گاهی
بعضی زخمها
انقدر عمیق میشود
که دیگر
با هیچ
مرهمی
مداوا نمیشود
 
            
             دوست جدید
            
            
                دوست جدید
            
            
            
             
            
                 پاسخ : دلنوشته ...
 پاسخ : دلنوشته ...
                گاهی
بعضی زخمها
انقدر عمیق میشود
که دیگر
با هیچ
مرهمی
مداوا نمیشود
 
            
             کاربر اخراج شده
            
            
                کاربر اخراج شده
            
            
            
             
            
                 
	
 پاسخ : دلنوشته ...
 پاسخ : دلنوشته ...
                میگویند شیشه احساس ندار
اما وقتی روی شیشه ی بخار گرفته نوشتم
آروم گریست...
 
            
             دوست آشنا
            
            
                دوست آشنا
            
            
            
             
            
                .gif) 
	
 پاسخ : دلنوشته ...
 پاسخ : دلنوشته ...
                سرت را بالا بگیر سینه سپر کن
و از ته حلفت فریاد بزن : من فراموشش کردم
و بعد نوک بینی ات را بگیر و
تا ته بی نهایت برو ! پینوکیوی بیچاره !
 
            
             کاربر فعال سایت
            
            
                کاربر فعال سایت
            
            
            
             
            
                 
	
 پاسخ : دلنوشته ...
 پاسخ : دلنوشته ...
                چایت را بنوش
نگران فردا نباش
از گندم زار من و تو
مُشتی کاه میماند برای باد ها
( نیما یوشیج )
 پاسخ : دلنوشته ...
 پاسخ : دلنوشته ...
                ♥پنج وارونه چه معنا دارد ؟♥ خواهر كوچكم اين را پرسيد♥ من به او خنديدم♥ كمي آزرده و حيرت زده گفت♥ روي ديوار و درختان ديدم♥ بازهم خنديدم♥ گفت ديروز خودم ديدم♥ مهران پسر همسايه پنج وارونه به مينو ميداد♥ آنقدر خنده برم داشت كه طفلك ترسيد♥ بغلش كردم و بوسيدم و با خود گفتم♥ بعدها وقتي غم♥ سقف كوتاه دلت را خم كرد♥ بي گمان مي فهمي♥ پنج وارونه چه معنا دارد
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
 پاسخ : دلنوشته ...
 پاسخ : دلنوشته ...
                خشکید و کویر لوت شد دریامان
امروز بد و و از آن بتر فردامان
زین تیره دل دیو صفت،مشتی شمر
چون آخرت یزید شد دنیامان
مهدی اخوان ثالث
شاید ....
 
            
             یار همراه
            
            
                یار همراه
            
            
            
             
            
                .gif) 
	
 
            
             مدیر تالار ادبیات
            
            
                مدیر تالار ادبیات
            
            
            
             
            
                 پاسخ : دلنوشته ...
 پاسخ : دلنوشته ...
                سلام بر تمامی عزیزان
ممنون از فعالیتتون و بیان دلنوشته هاتون
اسم این موضوع دلنوشته هست و قاعدتاً هر چه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند
ولی از عزیزان خواهشمندم از گذاشتن مطالب سیاسی یا هر مطلبی که ممکنه باعث رنجش خاطر کاربران گرامی دیگر تالارها یا راه افتادن بحث هایی غیر ادبی بشه خودداری کنند و تصاویری که ممکنه از لحاظ ممیزی برای سایت مشکل آفرین بشه رو تو پست ها قرار ندن.
با تشکر از همراهی عزیزان.
 
            
             کاربر اخراج شده
            
            
                کاربر اخراج شده
            
            
            
             
            
                 
	
 پاسخ : دلنوشته ...
 پاسخ : دلنوشته ...
                تاحالا شده یه بغض راه گلوتونو ببنده؟
تا حالا شده احساس کنید دییگه زندگیتون هیچ معنایی نداره
تا حالا شده احساس کنین هیچکس رو ندارید
تا حالا شده توی سخت ترین شرایط حتی بهترین دوستانتون رهاتون کنن؟

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)