سلام مجدد
خواهش می کنم ، وظیفه بود .
خب همین دیګه مشکل اینجاست میګم مهمونا بشینن ولی نمی دونن که من پشت صحنه کار می کنم ، فکر می کنن کلاً کار نمی کنم ، اینجوری جا افتاده ، خوشمم میاد ، نمی خوام دیدشون تغییر کنه ، کیف میده
بعد من میګما که بشینن با کلی اصرار ، آخرش نمی شینن و دیګه تقریباً نصف کار ها انجام میشه توسط مهمونا و مادرم
نصفه ی دیګه ش می مونه واسه من و بازم مادرم
واسه بقیه کارا چیزی نمیګنا !!! ولی خب پاک کردن سفره رو چون مهمونا هم انجام میدن ، منم که شبیه اونا ، در نتیجه به منم میګن![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)