یک خورده قدرت تصوراتتون رو قوی کنید. بریم.
«پروف آقا مهدی کجاست؟» در فلق بود که پرسید معصومه.
آسمان مکثی کرد
مجید شاخه ی کاکتوسی که به لب داشت (!) به باغچه ی پروف ریپورتر عزیز بخشید!
و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:
نرسیده به درخت
کوچه باغی است که از خواب خدا سبز تر است
و در آن علم به اندازه پرهای صداقت آبی است
می روی تا ته آن لینک که از پشت شوخ طبعی سر به در می آرد!
پس به سمت گل اصالت و فرهنگ میپیچی
دوقدم مانده به گل،
پای مدیریت و فرماندهی و تدبیر سایت می مانی
و تورا ترسی شفا فرا میگید... (از هیبت ریپورتر بزرررررررررررررررگ)
در صمیمیت سیال فضا، خش خشی میشنوی:
ادمین را میبینی
رفته از کاج بلندی بالا ()
معرفت بردارت از لانه ی نور (که ریپورتر آنجا ذخیره کرده!)
و از او میپرسی
خانه ی ریپورتر عزیز کجاست!
اینا همه وصف خوبی هاتون بود ااااااااااااااااای ریپورتر بززززززززززززرگ و فرمانروا.......
اااااااااای حمایت گر... اااااااااای رئیس بزرگ...!![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)