تا حالا به بچه هایی که بر سر چهار راهها به روی شیشه ماشین میزنند دقت کردید این دفعه وقتی یکی از اونها رو دیدم یه سوال از خودم پرسیدم بهتره شما هم این سوال رو از خودتون بپرسید.من به خودم گفتم منم میتونستم جای یکی از اونا باشم و الان اون دختر جای من واقعا میشد؟ میتونست جاها عوض بشه به نظر شما نمیتونست؟از کجا معلوم ما توی اون خانواده به دنیا نمیومدیم ؟من براش جوابی پیدا نکردم فقط پیش خودم گفتم خدایا شکرت . یه جوابی هم دادم ولی نمیدونم چقدر درسته گفتم شاید اگه جای اونها بودم خیلی زود کم می اوردم شاید ...البته اونا نباید اینطوری زندگی کنند حق همه بچه هاست که سقفی بالای سرشون باشه تا راحت زندگی کنند.ولی به خودم میگم حالا که خدا به ما این نعمت رو داده که حداقلش خانواده ای داشته باشیم که کنارشون باشیم وسقفی که ما رو حمایت میکنه باید چجوری رفتار کنیم ایا رفتارهامون درسته؟ایا تلاش میکنیم؟من که خیلی کم گذاشتم.نگید ما هم مشکل داریم چون منم مثل این مشکلات رو دارم و حس میکنم چون تو همین جامعه ام تو همین کشورم با همین تورم با همین زندگی پس منم مثل شماها اینا رو درک کردم ولی حداقل ماها که اینترنت داریم میدونیم که از یکسری امکانات برخورداریم که اونها ندارن پس اول بگیم خدا جون شکرت شکر بعد فکر کنیم که کجاییم و باید کجا باشیم.اول از خودم شروع میکنم.برای همتون بهترینها رو میخوام از خدایی که در این نزدیکی است لای این شب بوها پای ان کاج بلند...اللهم عجل لولیک الفرج
![]()







پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)