سلام به داداش مهدی گل
من کاملا با سونای موافقم
دو طرف باید دغدغه ذهنی همدیگه رو درک کنند و تا حدی پاسخگو باشند
الان در جامعه ما ،کار ما بخش اهمی از زندگی مارو تشکیل میده و کار ما با مدرک یا سطح سواد ما آمیخته هست
برای مثال شما وقتی زنتون پزشک باشه و خودتون یک فرد بازاری ،مطمئنا با ساعات کاری خانومتون مشکل پیدا میکنید با شیفت های کاری و ...
پس میبینید که نوع کار مهمه
یعنی هرکسی باید با کسی که در سطح خودش باشه زندگی کنه(از لحاظ فکری میگم)
شاید ....
کاربر اخراج شده
دقیقا به نکته خوبی اشاره کردی.ممنونم
یعنی برخی از این موضوعات در متن زندگی خودشون رو نشون میدن. مواقع درگیری و..... . ولی وقتی دو نفر ازدواج میکنن نباید همه این مسائل براشون حل شده باشه؟ چطور میشه که از اون همه فیلتر عبور میکنن و به مرحله ازدواج و بعدش می رسن ولی باز میبینیم که خیلی مسائل هنوز حل نشده؟ مگر کسایی که ازدواج میکنن نباید با مسائل هم کنار اومده باشن؟![]()
کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
سلام . ممنون از نظر خوبتون. خواهش می کنم.
به نظرتون اولا چطور باید این تفاوت هایی که اشاره کردین رو در نسبت مستقیم با علم قرار داد ؟ (خودتون فرمودین) سئوال اصلی هم همین هست. ببینید علم افراد ( مقصود از علم ریاضی-فیزیک -پزشکی و.... )چرا باید در رابطه دو فرد تاثیر داشته باشه؟ مگر نه اینکه بسیاری ازمشاهیر زنان خانه دار داشته اند؟ ویا بسیاری از پزشکان دارای زندگی موفق همسر بی سواد داشته اند؟
رابطه عاطفی اصولا چرا باید در تماس مستقیم با مدارج علمی باشد؟
کاربر اخراج شده
سلام . ممنونم از نظرات خوبتون. خواهش می کنم
نکات خوبی رو یاد اور شدین که از ذکر دوباره اونها به خواطر کوتاهی سخن خود داری می کنم مبنی بر بینش خانواده ها و کمال طلبی افراد و.... که بسیار جالب بودند. ممنونم
خب این سئوال رو دارم با توجه به اینکه شما در جایگاه یک فرد وبانوی متاهل قرار دارین و صاحب فرزند صالح و باشخصیتی هستید این فرصت رو برای ما پیش آورد که سئوالاتی رو داشته باشیم.
نخست اینکه در صورتی که برای فرزند شما که دارای تحصیلات عالیه (درحد دکتری) هستند(در آینده نه چندان دور انشالله) افرادی جهت امر ازدواج خدمتتون شرف یاب شوند در صورتی که دارای تحصیلات کمتر از ایشان باشند واکنش ویا واکنش های شما چگونه خواهد بود؟ میخوام کمی تفصیلی تر به مسئله بپردازید. دختر خانتمون اگر به این ازدواج با فرد دیپلمی رضایت کامل داشته باشند شما دخالتی در این امر خواهید داشت؟ این احساس در شما ایجاد نمیشه که ممکنه وجهه خانوادگی شما از بین بره ویا خدایی نکرده خدشه دار بشه؟ (بر این فرض که فرد مذبور دارای وضع مالی خوب و طرز فکر مناسب و با شخصیت باشند)
ممنون میشم
در سالهای اخیر چون سطح آگاهی و دانش عمومی ارتقا پیدا کرده و خانواده ها گرایش بیشتری به سطح تحصیلات یکسان پیدا کردند ولی سوال اینجاست آیا این گرایش صحیح میتونه باشه یا خیر؟؟؟
این مبحث باید از چند زاویه مورد تحلیل قرار بگیره
این مساله مهمه که تحصیلات زوج یا زوجین کدام طرف!!!! بایستی ملاک سنجش باشه ؟
