دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 610 از 697 نخستنخست ... 110510560600601602603604605606607608609610611612613614615616617618619620660 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 6,091 تا 6,100 , از مجموع 6969

موضوع: دلنوشته ...

  1. #6091
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    علوم تغذیه
    نوشته ها
    265
    ارسال تشکر
    895
    دریافت تشکر: 807
    قدرت امتیاز دهی
    456
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    I've lost too bad
    نیای داخل از دستت رفته
    http://nokhbesaz.blogfa.com


  2. 8 کاربر از پست مفید pedram91 سپاس کرده اند .


  3. #6092
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    حقوق
    نوشته ها
    1,242
    ارسال تشکر
    6,695
    دریافت تشکر: 5,917
    قدرت امتیاز دهی
    1939
    Array
    نسیم بهآر's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    دلـتـنـگـی را بـایـد گـفـت،
    حـتـی اگـر طـوری بـه جـان خـودت و واژه هـا بـیـفـتـی
    کـه مـردم فـکـر کـنـنـد دیـوانـه ای !
    و دوسـت داشـتـن را بـایـد گـفـت،
    حـتـی اگـر مـردم فـکـر کـنـنـد دیـوانـه ای هـسـتـی
    کـه از شـدت دلـتـنـگـی بـه جـان خـودت و واژه هـا افـتـاده ای . . .

    { نیکی فیروزکوهی }
    ..هر کجایی، شعر باران را بخوان/ ساده باش و باز هم کودک بمان..

  4. 6 کاربر از پست مفید نسیم بهآر سپاس کرده اند .


  5. #6093
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    روانشناسی عمومی
    نوشته ها
    3,348
    ارسال تشکر
    31,663
    دریافت تشکر: 11,131
    قدرت امتیاز دهی
    29291
    Array
    zoh_reh's: جدید88

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    خسته از یکرنگی ام ،
    می خواهم از حالا به بعد
    تا ابد پاییز باشم ...،

    اعتدالم را نگیر
    ......

    " مهدی فرجی "

    قوانین تالار روانشناسی



    الهی مرا آن ده که مرا آن به...

  6. 6 کاربر از پست مفید zoh_reh سپاس کرده اند .


  7. #6094
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    ...
    نوشته ها
    280
    ارسال تشکر
    514
    دریافت تشکر: 840
    قدرت امتیاز دهی
    371
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...


    دل من گم شد، اگر پیدا شد


    بسپاریدامانات رضــــــــــــا(ع)


    واگر از تپش افتاد دلم


    ببریدش به ملاقات رضا(ع)


    از رضا(ع) خواسته ام تا شاید


    بگذارد که غلامش بشوم


    همه گفتند محـــــــال است ولی


    دل خوشم من به محالات رضــــــــــا(ع)


    ویرایش توسط vaniya604 : 19th December 2014 در ساعت 12:21 AM
    اگر یقین داری روزی پروانه میشوی بگذار
    روزگار هرچه میخواهد پیله کند
    !!!

  8. 10 کاربر از پست مفید vaniya604 سپاس کرده اند .


  9. #6095
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    روانشناسی عمومی
    نوشته ها
    3,348
    ارسال تشکر
    31,663
    دریافت تشکر: 11,131
    قدرت امتیاز دهی
    29291
    Array
    zoh_reh's: جدید88

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    فقیــــر شـده ام

    آنقــدر که این روزهـــــــای" ســـــَــــرد " را

    تنهــا

    " ســــَــرمــــــا " مـی خـــورم...


    قوانین تالار روانشناسی



    الهی مرا آن ده که مرا آن به...

  10. 9 کاربر از پست مفید zoh_reh سپاس کرده اند .


