امروز صبح بعداز کار خونه نشستم کتاب خوندم. اما بعد از ناهار که میخواستم استراحت کنم واویلا بود. پسر همسایمون با داداشم پای کامپیوتر بودن
داداش کوچکش که سه سالشه از بس رفت واومد وبلند صحبت کرد من سرسام گرفتم ونذاشت درست بخوابم. عصری هم خواهرم اومد خونمون یه کباب خوشمزه
درست کردن ونوش جان کردیم.جای شما سبز...![]()




پاسخ با نقل قول



ولی دیشب دیگه با تلاش فراوان بدون خوردن مسکن خوابیدم البته دردش هم قابل تحمل تر بود



دکتر بنده تقریبا میشه گفت دکتر خانوادگیمونه 


نه دیگه دندون زیرش نیست واسه همین باید نگهش دارم



ولی بعضی از دوستان naeemeh92میشناسن...همونم فرقی نداره خخخخخخخخخخخخخخخخ


علاقه مندی ها (Bookmarks)