانش‌آموزان نخبه اجرا مي‌شود
    توسط diamonds55 در انجمن اخبار عمومی نخبگان
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 4th January 2013, 11:24 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th November 2011, 08:42 AM
  4. مقاله: راهبردهاي آموزشي اشاعة مديريت دانش
    توسط MR_Jentelman در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd February 2010, 10:16 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th January 2010, 07:28 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •