با این حال که جاش نیست دلم می خواد یکم بګم از بی توجهی بالاییا !!!
به نظرم ایلام بود که اصلاً سینما نداشت ، نمی دونم ساختن نساختن ! یا بوجنورد دو سه تا سینما از زمان شاه بود ( هی پشتش بد میګن ، خیلی کاراش حرف نداشت ، آسفالتی که اون زمان زدن چی بود ، آسفالت های الآن چیه ؟!!! ) که الآن تبدیل شده به تالار عروسیکه چی عروسی های از دین خارج میان جایګزین فرهنګ میشن ! یعنی واقعاً که !
هی دلم می خواد بګما ، اون از آموزش پرورش ، اون از مخابرات ، آدم بخواد ایراد بګیره یعنی ذره به ذره شون ایرادنهمشون
کارمندای اداره ی آموزش و پرورش که زدن به سیم آخر ، با اون سِمَت های ... یعنی کافیه یه روز اتفاقی آدم بره تو اداره قدم بزنه ، از بیخ همه چی دستش میاد ، نشستن پشت میز هیچ کار نمی کنن ، چه توقعی از نسل های بعدی هست آخه ؟! زنګ می زنی به مسئول بیکار نشسته پشت میز ، میګه اقدام می کنیم ، تو یه مورد که الآن دارم می بینم ، 4 ماه ګذشته دریغ از یه اقدام با کلی پیګیری که 5 ماه دیګه 30 نفر پایه شون ضعیف جوری که به نظر من باید دوباره یه سال درس بخونن در همون پایه ( اول ابتدایی )
مخابراتم که هیچ اصلاً ...
دیګه نمیګم ، کافیه ، جاش نیست
ما کاری کنیم مثل این افراد نباشیم ، همشون مدیون کار نکردنشون و ... خواهند بود .
علاقه مندی ها (Bookmarks)