استعدادهای برتر
اولین دلیلی که باعث شده ادم های زیادی پولدار باشند و ادمهای خیلی زیادتری بی پول
اینه که ادمهایی که میدونن به ادم هایی که نمیدونن
ادم هایی که میتونن به ادم هایی که نمیتونن
و ادمهایی که دارن به اونایی که ندارن
خیانت میکنند
خباثت میکنند
و مهمترین دلیلش اینه که همه فقط به پول فکر میکنند
به شخصه موافقم با روش کلی و دید شما به نحوه ی کار
اما محدودیتهایی ه براش قائل میشم بیشتره
مثل زمانبندی طولانی مدت تر
تاثییر بیشتر به جای حجم بیشتر
لذت بیشتر به جای قدرت بیشتر
و در مجموع تعادل بیشتر
باز هم منتظر نظرات بسیار قوی شما هستم - بحث لذت بخشیه
بابت طولانی شدن و خسته کننده بودن متن معذرت میخوام
والا اینایی که شما گفتی تقریبا درسته اما من میخوام که راه درست حسابی مطرح کنی
من یخورده red line به سوالم اضافه میکنم:
اول اینکه باید کاملا منطقی باشه (برنامه ریزی درست درمونی پشتش باشه)
دوم قانونی باشه
سوم حداقل دست 200 نفر رو هم بگیرین بیارین سر کار
چهارم واقعا اجرایی باشه
پنجم اینکه باید در یک هفته بازدهی خالص (سود خالص) 999 میلیون تومنی برای شما داشته باشه و کار ادامه دار باشه (این کارافرینی تا چند سال ادامه داشته باشه ...
فراموش نکنین که فقط یک هفته برای اجرایی کردن زمان بهتون داده شده ...
ویرایش توسط od.chan : 4th March 2014 در ساعت 11:06 PM
خب از موضوع بالا بگذریم (فکر نکنم راه حل مناسبی پیدا بشه (یعنی هستا اما من فعلا نمیخوام عنوانش کنم). هدفم صرفا ایجاد انگیزه بین افرادی بود که این متن رو خوندن (این سوال رو از خودتون پرسیدین واقعا چرا که نه؟ چرا نیام در طول یک ماه برنامه ریزی نکنم (برای رسیدن به حداقل 100 میلیون؟ ))) در نهایت اینکه هدفتون رو واضح انتخاب کنید حتما با پشتکار بهش میرسید
استعدادهای برتر
چنین کاری مخصوصا بدون هیچ سرمایه ای - امکان پذیر نیست
اگر سرمایه نخواد حتما به اعتبار سرمایه نیاز داره
که باز میشه همون سرمایه
در رابطه با پست بعدیتون هم - اصلا هیچوقت احساس نیاز نکردم تو یه هفته 100 میلیون تومن پول دربیارم - یا حتی تو یه ماه
هیچوقت مدت زمان مشخصی به این کوتاهی برای اهداف مالی نذاشتم
دلیلش هم اینه هرکسی پولدار بوده(از راه هایی که میدونم درسته و البته همون شرایطی هست که شما نوشتید تقریبا)
همیشه گفته هیچوقت نمیشه یک شبه پولدار شد - نیاز به حداقل چندین ماه و شاید سال(بستگی به استعداد) وقت و تلاش هست
مگر اینکه به نوعی کارش یا واسطه گری (واسطه گری از نوع کاذبش - نه واسطه گری مورد نیاز کسب و کار) باشه یا رانت یا کلاهبرداری یاو....
یار همراه
من هنوز به اون مرحله نبوغ اقتصادی نرسیدم و چیزی هم نمیتونم پیشبینی کنم.
ولی همینقدر فقط اومدم یک نظری بدم داشتم بر میگشتم خونه خورد به سرم.
در ایران و در تمام مرکز استان ها یعنی تهران و سمنان و ساری و گرگان و مشهد و ...
فروشگاهی افتتاح شه که محصولاتش بهترین خوراکی های پایتخت کشور های جهان باشه.اسم شیک و خلاقانه زیادی هم فکر کنم بشه واسه این جور فروشگاه گذاشت.
مثلا از اروپا:بهترین خوراکی های شهر های برلین ,مادرید,رم,لندن,بروکسل,لیسب ن,کپنهاگ,برن,استکهلم,آمستر ام...
از اسیا:پکن,بانکوک,تایپه,ایروا ن,جاکارتا,آنکارا,مسکو,سنگاپ ور,کوالالامپور,سئول,
قاره اقیانوسیه و امریکا هم دیگه خودتون زحمتشو بکشید![]()
در این فروشگاه به فروش بره.مخصوصا انواع شیرینی کیک و بیسکوئیت و شکلات و انواع اقسام خوراکی ها.البته از همین نوع فروشگاه در پایتخت و شهر های مهم همون کشور ها هم میشه ایجاد کرد.خبر ندارم الان هست یا نه.
نمیدونم سود دهیش میتونه چطوری باشه.از پایتخت هر کشور کلی سفارش باید گرفت و بعد از ورود به ایران به سمت مرکز استان ها پخش بشهفقط میدونم دوست دارم همچین فروشگاهی باشه
- - - به روز رسانی شده - - -
من هنوز به اون مرحله نبوغ اقتصادی نرسیدم و چیزی هم نمیتونم پیشبینی کنم.
ولی همینقدر فقط اومدم یک نظری بدم داشتم بر میگشتم خونه خورد به سرم.
در ایران و در تمام مرکز استان ها یعنی تهران و سمنان و ساری و گرگان و مشهد و ...
فروشگاهی افتتاح شه که محصولاتش بهترین خوراکی های پایتخت کشور های جهان باشه.اسم شیک و خلاقانه زیادی هم فکر کنم بشه واسه این جور فروشگاه گذاشت.
مثلا از اروپا:بهترین خوراکی های شهر های برلین ,مادرید,رم,لندن,بروکسل,لیسب ن,کپنهاگ,برن,استکهلم,آمستر ام...
از اسیا:پکن,بانکوک,تایپه,ایروا ن,جاکارتا,آنکارا,مسکو,سنگاپ ور,کوالالامپور,سئول,
قاره اقیانوسیه و امریکا هم دیگه خودتون زحمتشو بکشید![]()
در این فروشگاه به فروش بره.مخصوصا انواع شیرینی کیک و بیسکوئیت و شکلات و انواع اقسام خوراکی ها.البته از همین نوع فروشگاه در پایتخت و شهر های مهم همون کشور ها هم میشه ایجاد کرد.خبر ندارم الان هست یا نه.
نمیدونم سود دهیش میتونه چطوری باشه.از پایتخت هر کشور کلی سفارش باید گرفت و بعد از ورود به ایران به سمت مرکز استان ها پخش بشهفقط میدونم دوست دارم همچین فروشگاهی باشه
![]()
داشتم به سریال سکرت گاردن فکر میکردم. سریال از نوع کره ای هست.
داستانش در واقع در مورد یک مرد ثروتمند (بخوانید بین 10 ثروتمند کره) هست که از قضا وقت زن گرفتنش شده و حالا مامانش داره در به در دنبال دختر میگرده برای این پسره. حالا هی این مامانه دختر معرفی میکنه اما این پسر روی هر کدوم یه مشکل میزاره و ردش میکنه میره
تا اینکه از سر شانس یا حالا هر چیز دیگه با یه دختر بدل کار آشنا میشه که اونم از قشر فقیر کره محسوب میشه . خلاصه این تازه شروع داستانه
کار ندارم به اینکه بعد جریان چی میشه و به کجا ها خطم میشه اما یه قسمتی از این فیلم هست که من شخصا خیلی خوشم اومد (اصلا یه آرزو شده برام که شاید حتی در آینده اختراعش کنم!!!)
اون قسمتی که خیلی برام جالبه مربوط به عوض شدن جای اون مرد با اون دختر هستش.
یعنی روح اون مرد میره تو جسم اون دختر و روح اون دختر میره تو جسم اون مرد. خلاصه این عوض شدنه از یک صبح شروع میشه. دختره از خواب بلند میشه میبینه بدنش شده بدن اون مرد و بر عکس همین اتفاقم برای اون مرد میوفته (میبینه بدنش شده بدن اون دختره) حتی جاهای خوابشونم که دیگه کامل عوض میشه (یعنی این تو خونه اون بیدار میشه و اونم تو خونه این ...)
داشتم به این فکر میکردم گذشته از اینکه اولاش ممکنه یخورده ترسناک باشه اما آقا کلا کیف میده نمیده؟
یه لحظه تصور کردم من بدنم با یکی دیگه عوض بشه! حالا بماند که دیگه اون یکی که من وارد بدنش شدم یه خانمم باشه که دیگه وامصیبتا
ولی واقعا خیلی دلم میخواد یه مدت خودم نباشم تبدیل بشم به یکی دیگه (برم تو وجود یه نفر دیگه و یه مدت جای اون نقش بازی کنم، دوست دارم ببینم زندگی دیگران چجوریه و اینااا ... اصلا خیلی باحال میشه ، مثلا تو خونه نشستم (وقتی وارد یک بدن دیگه شدم) بعد شروع میکنم به صحبت کردن در مورد چیزایی که تا دیروز اصلا صحبتی ازشون نمیشده (یعنی اون صاحب اصلی بدن اصلا با این موضوعات سر و کار نداره!) همه خونه فک پایینشون تا نزدیکای زانو میره
یا مثلا تا دیروز صاحب اصلی بدن همه رو میشناسه ولی امروز که من تو اون بدنم، دیگه کسی رو نمیشناسم و همش سوتی میدم ...
حالا تصور کن که دیگه از قضا بدنم با بدن یک دختر عوض شده باشه (آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ) (داشتم جیغ میکشیدم)
ولی فکر کنم یک هفته این مدلی همچین بد نباشه (یک تجربه ای که هیچ وقت فراموش نمیشه ) (حالا همین قضیه رو برای اون دختری که وارد بدن من شده تصور میکنم که دیگه مصیبتی میشه که بیا و ببین) در کمتر از 2 ساعت دودمان منو بر باد میده
فقط یک دقیقه به این موضوع فکر کنین (من دیگه تصمیم گرفتم حتما یه دستگاه اختراع کنم که همین کار رو برام انجام بدهیه بعضی وقتا آدم زندگیش رو با یه زندگی دیگه عوض کنه بد نیستا تازه من همین الان کیس مورد نظر رو هم انتخاب کردم (فقط مونده ساخت دستگاه و دیگه تمام)
پی نوشت: دوستان ایده پرداز من الان دارم f1 میزنم یعنی یکی بیاد help کنه این ایده سریعتر به مرحله ساخت برسه
- - - به روز رسانی شده - - -
داشتم به سریال سکرت گاردن فکر میکردم. سریال از نوع کره ای هست.
داستانش در واقع در مورد یک مرد ثروتمند (بخوانید بین 10 ثروتمند کره) هست که از قضا وقت زن گرفتنش شده و حالا مامانش داره در به در دنبال دختر میگرده برای این پسره. حالا هی این مامانه دختر معرفی میکنه اما این پسر روی هر کدوم یه مشکل میزاره و ردش میکنه میره
تا اینکه از سر شانس یا حالا هر چیز دیگه با یه دختر بدل کار آشنا میشه که اونم از قشر فقیر کره محسوب میشه . خلاصه این تازه شروع داستانه
کار ندارم به اینکه بعد جریان چی میشه و به کجا ها خطم میشه اما یه قسمتی از این فیلم هست که من شخصا خیلی خوشم اومد (اصلا یه آرزو شده برام که شاید حتی در آینده اختراعش کنم!!!)
اون قسمتی که خیلی برام جالبه مربوط به عوض شدن جای اون مرد با اون دختر هستش.
