اه چقدر امروز انرژی مثبت داشتم همش هدر رفت....
خدایااااااااا این شانسه؟؟؟؟؟؟
امروز از تو حیاط میومدم تو دانشکده دوبار زنبور نیشم زد!
ینی من یه چیز مینویسم شما یه چیز میخونیدا! نیش بودا نییییییییش! عین شمشیر بود لامصب!
اول گردنمو زد بعد که از شدت درد دستمو بردم تو مقتعه ام دستمم نیش زد!
دیگه دیدم اینطوری نمیشه کیفمو پرت کردم تو سالن عین اینایی که آتیش گرفتن د بدو سمت کتابخونه...
اونجا با فراغ بال گشتم پیدا کردمش علی رغم میل باطنیم کشتمش و لهش کردم!
ولی خوب زده بود دیگه فایده ای نداشت...
دستم بهتره ولی گردنم همچنان درد و سوزش داره!!!!!!!!
خدا آخه چرا من؟![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)