.gif)
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
گلم بهتون دادن؟؟؟؟؟؟نوشته اصلی توسط Team Sar ArTeSh Bod Dadbin
من کلا هر جا میرم با پیش زمینه ی سیاه میرم
صبحی میخواستم برم، دیدم چایی آماده ، صبحونه آماده !!
همه چی عالی و امن و امان
به مادرم گفتم ، بابا چقد زود رفته سر کار
گفت دم در منتظرته !!
آری آری گیشاست
یادمه روز اول ازمون پذیرایی کردن موقع ثبت نام
منم یه کم عصبی بودم چون میخاستم ثبت نام کنم
دوستان گرامی برای اینکه حال منو عوض کنن هی میگفتن برو ازت پذیرایی شه منم نمیرفتم......اونا هم گفتن تا نری خوراکی برداری ثبت نام بی ثبت نام....منم لج کردم که عمممممرا.......این بود که زودتر از خیلیا رفته بودیم ثبت نام ولی نفرات آخری بودیم که ثبت نام کردیم
به محض اینکه پروژه ی دوستان با موفقیت انجام شد و تونستن منو مجبور کنن...رضایت دادن بریم مدارکو بدیم
بعدم که دو هفته از مهر گذشت تازه رفتم با حضورم اونجا رو مزین کردمالبته تنها
بابام میومد من نمیرفتم اصن!!!!!!!
دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید
مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.
توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
پاسخ با نقل قول
علاقه مندی ها (Bookmarks)