# نیما معماریان
باران
آبرویم را خرید
شبیه مردی که گریه نمیکند
به خانه برگشتم!
===
تا چند خانه
دورتر از خانه یمان
درختها هم غمگیناند
نه اینکه مشکلی پیش آمده باشد
نه ...!
تو نیستی
===
خودکشی
رسیدن به توست
ارتفاع نمیخواهد
===
سر تکان داد
گربهی آریایی
دل یک قوم شکست
===
ویرانَم کردی
شهر به شهر دنبالَت دویدم
آذربایجان رفتهای؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)