یعنی روح اون مرد میره تو جسم اون دختر و روح اون دختر میره تو جسم اون مرد. خلاصه این عوض شدنه از یک صبح شروع میشه. دختره از خواب بلند میشه میبینه بدنش شده بدن اون مرد و بر عکس همین اتفاقم برای اون مرد میوفته (میبینه بدنش شده بدن اون دختره) حتی جاهای خوابشونم که دیگه کامل عوض میشه (یعنی این تو خونه اون بیدار میشه و اونم تو خونه این ...)
داشتم به این فکر میکردم گذشته از اینکه اولاش ممکنه یخورده ترسناک باشه اما آقا کلا کیف میده نمیده؟
یه لحظه تصور کردم من بدنم با یکی دیگه عوض بشه! حالا بماند که دیگه اون یکی که من وارد بدنش شدم یه خانمم باشه که دیگه وامصیبتا
ولی واقعا خیلی دلم میخواد یه مدت خودم نباشم تبدیل بشم به یکی دیگه (برم تو وجود یه نفر دیگه و یه مدت جای اون نقش بازی کنم، دوست دارم ببینم زندگی دیگران چجوریه و اینااا ... اصلا خیلی باحال میشه ، مثلا تو خونه نشستم (وقتی وارد یک بدن دیگه شدم) بعد شروع میکنم به صحبت کردن در مورد چیزایی که تا دیروز اصلا صحبتی ازشون نمیشده (یعنی اون صاحب اصلی بدن اصلا با این موضوعات سر و کار نداره!) همه خونه فک پایینشون تا نزدیکای زانو میره
یا مثلا تا دیروز صاحب اصلی بدن همه رو میشناسه ولی امروز که من تو اون بدنم، دیگه کسی رو نمیشناسم و همش سوتی میدم ...
حالا تصور کن که دیگه از قضا بدنم با بدن یک دختر عوض شده باشه (آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ) (داشتم جیغ میکشیدم)
ولی فکر کنم یک هفته این مدلی همچین بد نباشه (یک تجربه ای که هیچ وقت فراموش نمیشه ) (حالا همین قضیه رو برای اون دختری که وارد بدن من شده تصور میکنم که دیگه مصیبتی میشه که بیا و ببین) در کمتر از 2 ساعت دودمان منو بر باد میده
فقط یک دقیقه به این موضوع فکر کنین (من دیگه تصمیم گرفتم حتما یه دستگاه اختراع کنم که همین کار رو برام انجام بدهیه بعضی وقتا آدم زندگیش رو با یه زندگی دیگه عوض کنه بد نیستا تازه من همین الان کیس مورد نظر رو هم انتخاب کردم (فقط مونده ساخت دستگاه و دیگه تمام)
پی نوشت: دوستان ایده پرداز من الان دارم f1 میزنم یعنی یکی بیاد help کنه این ایده سریعتر به مرحله ساخت برسه
یار همیشگی
دستگاه نمی خواد چندین راه وجود داره.
1-ماسک طرف مورد نظر را درست کنید و همچنین ماسک صورت خودتون با هم عوض کنید.
2-تغییر چهره با عمل
3-ببینید چه چیزی های طرف مقابل داره که شما دوس دارین جای اون باشید برای خودتون دسته ببندی کنید تا به اونا برسین اتفاقا این طوری خیلی بهتون حال میده هااااااااااااااا
4-فکر و خیال کنید. و جای شخصیت مورد نظر باشین. یکی از بزرگترین هتل داران جهان اول خدمت کار یکی از هتل ها بود و هر موقع که می رفت اتاق مدیر را تمیز کنه پشت میز اون می شست و کارهای مدیریتی انجام می داد تا با اراده خودش این خیال خودش را برآورده کرد.
5-.............
....
...
...
n ام-ساخت دستگاه
مهمترين لذت در زندگي، كمك به سايرين براي برنده شدن است. حتي اگر به قيمت آهسته تر رفتن و تغيير در نتيجه مسابقه اي باشد كه ما در آن شركت داريم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)