ما برای بررسی بهتر این مقوله موارد و شرایطی رو باید مورد توجه قرار بدیم
یکی اینکه در شرایطی که مرد و زن دارای تحصیلات یکسان هستند
دوم در شرایطی که میزان تحصیلات مرد عالی باشه و زن تحصیلات متوسطی داشته باشه
سوم در شرایطی که زن دارای میزان تحصیلات عالیه باشه و مرد از تحصیلات پایین تری برخوردار باشه
و یا در شرایطی که مرد دارای میزان تحصیلات عالیه باشه و زن تحصیلات اندکی داشته باشه و یا بی سواد باشه
معمولا طبق آمارها موارد اول و دوم مشکلی رو برای زوجین فراهم نمیکنه ولی در موارد سوم و چهارم روابط زناشویی و زندگی مشترک دچار ناسازگاریهایی میشه که در برخی مواقع هم باعث از هم پاشیده شدن کانون زندگی میشه
ممنونم. خوب اشاره کردین. منم با یک سئوال ادامه میدم
به نظر شما چرا اغلب وقتی یک زن به مقام بالاتر از یک مرد (چه مالی-چه تحصیلاتی و....) می رسد بنیان خانواده ها به ارزه می افتند. این عوامل چه چیزهایی هستند؟ فرهنگی؟ ناشی از خانواده؟ اقتصادی؟ و یا...........؟
ممنون میشم توضیح بدین راجب این موضوع
در کل میشه گفت:
هر چی سطح اختلاف تحصیلی کمتر باشه به مراتب هم احتمال بروز اختلاف کم میشه
و بایستی توجه داشت که اگر چه وجود تحصیلات همیشه شعور و آگاهی رو به همراه نداره همونطور که دوستان هم بهش اشاره کردند اما.... صراحتا میشه گفت میزان سواد و میزان آگاهی ارتباط مستقیم با هم دارند
گاهی هم زمانی که زوجین از برابری در تحصیلات برخوردار باشند باعث ایجاد نوعی تعادل اقتدار در حیطه خانواده میشه و با این یکسانی نوعی ضمانت برتری طلبی مرد ایرانی در خانواده شده و باعث میشه که زن به سختی برتری فکری مرد رو بپذیره در نتیجه ممکنه اقتدار نوعی تعادل پیدا میکنه ولی از طرف دیگه هم باعث ایجاد بگو مگوهایی در بین زوجین میشه
در هر زندگی زناشویی اختلافات و درگیری وجود داره و عموما هم از موارد کوچیک و بی اهمیت شروع میشه اما همین مسائل کوچیک و بی اهمیت میتونه زمینه های درگیری ها و عصبانیتهای بزرگ رو فراهم کنه و به اوج برسه
و تنها زمانی به اوج میرسه و تبدیل به یک شکاف عمیق در روابط میشه که سطح سواد و درک از مسائل در بین طرفین یکسان نباشه
اگر افراد هر جامعه و هر خانواده این اصل رو بپذیرند که بین خوشبختی خانوادگی و همگونی تحصیلات زن و شوهر ارتباط مستقیم وجود داره این امر در زندگی مشترک باعث ایجاد وجوه مشترک فکری و توافقات بین زوجین خواهد شد
متشکر. خیلی خوب توضیح دادین
یک سئوال رو از بقیه دوستان هم پرسیدم که دوست دارم شما هم توضیحی راجبش اگر مایل هستین بدین که استفاده بیشتری ببریم از گفتار زیباتون.
ببینید قبول دارم که سواد میتونه اگاهی رو بالا ببره. اما خب این سواد چه رابطه ای با بالا رفتن مدارک دارد؟ تفسیر شما از "سواد" چیست؟ روابط شیمی و فیزیک وامتحانات دانشگاهی و گرفتن مدارج علمی چه تاثیراتی بر روابط عاطفی دارند؟ چرا باید فکر کرد یک فرد فوق دیپلم دارای سواد مدیریتی کمتری هست برای اداره زندگی؟
شاید دوستانی باشند مثل جناب "بیل گیتس" که دانشگاه رو رها کردند اما .......
