متوجه نشدم مطالب تون رو ؟
...........................تا وقتی که خودمون به سطحی از فرهنگ نرسیم که حقمون رو بگیریم هیچ کسی نمیاد تا حقمون رو بگیره. مشکل تمام مردم جهان سوم این است که به دنبال یک روز خوب هستند ولی هیچ وقت برای ساخت اون تلاش نمیکنن و فکر میکنن یکی یه روز میاد و بنگ! همه چیز خوب میشه.
و اما پیرامون مطالبی که دوستان اشاره داشتن مثلا مشکلاتی در رفع نیازهای اولیه :
ابتدا یه پیش زمینه :
١-تحقق موجودات عالم و فعل و انفعال های موجود در آن، براساس قانون علل و اسباب پی ریزی شده است و جریان علل و اسباب، یک سنت الهی در همه هستی گسترش دارد، همان گونه که امام صادق(علیه السلام)می فرماید: «ابی اللّه ان یجری الاشیاء الّا باسباب فجعل لکل شیء سبباً» خداوند ابا دارد از این که مخلوقات عالم جز با وجود سبب، جریان و تحقق داشته باشد، پس برای هر چیزی سببی قرار داد; بنابراین، بنابر حکمت خداوندی هیچ حادثه، وضعیت و موجودی در عالم به وقوع نمی پیوندد، مگر آن که پیش از آن سبب یا سبب هایی در کار بوده است و این قاعده، شامل همه مخلوقات، حتی انسان و سرنوشت او نیز می شود.
٢- براساس قاعده علیت که بر نظام زندگی فردی و اجتماعی مردم حاکم است، افراد بشر از نظر میزان استعدادها، توانایی ها، گرایش ها، شرایط زندگی خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و مانند آن، با هم تفاوت دارند و این تفاوت، لازمه زندگی اجتماعی بشر است، زیرا بسیاری از ارزش ها، فضیلت ها، رقابت ها، نو آوری ها و پیشرفت های مربوط به ابعاد زندگی انسان، به همین تفاوت ها مربوط است; برای مثال، شکوفایی فضیلت های اخلاقی، مانند حسّ نوع دوستی، ترحم، ایثار و انفاق، گاه در پرتو درک همین تفاوت در میان افراد بشر می باشد.
٣- آن که در دنیا هم خوبی ها و دارایی ها وجود دارد و هم نداری ها و فقر، و مسلم است که خداوند سبحان همان گونه که خوبی مطلق، همه دارایی ها و امکانات را به کسی نداده، بدی مطلق، نداری و فلاکت ها را نیز به کسی نداده است; به بیان دیگر، مردم در داشتن دارایی های دنیایی و نداری های آن، نسبی هستند، به این معنا که بسیارند کسانی که از نظر زندگی در رفاهند، ولی از مشکلات روحی در عذابند و بسیارند افرادی که از نظر روحی و جسمی، سالم هستند، ولی از بهره های مادی، محروم اند، عده ای زیبایی خوبی دارند، ولی از توان فهمیدن کمتری برخوردار هستند، عده ای فقیرند، ولی ازکمالات معنوی بالایی برخوردارند; بنابراین، هر انسانی از جهتی دارا، و از جهت و یا جهت های دیگر نادار و فقیر است.
۴- بسیاری از نقص ها، کاستی ها و گرفتاری ها براساس حکمت الهی، آزمایش خداوند است تا در پرتو آن، نه تنها عیار وجودی افراد از ناخالصی پاک شود و به مراحل کمال برسند، بلکه افراد شایسته از افراد ناشایست جدا گردند، همان گونه که قرآن به آزمایش بودن آن ها چنین تصریح می کند: «ولَنَبلُوَنَّکُم بِشَیء مِنَ الخَوفِ والجوعِ ونَقص مِنَ الاَمولِ والاَنفُسِ والثَّمَرتِ وبَشِّرِ الصّـبِرین (بقره، 155); ما به طور حتم همگی شما را یا با خوف و یا گرسنگی و یا نقص اموال و جان ها و میوه ها می آزماییم و تو ای پیامبر، صابران را بشارت بده.» بنابراین، آزمایش های الهی که در قالب دارایی و ناداری، زیبایی و بدشکلی، تندرستی و مرض، مستعد بودن و کودن بودن، حیات و ممات و مانند آن ظهور پیدا می کند، خود جلوه های رحمت الهی هستند که حکیمانه مردم را در این مسیر به کمال و قرب الهی می خوانند.
۵- بسیاری از ناداری ها و نقص ها و گرفتاری های افراد، گذشته از آن که می تواند ناشی از ظلم و ستم دیگران و یا آزمایش الهی باشد، ممکن است ناشی از سوء اختیار و استفاده نکردن از توانایی های خود و شکوفا نکردن استعدادهای خدادادی موجود در هر شخصی باشد; از این رو، در قیامت، خداوند بر ضدّ آنان احتجاج می کند، همان گونه که امام صادق(علیه السلام)می فرماید: روز قیامت، خداوند تعالی به بنده اش می فرماید: ای بنده من! آیا نسبت به وظایف و توانایی های خود در دنیا آگاهی داشتی؟ اگر بگوید: بله، خداوند به او می فرماید: پس چرا به آن چه می دانستی، عمل نکردی، و اگر بنده بگوید: نمی دانستم، خداوند منان به او می فرماید: پس چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی.» بنابراین، برخی فقرها و فلاکت های انسان ها ناشی از نبود آگاهی های لازم، برای شیوه زندگی درست و یا عمل نکردن به دانسته های خود است.
۶- رحمت خداوند عبارت است از افاضه نعمت بر مستحق و رساندن هر چیزی به سعادتی که شایستگی و استعداد رسیدن به آن را دارد; بنابراین، رحیم بودن خداوند و بی نهایت بودن آن، برای خوش بختی و بهره مندی مردم از رفاه، امکانات، داشتن کمالات جسمی و معنوی و مانند آن، کافی نخواهد بود، بلکه افزون بر آن، داشتن زمینه پذیرش رحمت الهی در وجودافراد و فراهم کردن مقدمات بهره مندی از آن هم لازم می باشد.
بنابر مقدماتی که بیان شد باید دید که فقر و فلاکت و گرفتاری های برخی انسان ها ناشی از چیست؟ اگر پدید آمده از ظلم و حق کشی دیگران بوده که بایستی در رفع ستم کوشید و اگر ناشی از آزمایش الهی است که باید این گونه که افراد را بنابر دستور قرآن که می فرماید: «وبَشِّرِ الصّـبِرین» (بقره، 155) به صبر و تحمل فرا خواند و اگر ناشی از سهل انگاری و کوشش نکردن خود آن افراد است که در این صورت، افزون بر تشویق آنان به جدیت و سعی در رفع گرفتاری های خود، با همیاری و هم فکری مؤمنان، می توان مقدمات کار و کوشش را برای آنان فراهم کرد و زمینه های بهره مندی آنان از رحمت الهی را در وجود آنان ایجاد نمود.
اصول کافی، کلینی، ج 1، ص 183. . بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 2، ص 29.
تفسیر المیزان، علامه سید محمد حسین طباطبایی، ترجمه موسوی همدانی، ج 7، ص 35.






پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)