بهم خیانت کرد..منم ازش جداشدم...خیلی سخته..اما
هیچوقتم نمیبخشمش
تو اصلن نگو عشق بلکه اسم سر حد محبت ها رو بزار b مثلاوقتی b باشی یعنی میتونی سر حدمحبت هارونثار طرفت کنی اگه نتونی سر حد محبت هارو به کسی بکنی (به خاطر غرورت یا هرچیزی )خب دیگه bنیستی .اونوقت برو هرکاری دلت خواست بکن ولی bنیستی.تامادامی که تعریفی پیدانشه که والاتراز تعریف های قبلی باشه همچنان bیعنی سرحد محبتهابی دلیل بی شرط انسان هم میتونه به سرحد محبتها برسه ولی متاسفانه چون هرکی یه احساس سطی وزودگذرپیداکرده و اسمشوگذاشته عشق دیگه اسم عشق بد در رفته.وگرنه من آدم دیدم عاشق واقعی بوده پس اون پیداشده و شمارو نقض کرده والاتره احساسش چون بی شرطه بی دلیله بی قیمته پس تعریف شما برای عشق نقض میشه
ویرایش توسط MILAD KHAN : 7th December 2013 در ساعت 09:50 PM
عجب روزگاریست!
شیطان فریاد می زند ؟!
انسان پیدا کنید، سجده خواهم کرد...
عشق واژه ای انتزاعی ست که دوست داشتن همراه رغبت های جنسی ست
تمایز میان عشق و دوست داشتن رو میشه در کلام خیلی ها از جمله شریعتی ، مولانا ، اوشو خیلی های دیگر فهمید
دوست داشتن هست که ارزشمند هست نه عاشق بودن !
اگر کسی که دوست ش داشته باشی بدون هیچ چشمداشت طلب کردن و به دست آوردن ؛ اگر هم خیانتی کرد نه تنفری در تو به وجود میاد و نه چیزی ازت کم میشه !
"آخرین برگ این دفتر هم به پایان رسید"
تو اصلن نگو عشق بلکه اسم سر حد محبت ها رو بزار b مثلاوقتی b باشی یعنی میتونی سر حدمحبت هارونثار طرفت کنی اگه نتونی سر حد محبت هارو به کسی بکنی (به خاطر غرورت یا هرچیزی )خب دیگه bنیستی .اونوقت برو هرکاری دلت خواست بکن ولی bنیستی.تامادامی که تعریفی پیدانشه که والاتراز تعریف های قبلی باشه همچنان bیعنی سرحد محبتهابی دلیل بی شرط انسان هم میتونه به سرحد محبتها برسه ولی متاسفانه چون هرکی یه احساس سطی وزودگذرپیداکرده و اسمشوگذاشته عشق دیگه اسم عشق بد در رفته.وگرنه من آدم دیدم عاشق واقعی بوده پس اون پیداشده و شمارو نقض کرده والاتره احساسش چون بی شرطه بی دلیله بی قیمته پس تعریف شما برای عشق نقض میشه نتیجه گرفتم شما ترجیح میدی معشوق باشی.اینم بدنیست ولی معمولاپسرا عاشق ودخترامعشوق اند
ویرایش توسط MILAD KHAN : 7th December 2013 در ساعت 09:53 PM
عجب روزگاریست!
شیطان فریاد می زند ؟!
انسان پیدا کنید، سجده خواهم کرد...
به یه بچه 2 ساله بگو بین بهترین دختر دنیا و یک شکلات خوشگل کدومو انتخاب میکنی.به نظرت درکی از بهترین دختر دنیارو داشتن داره؟نه.اون شکلات رو میخواد.
خب انسان بزرگتر میشه نیازهاش عوض میشه و درکش بیشتر.علاقه به غیر همجنس یک قسمت از نیاز های اساسی انسان هست.رعایت اعتدال در این مورد ضروری هست.محبت و ابراز علاقه و حمایت تامین نیازها بخشی از وظایفی هست که 2 نفر بر دوش هم دارند.حالا اگر همدیگرو دوست داشته باشند این وظایف شیرینترین وظایفی هست که انجام میدن.
اون سر حد محبت ها و کمال گرایی که میگید بخشی از ذات خداوند هست که در بنده خودش اماده کرده.بهتره اونو به صورت عمومی برای مردم و بهتر بگم کل موضوعات این دنیا صرف کنی نه برای یک نفر.همانطور که خدا هم بی حد و مرز دست رحمت بر کل مردم جهان میکشه
بسم الله الرحمن و الرحیم (هم از رحمان حرف میزنه هم از رحیم)
خب تو عاشق یه چیز دیگه باش یا اصلا نباش تو ترجیح میدی معشوق باشی خب باش.به دیدگاه من تنها چیز بی ریا و کامل عشق واقیعه.تو شاید نخای عاشق باشی و حق هم داری ولی معشوق حق داره یه عاشق واقعی داشته باشه پس اگه خاستی زن بگیری حتما بهش بگو عشق برات تا چه اندازه تعریف شده نگو عاشقشی بگو شرطی دوستش داری تا زمانیکه اون تو رو بخواد.شاید اون بیچاره واقعا یه عاشقبخاد نه شمارو.احساس شما احساس درستیه و شخصیه و اختیاریه ولی اسمش عشق نیست.والسلام.
عجب روزگاریست!
شیطان فریاد می زند ؟!
انسان پیدا کنید، سجده خواهم کرد...
عجب روزگاریست!
شیطان فریاد می زند ؟!
انسان پیدا کنید، سجده خواهم کرد...
من به این عشقی که شما میگی اصلا اعتقادی ندارم.این عشق بی حد و مرز رو و به قول شما بدون شرط رو برای عموم مردم میخوام نه یک دختر.یعنی نمیخوام چشمامو ببندم و تو دنیایی از احساس غرق باشم که صبح تا شب کارم بشه ستایش یک دختر بدون این که انتظاری داشته باشم.
ولی بدون اینکه از کسی انتظاری داشته باشم دوست دارم به مردم خدمت کنم.بی شرط.فقط برای دیدن شادیشون.
ولی در رابطه با ازدواج:بعد از اینکه فرد مناسب رو پیدا کردم و فهمیدم شخصی هست که میتونم بهش علاقه داشته باشم و میفهمم که اون هم ازم راضیه با کمال میل نوع خاصی از عشق رو برای اون خرج میکنم.و این وظیفه من هست.
"آخرین برگ این دفتر هم به پایان رسید"
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)