درود بر شما
ابتدا ! من دانشگاه آزادی نیستم ولی دانشگاه آزادیا رو دوست دارم !
با توجه به اینکه دانشگاآزاد در هر نقطه ازین کشور یک شعبه دارد !
گفتم اسم داستان "مشوش" جدیدمو !! بدین اسم بزارم !
با این تفاوت که بجای اساتید و دانشجویان؛
از شخصیت ها"کاربران" نخبگان در داستان
خیالی و مشوش !! ام استفاده خواهم کرد !!
پیشنهادی ! انتقادی ! تخریبی ! تعریفی !و هرچیزی در مورد این جستار باشد
با گوش باز ! "روی باز بود دیگه؟!" پذیرا هستم!
ضمنن دوستان اگر خواستید شما نیز در رابطه با این موضوع داستان بنویسید !



	

 و هرچیزی در مورد این جستار باشد
                    
                    
                    
                        
  پاسخ با نقل قول



	


.gif)
 تا پیری و ... 

) هی به من بګین فاطمه! .gif)
  سیده زهرا هستم ، بعله 
                        

	
 





	

.gif)


علاقه مندی ها (Bookmarks)