دلنوشته ...

[solinaz]

جاییو سراغ داری برای فریاد؟

دلم فریاد میخواهد
به اندازه تمام بغض های فرو خورده ام
به اندازه تمام دلتنگی ها و سکوتم

دلم فریاد میخواهد
فریاد از خودم
خدا؟
تو دیگه چرا؟!
تو که فریادهای ناگفته رو میشنوی
چرا نشنیدی فریادمو؟

دلم فریاد میخواهد
فریادی از برای شنیدن خدا
فقط خدا

خدا؟
جاییو سراغ داری برای فریاد؟
دلم فریاد میخواهد

[سونای]

به خدا می سپارمت

گفته بودم که تو را
من ، به خدا بسپارم

من از این می ترسم

نکند تحفه دعا ،

این سپردن به خدا

پیش او ، از تو ، شکایت باشد ؟

ای رها کرده تو آیین وفا

راستی پیش خدا

پاسخی بابت بشکستن دل ،

خواهی داشت ؟

حاصل جور تو را

من نگفتم به خدا

در دل خسته ی من بود ،

خودش می دانست

[محسن مهابادی زاده]

...

[سونای]

نوشته اش هیچ ولی عکس عجب گندم زاری داره
اونم توی فصل سرما عجب گندمی داده

مزرعه ما همیشه برکت داره
حتما اصلاح ژنتیکی شدن

[محسن مهابادی زاده]

...

[سونای]

سوال من درباره تناقض عکسه...یا پسره سرمایی؟؟؟!!! یا فصل پاییزه و گندمها الکی هستن؟؟؟!!! این اعتماد به نفستون قابل تقدیره

الان اقای مازرون میان مارو بیرون میکننا!
بله متوجه منظورتون شدم .... درست میگین..
اونارم به شوخی نوشتم دیگه دارو ندارمون همین اعتماد بنفسه

[محسن مهابادی زاده]

...

[AaZaAdeh]

دیگر نمیخواهم بگویم که ناراحتم...
ادای انسانهای افسرده را نمی خواهم در آورم...

زندگی همین است...
همه اش خوش یا همه ش که نا خوش نیست...
خوشی و ناخوشیِ من دردست کسی هم نیست...
دستِ خود من است...
پس اگر بنالم....
خودم را توبیخ نموده ام...

میخواهم دیگر بجای بازیگری زندگی کنم...
زندگی همه اش افسردگی و دوری و دلتنگی و انتظاره عشق های خام نیست...
زندگی هنره جاودانه ی من بر نقشینه ی روزگار است...
خودت باش...
کاش در دلنوشته هایمان جایی برای خوشی ها و زیبایی ها هم باشد...
کاش همه اینقدر اندوهگین نبودیم و یا اینقدر تلقین به خود نمی کردیم...
شکر...
کاش کوچکترین چیز ها هم مثل کودکیمان،شادمان کند...

آمین

آزاده

[مهشاد ولی]

ان پرنده ای که صدایی سرداد







امروز پرکشید و رفت

[plarak12]

خواستم چند خطی بنویسم تا کمی .....

ملالی نیست و حال همه ی ما خوب است اما ...