کاربر اخراج شده
راستش من یه زنی میخوام در وهله اول بنان گوش بده!
دوم؛ اهل شعر و ادب و فرهنگ باشه
سوم؛ چشم چشم دو ابروش خوب باشه!
سوم؛ هم رشته ایم باشه...
چرا ؟!
چون دو تا مدیر بزرگ !! میتونن یه فرزندی داشته باشن در حد رئیس جمهور !
در واقع اینا همش دلیل های کوچکی بود برای رسیدن به دلیل اصلی !
هدف اصلی : عشق...!
عشقی که بتونه منو به عشق اولم !! "میهن" برسونه
در واقعا کسی که در کنارش؛ علاوه بر اون حس آرامش و عشق و...؛
بتواند زمینه ساز خدمت به میهن را در من بیشتر انگیزش کنه!
ولی همه ی اینها یک پیش شرط دارد؛ بقول حافظ
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را..!
کاربر فعال سایت
سلام
عجب از حرکت در جهت عدم سوت و کوری ، و سپاس
خب میشه من یه سؤال بپرسم؟ اګر صلاح و به جا نمی دونید ، مختارید در حذف
من یکی از مهمترین معیارهام این هست که شخص مقابل ، کاملاً اهل سفر باشه و به ویژه از نوعی که به دنبال ناشناخته ها باشه ، نه سفری که اغلب افراد میرن و خیلی عادی!
سفر به روستاها و شناخت ساکنینشون ، مکان های ناب ، جاهایی که طبیعت بکر هست و انسان کمه ، کویر نوردی ، کوه نوردی ، سفر به صورت کنکاش ، حرکت در صبح زود ، با یک برنامه تقریبی و غیره
البته معیارها زیاد هستن مثل ایمان که یکی از مهمترین هاست ، و خیلی موارد هم در برخوردهای اول مشخص میشن ، اما این مورد سفر تقریباً خیلی های دیګه که مد نظر من هست رو پوشش میده
سؤال من اینه : چطور میشه به طور غیر مستقیم با یه سری ترفند کشف کرد که آیا شخص چنین ویژګی ای داره یا خیر؟!
اګر پاسخ ګرفتم ، بیشتر در بحث شرکت می کنم
دوست آشنا
سلام دوستان این تاپیکتون موضوع خوبی داره ولی یه پیشنهاد اول بیایم وانتظاراتی که از هم داریم رو بنویسیم یعنی اینکه یک دختر از پسر چه توقعی داره و یک پسر از دختر چه توقعی داره چون به نظر من هنوز دقیقا خواسته هامون از یکدیگر رو نمیدونیم واقعا نمیدونیم از طرف مقابل چه انتظاری داریم و باید چجوری باشه شاید اطلاعات من ضعیفه و شما اطلاع داشته باشید ولی من به جواب برسم ممنون میشم از موضوع جالبتون ممنون
همکار تالار روانشناسی
با سلام
اگر کمی به فطرت خودمون رجوع کنیم بی شک هدف از ازدواج رو خواهیم یافت
توی یه ازدواج سالم زن و مرد به آرامش روحی و جسمی میرسند
زن آرامش مرد رو سبب میشه و مرد آسایش زن رو
به نظرم بهترین هدفی که یک فرد میتونه از زندگی مشترک باشه احساس امنیت ، آرامش ، آسایش ، داشتن یک حامی
و کسی که توی هر شرایطی میتونی روش حساب کنی
اما اینکه بسیاری از زندگیهای مشترک نه تنها به آرامش نمیرسند بلکه آرامش قبل از ازدواج رو هم از دست میدهند نشون از این داره که ما داریم برخلاف فطرتمون حرکت میکنیم
. . . آینده ای بساز که گذشته ات جلویش زانو بزند . . .
آنچه در این موضوع مهم(ازدواج) است و با توجه به شناخت مکتبی متعالی بهتر می توان به موضوع(ازدواج) پرداخت چرا که با توجه به عدم شناخت چنین مکتبی از سوی جامعه علمی(حوزوی و دانشگاهی در ایران و جهان) مشکلات بسیاری تا کنون لا ینحل مانده است.البته این سوال برای عزیزان به وجود می آید که طرح کننده چنین سوالی(سیدحسام سیدحسینی قهه پژوهشگر و نویسنده نظام هدفمند) خود چه تلاشی برای شناخت چنین مکتب متعالی برای ازدواج انجام داده است؟!
موضوعاتی که تا کنون توسط سید حسام سید حسینی قهه(nezamehadafmand)در همین سایت طرح و بیان گردیده است:
- آیا ویژگی و معیارهای ازدواج دریک مکتب جامع، کامل و متعالی در شناخت، پیشگیری، درمان بیماری ها؛ نقش اساسی دارد؟!- من هم می خواهم بدانم؛شجره ای برای پیوند زناشویی
- ستاد امورخیرخواهانه پژوهشگران و اندیشمندان مکتب متعالی(شیعه) با محوریت ازدواج جوانان- اهمیت و نقش جایگاه داستان در مکتب متعالی(شیعه) برای مشاوره ازدواج چطور و چگونه است ؟!
- ازدواج؛ ﺧﺸﺖ اول و ﺳﻨﮓ ﺑﻨﺎي نهاد خانواده؛ می خواهم معیارها و ملاک های صحیح و درست ازدواج را بشناسم.- تفکر و اندیشه خیرخواهانه؛ راه و روش های تحقیق در اینترنت؛ چطور و چگونه براي ازدواج تحقيق كنيم؟
ویرایش توسط nezamehadafmand : 3rd May 2015 در ساعت 08:09 AM
سلام دوست عزیز بهتره شعار ندیم. درک متقابل از هم نکته ی کلیدی است که متاسفانه اکثر افراد به ان توجه ندارند.
یار همراه
به طور فطری به ازدواج نیاز داریم.
هدف از ازدواج برای من ورود به محیط و شرایط جدید و متناسب با سن و سال نیاز های من هست.
همانطور که در کودکی دوست دارم پدرو مادرم تمام توجهشان بمن باشند.همانطور که در کودکی فرمانبردار محض هستم.در نوجوانی دوست ندارم فرمانبردار محض باشم بلکه دوست دارم با پدرم و مادرم دوست باشم و مشورت بگیرم و با هم سنو سالان خودم وقت بگذرانم.و همانطور که دوست دارم در جوانی مستقل باشم و حتی بیشتر از در چشم و توجه بودن پدر و مادر و بقیه در چشم خودم باشم.در مرحله بعد میخوام زیر یک سقف با همسری که در عین تکیه گاه بودن برای من تکیه گاهش باشم.و در مراحل بعد زندگی فرمان ده باشم.و باز در مراحل بعد دوست و مشورت دهنده فرزندم باشم.
مدیر تالار روانشناسی
سلام
ممنون از حضورتون
چرا ترفند؟!
در جلسات حضوری که معمولا برای آشنایی صورت میگیره میشه سئوال پرسید،
مثلا به اینصورت : شما نظرتون راجع به سفر رفتن چیه؟
بقیه سئوالا خب بستگی به جواب داره ، برفرض استقبال می کنن و نظر مثبت دارن در این زمینه،
تا حالا سفر خارجی هم داشتین؟
سفر با خانواده رو ترجیح میدین یا با دوستان یا با تور گردشگری و...
خوش بگذره![]()
مدیر تالار روانشناسی
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)