بحث : چرا مردان رانندگی زنان را قبول ندارند ؟

[شهلا گ]

چرا مردان به رانندگی زنان متلک می اندازند؟






بارها در کوچه و خیابان، هنگام مشاهده پارک دوبل یک خانم(!) ، وقتی یک خانم راننده، هول شده است و جمعی از رانندگان مرد را معطل کرده، بارها و

بارها شنیده می شود، اما یک سئوال ساده و حتی فلسفی: چرا مردان به رانندگی زنان "متلک" می اندازند؟


ساده ترین جواب و دم دستی ترین جواب این است: رسوب تعصبات مردسالارانه در فرهنگ عمومی و ترافیکی ایرانیان،اما این همه جواب

نیست.

از طرف دیگر، در مورد تفاوت های فیزیولوژیکی مغز زنان و مردان در رانندگی زیاد سخن گفته شده است، اینکه زنان معمولا در موقعیت

یابی،مقیاس ها، فاصله ها، قانون حرکت و در یک کلام، هندسه حرکت کمتر مسلط هستند و به همین خاطربا "احتیاط" و حتی احتیاط بیش از حد،

سعی می کنند رانندگی کنند.


اما مسئله، ضلع دیگری هم دارد، رانندگی اتوموبیل از جنس "راهبری و مدیریت" است، برای مردان، قدرت راهبری و راهبری قدرت و هیجان و

لذت ناشی از آن، جزیی از اصل قدرت نمایی جنس مذکر است، مثلا به یاد بیاورید لحظه غرور انگیر سبقت را برای رانندگان مرد!

برای بسیاری از مردان ایرانی، چیزی برانگیزاننده تر از اینکه یک بانوی راننده از آنها سبقت بگیرد، نباشد!

برای مردان، اتوموبیل محبوب شان هویتی شبه انسانی و کاملا ملموس دارد-چون ابزار قدرت آنان است- اما برای زنان اینطور نیست، کافی است به

درصد و میزان ماشین بازهای مذکر نسبت به بانوان اتوموبیل دوست مراجعه کنید!

رانندگی برای مردان، چیزی فراتر از رساندن خودرو از نقطه الف به نقطه ب است، بی جهت نیست که خودرو یکی از اولین ها و بهترین های ابزار تفاخر

مردانه برای همجنسان و حتی غیر همجنسان خود است.

اما خانم ها نمی توانند و نمی خواهند به اتوموبیل به عنوان "ابزار اعمال قدرت" نگاه کنند، اتوموبیل برای یک خانم، وسیله ای است ذاتا خطرناک و ناامن

و البته موقتی که مجبورند از آن برای خرید و رسیدن به خانه از آن استفاده کنند.


از سوی دیگر، لذتی که یک مرد از رانندگی طولانی مدت و هیجان انگیز در یک جاده خطرناک هرگز برای یک راننده متعارف خانم، قابل درک نیست.


همه اینها، این تفاوت ها، این فهم های متضاد از رانندگی، اتوموبیل و ..است کهرانندگی زنان را برای مردان متلک خیز می کند! متلک نشانه ای از

ناخرسندی، خشم و نافهمی مردانه از دنیای رانندگی زنانه است.

کافی است سری به سایت های اینترنتی خارجی بزنید و انبوهی از جوک ها، تصاویر و داستان های فکاهی درباره رانندگی زنان پیدا کنید، دلیلی بر

اینکه فرهنگ متلک اندازی به رانندگی بانوان، مختص ایران و جوامع نیست و این متلک ها با همه تلخی و برخورندگی اش، تمام نشدنی نیست، بهترین

راهکار برای متلک های مردانه، شاید نشنیدن متلک ها باشد، ساده ترین و دم دستی ترین راه ممکن است.

مرجع خبر: پارسینه ( میگنا )


تفاوت‌های میان دو جنس، در خصوص تمایل خطر پذیری در حال رانندگی، حداقل در قسمتی از آن، با استفاده از دیدگاه روان‌شناسانه قابل توجیه است.