  11. #6096
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    علوم و صنایع غذایی
    نوشته ها
    169
    ارسال تشکر
    80
    دریافت تشکر: 695
    قدرت امتیاز دهی
    1271
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    بخور من با چنگال زنگ زده
    وقتی عقاب دندان نشان میدهد
    خاطرات قورمه سبزی شده اند
    و زندگی کاراملی تلخ
    موبایل ویبره میزند در مغزم
    زبانم را قفل کردند همانهایی که زنگ را خفه کردند
    چاقاله را سبز بکن لای چراغ قرمز
    منتها علیه جاده کش میاید از دندانهایم
    طپق بزن شناسنامه المثنا را
    سند مرگ نسیه اش گزاف است
    وقت را یکجا پس بزن
    وقتی ساعت لواشک میخورد
    گیرپاژ کرده اعداد در ذهنم
    قلبی که پمپاژ بلد نیست شده این راه راه همیشگی
    کاربن و تسمه دیگر نمیخندند
    این گریه های شبانه شراب میشود
    کمی گریه برای قالپاق
    اصلا گلویم را بسته این مهره های قالپاق
    خرگوشی قالاده میبند و واق واق میکند
    مداد عینک را میشکافد تا بشود شال گردن
    خزر چند میخری کویر را
    شاید موج موهایم بشود طناب دار
    و تو را دار بزنم لای همین شعر
    وقتی دوست داشتن معرکه هزاره نمیدانم چندم شده
    کمی سماق بگذار لای گلابی
    نه فلفل دیگر گران نیست،میدانی دارچین اشک چشمانم را دراورده
    لبهایت را داغ بگیر از بوسه های نارس
    تنپوشی از بابونه به تن میکنم
    چشمه را خاکستر کن
    شاید چشمانم دیگر نسوزد با ان رگهای ابیش

    آیناز
    ادمها را از ظاهرشان نشناسید بلکه از قلبشان بشناسید

  12. 4 کاربر از پست مفید aynaz.t سپاس کرده اند .


  13. #6097
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    112
    ارسال تشکر
    202
    دریافت تشکر: 274
    قدرت امتیاز دهی
    56
    Array
    leila.s's: جدید145

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    تنها هستم ولی تنها من نیستم

  14. 5 کاربر از پست مفید leila.s سپاس کرده اند .


  15. #6098
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    Biotechenology ღ
    نوشته ها
    1,001
    ارسال تشکر
    3,728
    دریافت تشکر: 5,493
    قدرت امتیاز دهی
    21637
    Array
    sevda_sj's: جدید49

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...





  16. 6 کاربر از پست مفید sevda_sj سپاس کرده اند .


  17. #6099
    همکار تالار اقتصاد
    نوشته ها
    410
    ارسال تشکر
    2,623
    دریافت تشکر: 2,398
    قدرت امتیاز دهی
    777
    Array
    plarak12's: جدید145

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...



    ۴ساله که بودم فکر می کردم پدرم هرکاری رو می تونه انجام بده .
    ۵ساله که بودم فکر می کردم پدرم خیلی چیزها رو میدونه .
    ۶ساله که بودم فکر می کردم پدرم از همة پدرها باهوشتر.
    ۸ساله که شدم، گفتم پدرم همه چیز رو هم نمی دونه.
    ۱۰ساله که شدم با خودم گفتم ! اون موقع هاکه پدرم بچه بود همه چیز با حالا کاملاً فرق داشت.
    ۱۲ساله که شدم گفتم ! خبطبیعیه ، پدر هیچی در این مورد نمی دونه …. دیگه پیرتر از اونه که بچگی هاش یادشبیاد.
    ۱۴ساله که بودم گفتم : زیاد حرف های پدرمو تحویل نگیرم اون خیلی اُمله .
    ۱۶ساله که شدم دیدم خیلی نصیحت می کنه گفتم باز اون گوش مفتی گیر اُورده .
    ۱۸ساله که شدم . وای خدای من باز گیر داده به رفتار و گفتار و لباس پوشیدنمهمین طور بیخودی به آدم گیر می ده عجب روزگاریه .
    ۲۱ساله که بودم پناه بر خدابابا به طرز مأیوس کننده ای از رده خارجه۲۵ساله که شدم دیدم که باید ازش بپرسم، زیرا پدر چیزهایزیادی درباره این موضوع می دونه زیاد با این قضیه سروکار داشته .
    ۳۰ساله بودم به خودم گفتم بد نیست از پدر بپرسم نظرش درباره این موضوع چیههرچی باشه چند تا پیراهن از ما بیشتر پاره کرده و خیلی تجربه داره .
    ۴۰ساله کهشدم مونده بودم پدر چطوری از پس این همه کار بر میاد ؟ چقدر عاقله ، چقدر تجربهداره .
    ۴۵ساله که شدم … حاضر بودم همه چیز رو بدم که پدر برگرده تا من بتونمباهاش دربارة همه چیز حرف بزنم ! اما افسوس که قدرشو ندونستم …… خیلی چیزها می شدازش یاد گرفت !
    حالا اگه اون هست و تو همهستی یه خورده ……
    هر جوری میخوای جمله رو تمومکنید