تشکر مجدد
و یک مشکل دیگه که از میزان اختلاف سطح تحصیلی زوجین تاثیر میگیره عدم درک صحیح طرفین از همدیگه هست چون عموما در اکثر مواقع بینش یک فرد تحصیلکرده نسبت به کانون خانواده و مشکلات ومنطقی تر و واقع بینانه تره ...
و معمولا هم اختلاف سطح تحصیلی و آگاهی بیشتر در یکی از طرفین ایجاد مشکل میکنه و باعث ایجاد تفکرات متفاوت میشه و چون واکنش ها نسبت به مسائل پیرامون متفاوت میشه درک متقابل امکان پذیر نبوده و بستر مناسبی برای درگیری بین همسران میشه ...
هر چند مواردی رو که بهش اشاره کردم یک دستور العمل کلی نیست ...
چرا که چه بسیار خانواده هایی هستند که حتی دارای میزان تحصیلات یکسان هم بودند ولی زندگیشون رو در ابتدا به گونه صحیح مدیریت نکردند و در آخر کار متاسفانه به بن بست های عاطفی و طلاق رسیدند ...
در هر صورت اونچه که مسلم هست ازدواج و همسر گزینی امر بسیار با اهمیتی هست و نبایستی بر اساس احساسات و صرفا نیازهای عاطفی - جنسی تصمیم گرفته بشه و با تصمیمات عجولانه یا همون مدیریت نادرست در ابتدا مسیر رو نادرست انتخاب کرد
بلکه مثل بقیه معیارها در ازدواج تحصیلات رو هم مورد توجه قرار داد
اگر چنانچه دختر خانم و یا آقا پسری مورد ازدواج مناسبی پیدا کردند که از هر لحاظ در معیارهاشون اشتراکاتی وجود داشت و صرفا گزینه تحصیلات باعث تردید در بله گفتن یا نه گفتن میشد ....
به نظرم من بهترین کار اینه که کمی با شکیبایی و تامل بیشتر مورد رو دنبال کنند و تمامی جوانب رو مورد بررسی قرار بدن و با منطق صحیح و حساب شده تصمیم نهایی رو اتخاذ کنند
مثلا تشکیل جلسات متعددی راجع به گفتمان هایی در مورد مسائل مختلف در زندگی مشترک که این تبادل نظرات سنگ محک بسیار مناسبی برای تایید یا عدم تایید یک انتخاب میتونه باشه
و این مباحثات میزان درک و فهم طرفین رو نشون میده که تا چه حد دیدگاه هاشون به هم نزدیک هست و در این صورت میتونند تشخیص بدن که چنین ازدواجی میتونه براشون مناسب باشه یا خیر...
و نبایستی فراموش کنیم که :
داشتن مدرک تحصیلی عالیه در رشته های انسانیت و معرفت و صداقت در زندگی از همه مدارک تحصیلی بیشتر دارای اهمیته
به امید روزی که همه خانواده ها فارغ التحصیل این رشته ها باشند
ممنون از توجه همه دوستان![]()
خب اینجا هم راجب مرز عقل و احساس در آغاز زندگی مشترک صحبت کردین. شما به چه عواملی بیشتر تاکید دارید؟ یعنی به زبان ساده تر با دیدن داماد دو دوتا چهار تا های معمول بیشتر توجه می کنید ویا سطح بینش رو بیشتر تاکید دارید؟ این رو بسط بدین در خانواده های ایرانی و اینکه چه عواملی در در این انتخاب های مهم تاثیر گذار بوده و چرا به معیار های افزایش پرستیژ ظاهری نظیر مدرک تحصیلی بیش از سایر معیار های زندگی پرداخته میشه وشده؟ متشکر که برامون بیشتر شرح میدین.
این رو بدین جهت عرض کردم که خودتون بیشتر در جریانید در بسیاری موارد (سطح تحصیلات-وضع مالی و....)از لحاظ ظاهری برخی اشخاص سر تر هستند اما بعد از ازدواج دیده شده که بسیاری از همین قشر با مشکلات غیر قابل حل در زندگی مواجه شدند که ناشی از عدم تفاهمات فرهنگی-عاطفی-و... بوده. پس به طور عامیانه میگیم ." یک جای کار میلنگه"
بسیار متشکر از حظور گرمتون
ویرایش توسط M@hdi42 : 11th January 2014 در ساعت 12:25 AM
همکار تالار سایر موضوعات پزشکی
سلام
خواهش میکنم ، ببینین این تفاوت هایی که گفتم مربوط به درک موقعیت شغلی میشه ،فرمایش شما رو قبول دارم که درک با تحصیل بدست نمیاد ولی من از درک عاطفی حرف نمیزنم از درکی حرف میزنم که زمینه اون تجربه بیشتره ،اون چیزی که خانم ها از همسرانشون انتظار دارند درکه نه عاطفه ،................
هیچ انسانی کامل نیست ولی ایده آل های انسان x با انسان yمتفاوته
در مورد آقایون یه نظریه کلی هست (اینو من نمیگم مشاوره ها میگن )و اون اینه که به طور کلی آقایون باید یا همسطح با همسرانشون باشند و یا اینکه بالاتر از اونها باشند (از لحاظ تحصیلی) ،چرا که خانما ها زودتر به بلوغ فکری و اجتماعی میرسند و درکشون زودتر شکل میگیره و اینو نمیشه کتمان کرد ( یه بحث طولانیه که الان نمی تونم تایپ کنم .......) ،مشاهیری هم که فرمودید خب در دوره ای زندگی میکردند که اون زمان تحصیلات برای خانم ها معنی نداشته ،تعداد انگشت شماری از خانم ها به وسیله خانواده تشویق به تحصیل میشدند ،و خیلی مسائل جزئی دیگه ..........
خب حالا تحصیل چه ربطی به درک داره؟؟؟ تحصیل فقط حفظ 4 تا فرمول و گرفتن یه مدرک نیست ،اصلا به همین خاطره که بعضی افراد با تحصیلات بالا هیچ درکی از زندگی و وظایفشون ندارند ،چون فقط درگیر حفظ 4 تا فرمول و ......بودند ،هر چقدر فرد بیشتر با محیط عملی و فضای اجتماعی درگیر بشه به همون میزان درکش از فضای اجتماعی و موقعیت های پر تنش بیشتر میشه
آقا عبدالله تعبیر قشنگی از علم و تحصیل داشتن و خیلی خوب این دوتا رو تمییز دادند این کاملا مسلمه که تحصیل درک رو به وجود نمیاره بلکه زمینه ساز درک وسیع تریه
سلامت و تندرست باشید
"در پناه حق"
حرفی را بزن که بتوانی بنويسی،چيزی را بنويس که بتوانی پای آنرا امضاء کنی و چيزی را امضاء کن که بتوانی پای آن بايستی!
"ناپلئون بناپارت"
همکار تالار اخبار و کاربر فعال
دوست آشنا
سلام
تحصیلات نه تنها زندگی خودمون رو بلکه زندگی دیگرون رو نیز تحت تاثیر قرار میده و با تغییرات بسیاری همراه می سازه
از وقتی علم آدمی افزون گشت دنیا چهره ی دیگری یافت که شبیه هیچ دوره ای از زمانهای گذشته نیست وآینده نیز بی شک متفاوت تر از امروز ما خواهد شد و خواهد بود
لذتی که یک فرد تحصیلکرده می بره هزار برابر بیشتر از یه فرد بی سواده، شاید بعضی ها باور نکنند ولی با کمی تفکر کم و بیش مطلع خواهند شد
با تشکر
اندیشیدن ، نبضِ حیاتِ ذهن ماست
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)