این مساله نشانگر این است که مدارهای عصبی مغز ما با توجه به فرهنگ و جامعه از آن چه در عصر شکار وجود داشت تفاوت شایانی یافته است.

جمجمه قرن بیست و یکمی ما در پایه همان ذهن عصر سنگی است و ذهن مردان و زنان در مواردی حیاتی از یکدیگر متفاوت است. مردان عصر

حجر رانندگی نمی‌کردند، اما میراث شکار، تهاجمی بودن و خطرپذیری گذشته آنها، همان مواردی که باعث بقای آنها و هم‌عصران‌شان بود، توسط

ژن‏های‌شان به نسل‌های آینده منتقل شده و هنوز در رانندگی‌های امروزی نمایان است.

رانندگی و جنسیت

تفاوت شیوه‌های رانندگی مردان و زنان به حدی است که رانندگان باتجربه می‌توانند حتی بدون دیدن راننده اتومبیل از فاصله‌ای زیاد جنسیت او را

تشخیص دهند. به عبارت دیگرسبک‌های رانندگی زنان و مردان تا آنجا متمایز است که می‌تواند به عنوان معرف جنسیت راننده در نظر گرفته شود.

مردان اغلب سریع، فرز و پرپیچ و خم رانندگی می‌کنند. آنها از هر فضای خالی استفاده می‌کنند و به طور دایم در حال تغییر مسیر هستند. در مقابل،

زنان آرام، آهسته و مستقیم می‌رانند. احتیاط و صبر و حوصله از مشخصات رانندگی زنان است. ویژگی‌هایی که حرص رانندگان مرد را در می‌آورد

و آنها را به عکس‌العمل وا می‌دارد، اما ریشه تفاوت شیوه‌ها یا سبک‌های رانندگی زنان و مردان در کجاست؟ تمام رانندگان برای دریافت گواهی‌نامه به

کلاس‌های آموزش رانندگی می‌روند و امتحان رانندگی می‌دهند.

در این کلاس‌ها آنها هنجارهای درست رانندگی یا آنچه در زبان جامعه شناسی هنجارهای ایده‏آل گفته می‌شود را آموزش می‌بینند و امتحان می‏دهند،

اما آنچه در عمل حاکمیت دارد، نه هنجارهای ایده‏آل رانندگی، که هنجارهای واقعی رانندگی است.

این ویژگی رانندگی زنان با اعمال دیگر آنها هماهنگی دارد. به عنوان مثال به طور کلی زنان کمتر مرتکب انحراف اجتماعی می‌شوند. آمار دزدی و قتل

همیشه در میان زن‏ها بسیار کمتر از مردهاست و می‌دانیم که انحراف در جامعه شناسی کارکردگرا معنایی جز تخطی از هنجارها- غالباً ایده‌آل- ندارد.

بنابراین شاید بتوان زنان را نماد هنجارهای ایده‏آل یا وضعیت آرمانی دانست که جامعه در سر دارد.

به نظر می‌رسد اگر این فرضیه را بپذیریم در نهایت باید ریشه شیوه متفاوت رانندگی زنان را در وابستگی آنها به جامعه و ارزش‌ها و هنجارهای ایده‏آل آن

بدانیم. به عبارت دیگر از آنجا که زنان بیشتر از مردان به جامعه و امور اجتماعی وابسته‏ اند شباهت بیشتری به وضعیت آرمانی جامعه دارند.

مباحث زیادی می‌تواند در حول علت یادلیل تفاوت وابستگی زنان و مردان به جامعه و امور اجتماعی شکل گیرد. همچنین وابستگی بیشتر زنان به

جامعه واستقلال بیشتر مردان از آن تبعات مثبت و منفی زیادی برای هر کدام از این دو گروه دارد که می‏تواند به طور مجزا بررسی گردد. در نهایت آنچنانکه

واضح است تفاوت شیوه‌های رانندگی زنان و مردان امری نسبی است.

زنانی هستندکه شیوه‌های رانندگی آنها شباهت زیادی به شیوه‌های رانندگی مردان دارد و مردانی هستند که به شیوه‌هایی نزدیک به زنان رانندگی

می‌کنند.


ویرایش وتلخیص:آکاایران