    خواهی نشوی رسوا ، همرنگ شرافت شو ... !
    بورس به همین سادگی {آموزش مقدماتی}



  18. #6100
    کاربر جدید
    نوشته ها
    58
    ارسال تشکر
    380
    دریافت تشکر: 182
    قدرت امتیاز دهی
    118
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط plarak12 نمایش پست ها


    ۴ساله که بودم فکر می کردم پدرم هرکاری رو می تونه انجام بده .
    ۵ساله که بودم فکر می کردم پدرم خیلی چیزها رو میدونه .
    ۶ساله که بودم فکر می کردم پدرم از همة پدرها باهوشتر.
    ۸ساله که شدم، گفتم پدرم همه چیز رو هم نمی دونه.
    ۱۰ساله که شدم با خودم گفتم ! اون موقع هاکه پدرم بچه بود همه چیز با حالا کاملاً فرق داشت.
    ۱۲ساله که شدم گفتم ! خبطبیعیه ، پدر هیچی در این مورد نمی دونه …. دیگه پیرتر از اونه که بچگی هاش یادشبیاد.
    ۱۴ساله که بودم گفتم : زیاد حرف های پدرمو تحویل نگیرم اون خیلی اُمله .
    ۱۶ساله که شدم دیدم خیلی نصیحت می کنه گفتم باز اون گوش مفتی گیر اُورده .
    ۱۸ساله که شدم . وای خدای من باز گیر داده به رفتار و گفتار و لباس پوشیدنمهمین طور بیخودی به آدم گیر می ده عجب روزگاریه .
    ۲۱ساله که بودم پناه بر خدابابا به طرز مأیوس کننده ای از رده خارجه۲۵ساله که شدم دیدم که باید ازش بپرسم، زیرا پدر چیزهایزیادی درباره این موضوع می دونه زیاد با این قضیه سروکار داشته .
    ۳۰ساله بودم به خودم گفتم بد نیست از پدر بپرسم نظرش درباره این موضوع چیههرچی باشه چند تا پیراهن از ما بیشتر پاره کرده و خیلی تجربه داره .
    ۴۰ساله کهشدم مونده بودم پدر چطوری از پس این همه کار بر میاد ؟ چقدر عاقله ، چقدر تجربهداره .
    ۴۵ساله که شدم … حاضر بودم همه چیز رو بدم که پدر برگرده تا من بتونمباهاش دربارة همه چیز حرف بزنم ! اما افسوس که قدرشو ندونستم …… خیلی چیزها می شدازش یاد گرفت !
    حالا اگه اون هست و تو همهستی یه خورده ……
    هر جوری میخوای جمله رو تمومکنید

  19. 4 کاربر از پست مفید iran hz سپاس کرده اند .


صفحه 610 از 697 نخستنخست ... 110510560600601602603604605606607608609610611612613614615616617618619620660 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •