جمع بندیبا تشکر از تمام دوستانی که در این بحث شرکت کردند، از بین مطالبی که دوستان عنوان کردند برخی
بهترین اظهار نظرهای دوستان
واقعا به دور از تعصبب جنسیتی و با تامل بیشتری عنوان شده بود که بنده از بین نظرات دوستان
جمع آوری کرده و اینجاآورده ام :
بلد بودن رانندگي (يا هر چيزي) به عنوان مهارت براي هر کسي خوب است، ولي نه مهارت در رانندگي افتخاري است که بخواهيم ديگران را براي نداشتن آن تحقير کنيم و نه آنقدر ارزش دارد که بخواهيم ساختار روحي خود را که بر آن آفريده شده ايم به چالش بکشيم، همين امر براي مهارتهايي که با ساختار روحي خانمها تطابق بيشتري دارد و آقايان بخواهند به زور خودشان را با آن تطبيق دهند هم سازگار است.
خانم ها خيلي بيشتر احتياط ميکنند که افرين دارند
يکي تجربه.....
همون دوچرخه سواري پسر ها باعث ميشه وقتي راننده بشن درک بهتري از قوانين فيزيک و نيرو و حرکت داشته باشند...تجربه موتور سواري پسرها قبل از گواهي نامه گرفتن کمک زيادي بهشون ميکنه....
در راننگي مردان و زنان تفاوت عمده وجود داره ، ريشه اين تفاوت در موارد خاصي از رفتار و عملکرد روانشناسي و فيزيو لوژيک است. اين تفاوت تا حدي است که رانندگان با تجربه بدون ديدن راننده يا از نوع رانندگي به جنسيت راننده پي خواهند برد.
هر چند در جامعه امروزي رانندگي يک خانم بصورت يک هنجار اجتماعي پذيرفته شده است ولي هستند هنوز خانواده هايي که با اين مورد (رانندگي خانم يا خانمها) مشکل داشته باشند که اين قضيه به سبک زندگي و نگرش آن خانواده برميگردد.
تمايل به خطر پذيري و حالت تهاجمي در مردان بيش از زنان است و اين با ديدگاه روانشناسانه قابل توجيه است.
در کلاسهاي آموزش رانندگي هنجارهاي ايده آل رانندگي آموزش داده مي شود يک زن بر اساس اين الگوها رانندگي ميکند (اکثريت) .اين الگوها با هنجارهاي واقعي رانندگي مردان در تعارض است لذا طبيعي است که از طرف آنان مورد توبيخ و يا سرزنش بشود.پس ريشه اين تفاوت در وابستگي زنان به هنجارهاي ايده آل است. البته اين تفاوت نسبي است و نميشود به کل جامعه زنان تعميم داد.
جداي از جنسيت و بحث برتري کدام جنس در رانندگي ، بايد به مسئله ديگري هم توجه داشت ، ارگونومي که علم طرحي ابزار مي باشد ،طراحي ابزار براي انسان با حداکثر تطابق کار با آن ابزار،برخي از متخصصان علم ارگونومي معتقدند خودروهاي سواري بر اساس فيزيک بدني مردان ساخته شده است و طبيعي است که ابزاري که براي جنس ديگري طراحي شده بود، براي جنس ديگر مشکل آفريني کند.
آمار خطر آفريني مردان در تصادفات و حتي بعنوان عابر در خيابان بيش از زنان است.آقايان از هوش فضايي بالاتري نسبت به خانمها برخوردارند .
وقتي ميبينيد که موقع پارک آقايان ميليمتري پارک ميکنن و هيچ برخوردي هم صورت نميگيره ولي خانمها باهزار زحمت با فاصله زياد شايدم کج پارک کنن ، هوش فضايي آقايان رو دخيل بدونين .
البته خانمها ، از اين قابليت برخوردارند که ميتونن چند کار رو به طور همزمان انجام بدن ، ميتونن موقع رانندگي با سرنشينان صحبت کنن ، به آهنگ گوش بدن ، و هيچ مشکلي هم در رانندگيشون پيش نياد
علت اين که اقايون رانندگي خانم هاروقبول ندارن اينه که نمي تونن قبول کنن که خانم ها واقعا اگر بخواهن در تمام زمينه ها موفق هستند و هميشه به اقايون بيشتر داده شده واين باعث غرو رشون شده در حالي که هر روزشاهد موفقيت خانمها هستيم
يکي از علتهاي اين موضوع تاثير محيطه رانندگي يکمهارت اکتسابي هست .
نگاه آقايون به موضوع رانندگي ، آميخته با نگاه فني هست و به امورات فني خودرو هم دقت نظر و وسواس دارن غالبا ..درصورتي که خانمها اين دقت و توجه به وضعيت فني خودرو رو ندارن
و معمولا از درگير شدن با تعميرات خودرو ، شانه خالي ميکنن مگر اينکه در شرايط خاصي باشن..
بخشي هم برميگرده به کاهش ميزان احتياط مردها با افزايش مهارتشون در رانندگي
که اين موضوع احتياط معمولا در خانمها بيشتربهش توجه ميشه حتي اگه مهارتشون هم بالاتر بره
نگاه مردها به رانندگي و خودرو يک نگاه منطقي و تقريبا خشک هست و
وجود يک موجود ظريف و احساسي در خودرو به عنوان راننده کمي حساسيت ايجاد ميکنه و پذيرشش سخت ميشه
فرهنگ و بينش مردم مناطق و شهرهاي مختلف هم با هم متفاوته ..برخي شهرها رانندگان خانم رو خيلي زياد ميشه در سطح شهر مشاهده کرد..




 
            
            
 
             پاسخ : بحث : چرا مردان رانندگی زنان را قبول ندارند ؟
 پاسخ : بحث : چرا مردان رانندگی زنان را قبول ندارند ؟
                 
                    
                    
                    
                         پاسخ با نقل قول
  پاسخ با نقل قول

علاقه مندی ها (Bookmarks)